آشنايي با يــوگــا.....

در اين بخش مي‌توانيد در مورد مباحث مرتبط با بهداشت و روان به بحث بپردازيد.

مدیران انجمن: Dr.Akhavan, mahshid-banoo, شوراي نظارت

Rookie Poster
Rookie Poster
نمایه کاربر
پست: 22
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۵, ۸:۲۵ ق.ظ

پست توسط taha »

سلام
لطف کردين با وجودي که سوالم ربطي به يوگا نداشت پاسخ دادين ,
بد نيست در قبال اين لطفتون منم شما رو از اشتباه در بيارم, روش nlp توسط ريچارد بندلر و جان گرايندر به وجود اومده
و جناب رابنيزم فقط يکي از موفق ترين کسايي معرفي شده که با اين روش تونسته زندگيشو متحول کنه.
( براي اطمينان مي توني به مقدمه ي کتاب به سوي کاميابي مرا جعه کني)
شاد باشید. :razz:
........................................................
akhavn a متشکرم :D
Junior Poster
Junior Poster
پست: 130
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۵, ۱۱:۳۵ ب.ظ
محل اقامت: شيراز
سپاس‌های دریافتی: 7 بار
تماس:

پست توسط mjavadl »

سلام
taha , akhavan a
ممنون از هردوي شما که اينجا ميايد و مطلب مي نوسيد و مي خونيد.
از طاها خانوم هم ممنونم به خاطر اطلاعات خوبشون و اينکه منو از اشتباه بيرون آوردن و منم چيز بيشتري ياد گرفتم.
مطلب بعدي رو همين امروز مي نويسم. :grin:
اندر دل بي وفا هزاران غم باد
آن را که وفا نيست زعالم کم باد
ديدي که مرا هيچ کسي ياد نکرد
جز غم که هزار آفرين بر غم باد
Junior Poster
Junior Poster
پست: 130
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۵, ۱۱:۳۵ ب.ظ
محل اقامت: شيراز
سپاس‌های دریافتی: 7 بار
تماس:

پست توسط mjavadl »

 یاما 

3-آپاریگراهه: عدم حرص و طمع
نیازهای درونی انسان پایانی ندارد این نیازها اگر بصورت مادی پیش برود حرص بوجود می آورد. شناخت نیاز واقعی درون انسان است و حرص نیاز بیرونی، این دو در مقابل یکدیگرند. برای داشتن چیزهای مادی زیاد باید ظرفیت داشته باشیم یا جلوی حرص را گرفت.
هدف ما بدست آوردن تمرکز است، در بیرون چیزهای زیادی وجود دارند که آگاهی ما را می بلعند و توجه ما را می گیرند در حالت حرص و آز میزان اصطکاک خود را با ماده زیاد می کنیم و آگاهی و توجه ما کم می شود. در گذشته عرفا ثروت خود را رها می کردنند و دنبال عرفان می رفتند.در زندگی افراد امروزی عدم وابستگی مصداق دارد بدین ترتیب که در عین رفاه وابسته نباشیم اما بعضی ماده را جیگزین روح می کنند.

4-برهماچاریا: کنترل غرایض و شهوات
ما برای رفع نیاز به محرک روی می آوریم اما در دنیای امروز به جای اینکه محرک در اختیار ما باشد ما در اختیار محرک هستیم. اینجاست که محرک بیرون باعث تلاطم های زیادی در درون ما می شود و بالطبع آرامش هم از بین می رود. یوگا روی نیروی جنسی به عنوان یک محرک قوی تأکید زیادی داردو می گوید این نیرو بسیار بنیادی است و باید تعدیل شود و در اختیار خودمان قرار بگیرد.

محصول مرحله یاما سلامتی رفتاری ما و اجتماع است. اما در یوگا هدف این نیست این مرحله ایست که با عبور از آن میتوان به رفتار خود را اصلاح کرد تا در آینده و در مراحل بالاتر ، رفتار اشتباه گذشته سبب تشویش ذهنی نشوند. :D
اندر دل بي وفا هزاران غم باد
آن را که وفا نيست زعالم کم باد
ديدي که مرا هيچ کسي ياد نکرد
جز غم که هزار آفرين بر غم باد
Rookie Poster
Rookie Poster
نمایه کاربر
پست: 22
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۵, ۸:۲۵ ق.ظ

پست توسط taha »

سلام
با توجه به اونچه تا به حال در مورد يوگا گفتين بايد اينجوري نتيجه گرفت که يوگا چيزي فراتر از يه سري تمرينات کششيه,
در اين صورت اگه فکر مي کنين اينجا جاش هست لطفا" در مورد تاثيرات غير فيزيکيش رو خودتون :o يه کم توضيح بدين تا يه خورده راحت تر چيزايي رو گفتينو درک کنيم.
مرسي
:razz:
Super Moderator
Super Moderator
نمایه کاربر
پست: 3051
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۴, ۳:۴۵ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 351 بار
سپاس‌های دریافتی: 1579 بار
تماس:

پست توسط Dr.Akhavan »

   


* فلسفه مکتب يوگا
يوگا يکى از مکاتب فلسفى عرفانى رايج در هند است که مبتنى بر آداب خويشتن دارى، ورزش بدنى و ذهنى مى باشد. هر يک از مکاتب بنا به روش خود تزکيه نفس و اصول اخلاقى را به پيروان خود تعليم مى دهند.

اين مکاتب فهرست وار عبارتند از :
١- مکتب «نيايه» به معنى آنچه که فکر را به نتيجه هدايت کند و اين مکتب منسوب به حکيمى است به نام «اکش پادگوتم».
٢- مکتب «وى شيشکا» که اين نام مأخوذ از کلمه «وى شيشه» به معنى خاص است و اين دو مکتب نماينده روش تحليلى فلسفه اند.
٣- مکتب «سانکهيا» که مبتنى بر دوگانگى وجود است و يکى از مکاتب فلسفى بعد از ويدانت است.
٤- مکتب «جوک» يا يوگ، که به معنى اتحاد است و به تفصيل درباره آن صحبت مى شود.
٥- مکتب «پورواميمانسا» که مکتب آداب و مناسک هندو است و اساس آن بحث و تجسس در «دارما» است که تکليف و وظيفه است.
٦- مکتب ويدانت که به معنى مقصد بيد (ويد) است و در وحدت وجود سخن مى گويد.

يوگا يکى از مکاتب فلسفى عرفانى هند و مبتنى بر آداب خويشتن دارى، آموزش هاى جسمانى و ذهنى است.
مواجهه با رنج، مشقت، ناکامى و نادانى از مباحث عمده در يوگاست.
يوگا يک روش فلسفى - کاربردى در فهم و درک مسائل وجودى، مراتب ذهنى، ريشه هاى رنج و متعادل سازى و رفع آنهاست.


* مبانى آئين يوگا
يکى از مبانى يوگا مبحث رنج است، جهان ديرى است فانى مملو از ناکامى و مشقت، جسم جايگاه رنج است و حواس و ادراکات حسى رنج آفرين اند و لذايذ نيز آبستن ناکامى و اندوه اند، لذا همه چيز براى انسان فرزانه در جهان ادراکات حسى رنج آور است، پس بايد به هر نحو خود را از اين رنج آزاد کرد.

راه آزادى در مکاتب هندى به طرق گوناگون حاصل مى شود، در «نياياسوترا» توسط شناخت درست مقولات شانزده گانه و روش استدلالى حاصل مى شود. در «وى شيشکا» به کمک تفکيک و شناخت مقولات ششگانه بدست مى آيد. در «سانکهيا» توسط شناخت تفکيکى بين روح و ماده حاصل مى شود و در «ودانتا» به وسيله اشراق وردماسوى الله کسب مى گردد.

در «يوگا» توسط تميز حق از باطل و روح از ماده که در اين جهان بر اثر مشارکت ظاهرى بصورت واحد جلوه مى کنند بدست مى آيد. دوم مبحث نادانى است، پيوند روح و ماده بر اثر عدم شناخت تحقق مى يابد و مادام که نادانى وجود دارد زايش دوباره خواهد بود و انسان در گردونه باز پيدايى اسير است.

نادانى در حقيقت عدم تشخيص روح از مراتب ذهنى است، مانند اينکه مى پنداريم «من مى دانم»، «من رنج مى برم» و «من مى فهمم» و کلمه من را به روح يعنى «پوروشا» نسبت مى دهيم و اين خود نادانى و توهم است. به عبارت ديگر نادانى پيوند روح با عقل است و عقل مخزن تأثرات و ترکيبات ذهنى و تجارت پيشين است. به عقيده «وياسا» عقل متکى بر تاثرات ناشى از نادانى است و به نتيجه کار خود که نمايش روح است، دست نمى يابد.

از اين رو دوباره با همان وظيفه ظاهر مى گردد. اما در صورتى که عقل به نتيجه کار خود که هدفش اظهار و نمايش روح است نائل گردد از وظيفه خود فارغ مى شود و از نادانى رهايى مى يابد و ديگر بار بوجود نمى آيد.

با توجه به شناخت علت نادانى و اينکه ريشه و منشاء درد و مشقت بى پايان است، يوگا به جنبه هاى علمى اين موضوع مى پردازد و معتقد است که تنها فلسفه اولى قادر به رهبرى و نجات انسان از چرخه حيات نيست و به همين دليل آداب و فنونى ضميمه اين فلسفه مى نمايد تا آگاهى که تاکنون صرفاً از طريق تعقل ادراک مى شده فعليت يابد و به واسطه آميزش اين معرفت به سرشت خويش وجدان و مخزن تأثرات ديرينه را نابود سازد و آگاهى ديگر و شعورى برتر را جايگزين سازد، هشيارى عاليترى که عقل را بدان راه نيست و استدلال از درک آن ناتوان است.

پس هر ديدگاه فلسفى براى تحقق انديشه ها بايد به رويه هاى علمى رياضت و ورزش خاص آراسته گردد.



* تاريخ پيدايش مکتب يوگا

هنوز به خوبى روشن نشده است که فنون و آداب يوگ اولين بار به وسيله چه کسانى تدوين و بکار برده شده، تاريخ پيدايش يوگا را کهنتر از زمان تدوين کتاب «يوگا سوترا» مى دانند تا آنجا که در اساطير و افسانه ها اين تعليمات را به خدايان هندى (مظاهر احديت) نسبت مى دهند، اما اتفاق رأى محققين بر اين است که حکيم و فيلسوف هندى (پاتانجلي) مبانى آئين يوگا را در رساله خود به نام يوگا سوترا (Yoga Sutra) تدوين کرده است.

ترجمه، تفسير و تدوين يوگا سوترا از لحاظ تاريخى به دو قرن قبل از ميلاد مسيح نسبت داده شده هر چند آراء ديگرى درباره پيدايش و نگارش اين رساله وجود دارد. به عقيده ياکبى و کيث اين اثر در سده هاى سوم الى پنجم ميلادى نگاشته شده زيرا در اين رساله به تيره «ماهاياناي» بودائى اشاره شده است اما داسگوپتا (Dasgupta) در خصوص نظريه ياد شده معتقد است که غرض از مکاتب بودائى که در يوگا سوترا بدان اشاره شده مکاتبى است که به اصالت ذهن معتقد بودند مانند مکتب «ويجينياناوادا» آئينى که بنيانگذار اصالت خلاء جهانى بود.

يوگا تاريخچه اي چندين هزار ساله دارد (بين 2 تا 15 هزار سال قبل از ميلاد را آغاز يوگا مي دانند) با آنكه كلمه يوگا براي نخستين بار در نوشته هاي آريايي ها آمده است ولي تاريخ شناسان عقيده دارند يوگا پيش از آريايي ها در هند وجود داشته است و تقريبا چهار قرن قبل از ميلاد يك دانشمند و فيزيك دان به نام پاتانجالي در كتابي به نام يوگا سوترا مراحل هشتگانه يوگا را كه اساس يوگاي امروز است ،شرح داد .بعدها كتاب پاتانجالي توسط دانشمند ايراني"ابوريحان بيروني" به زبان عربي ترجمه شد و اين دانشمند يوگا را به عنوان روشي براي خلوص نفس و خلوص تن ذكر كرد.

و متحمل است مقصود مکتب قديمترى است که پيش از تکوين و ايجاد مکاتب فوق موجود بوده است. داسگوپتا در تحقيقات خود در زمينه يوگا به کتاب ابوريحان بيرونى به نام «پتنجل الهندى فى اخلاص من المثال» که ترجمه عربى يوگا سوتراى پاتانجلى است اشاره کرده و پس از تجزيه و تحليل و مقايسه آن با يوگا سوترا به اين نتيجه رسيده است که ترجمه حکيم ابوريحان بيرونى از روى متن ديگرى بوده که در آن مبانى پاتانجلى تا حدى تغيير کرده و تمايل به يکتا پرستى در آن مشهود است و به نظر داسگوپتا رساله بيرونى معترف تحولى است که به واسطه آن يوگا سوترا وارد مجراى تازه اى شده که به سهولت مى توانست منجر به مکاتب ودانتا و شيوايى و حتى تانترا گردد.

در گيتا يوگا، معانى مختلفى دارد و معنى کلى آن بنظر داسگوپتا از ريشه (Yuj) به معنى پيوستن است و چون پيوستن به امرى مستلزم گسستن از امرى است لذا پيوند با يوگا منجر به جدائى از تعلقات عالم و تجرد از عالم ماده و ضمائم آن تعبير مى شود.

اما در گيتا يوگا به مفهوم حذف و قطع مراتب نفسانى نيست بلکه اتصال به بارگاه ارزلى است که با پيروى از روشهاى يوگا از جمله «کارمايوگا» طريقت کردار و تکاليف شرعى و «ديانايوگا» روش مراقبه و معرفت تحقق مى يابد. طريقت يوگا در گيتا به عنوان راه ميانه مطرح است.

برخى از پژوهشگران تاريخ تدوين اين علم کهن را به دو قرن قبل از ميلاد مسيح نسبت داده اند.
برخى تعاليم يوگا را به خيلى قبل از اين تاريخ نسبت مى دهند تا آنجا که در اساطير و افسانه ها اين تعليمات را به مظاهر احديت نسبت مى دهند.

يو گا از ريشه کلمه سانسکريت (Yuj) به معنى اتحاد گرفته شده و آن اتحاد و هماهنگى بين تن و روان و نيروهاى مثبت و منفى وجود انسان است.

در گيتا آمده است : «يوگا براى آن کس که در خوردن افراط مى کند ميسر نيست و نه براى آن کس که از خوردن پرهيز مى کند، نه مناسب حال کسى است که بسيار مى خوابد و نه مناسب کسى که شب زنده دارى مى کند، اما براى آن کس که در خوراک و تفريح و خواب و بيدارى معتدل است يوگا راه انهدام کلية مصائب است.»

اين روش ميانه يوگا در گيتا با روش يوگاى کلاسيک پاتانجلى متعارض است زيرا در يوگا سوتراى پاتانجلى کمتر به نيازهاى طبيعى انسان توجه مى شود و انسان را مقيد مى سازد خلوت به درون نگرى، خودکاوى و قطع مراتب ذهنى و نفسانى گزينى، سکون و اعتکاف را جايگزين تحرک و فعاليت اجتماعى مى نمايد.

اين نوع يوگا فراتر از اخلاقيات بشر عادى و وراى ارزشهاى جارى جوامع سير مى کند و کمتر به عواطف انسانى و عشق و محبت ارتباط دارد.


بدون شك يوگا قديمي ترين روش ارتقاء شخصيت آدمي است و تاثيرات شگرفي بر انسان مي گذارد به همين دليل است كه مدت هزاران سال پايدار مانده است و حتي با گذشت زمان جنبه هاي مقدس اعتقادي و پيروان فراوان كسب كرده است يوگا قرن ها در سرزمين هاي هند و خاور دور به حيات خويش ادامه داد تا آنكه در پايان قرن 19 در اروپا و آمريكا اشاعه يافت و انديشه غربي سرانجام يوگا را به آزمايشگاهها كشاند. يكي از مراكز مهم تحقيقاتي بيمارستان "كارولينسكا" در استكهلم بود كه تاييد كرد، كنترل ذهن و جسم در نتيجه يوگا نه تنها افسانه نيست بلكه حقيقت محض مي باشد و اين چنين بود كه يوگا مقبوليت عام يافت و اينك هر روز ميليونها نفر از طريق كتب و نشريات و وسايل ارتباطي ديگر با يوگا آشنا مي شوند و از آن بهره مي گيرند.

ايرانيان از دير باز با يوگا آشنايي داشته اند چنانكه حسين منصور حلاج عارف بزرگ ايراني مدت 5 سال در هند با يوگيان تعليم ديد و پس از بازگشت به ايران صاحب قدرتهاي روحي چشمگيري شده بود.

عرفاي خراسان نيز با يوگا آشنا بودند كه از آن جمله علاءالدوله سمناني است كه بدون آنكه نامي از يوگا ببرد راجع به مراكز انرژي كه در يوگا بسيار حائز اهميت هستند صحبت مي كند. ديگر نشان آشنايي ايرانيان با يوگا ترجمه كتاب پاتانجالي توسط ابوريحان بيروني مي باشد.

متاسفانه با سقوط مكتب اصيل عرفاني و ايجاد خانقاههايي كه مملو از خرافات و اعمال انحرافي بود يوگا هم به اشتباه و به نام جوكي مورد بي مهري قرار گرفت و با وجود اينكه همواره در فرقه هاي مختلف عرفاني رد پايش ديده مي شد تقريباً به دست فراموشي سپرده شد تا اينكه در صد سال اخير ميرزا حبيب خراساني و ياران او كه يكي از آنها به نام دكتر هندي معروف بود، بار ديگر يوگا را در روشهاي عرفاني خود به كار بردند. در دهه هاي اخير همراه با توسعه تمدن فرنگي در ايران، يوگا نيز از طريق غرب و نوشته هاي غربيان به ايران آمد به طوري كه اكثر كتاب هاي موجود در بازار ايران از زبان هاي اروپايي ترجمه شده است و هنوز جز نوشته هاي ابوريحان بيروني ترجمه هاي مستقيمي از يوگا نداريم.
آخرین ويرايش توسط 1 on Dr.Akhavan, ويرايش شده در 0.
Super Moderator
Super Moderator
نمایه کاربر
پست: 3051
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۴, ۳:۴۵ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 351 بار
سپاس‌های دریافتی: 1579 بار
تماس:

پست توسط Dr.Akhavan »

يوگا چيست ؟
يوگا از ريشه کلمه سانسکريت (Yuj) گرفته شده و بمعنى اتحاد است و هنوز در زبان لاتين بصورت کلمه (Yungr) باقى است اتحاد بين تن و روان، بين نيروهاى مثبت و منفى وجود انسان، بين جريانات (Yin) و (Yang) اتحاد بين نيروى «پرانا» و «آپادانا»، اتحاد بين نيروى مثبت خورشيدى و نيروى منفى ماه.

مترادف همين کلمه در زبان انگليسى (Yoke) است که بمعنى آلت يا وسيله اتحاد است.

در زبان فارسى کلمه «يوغ» به معنى وسيله اتحاد است و آن چوب مخصوصى است که به گردن دو گاو مى بندند تا از ترکيب قدرت آنها در شکافتن زمين و شخم زدن استفاده کنند. لذا يوغ که بمعنى قيد است ابزارى براى وحدت نيروى دو موجود و يوگا نيز روشى است که نيروهاى مثبت و منفى و جنبه هاى جسمى و روانى انسان را نخست پرورش داده شکوفا مى سازد و سپس بين ايندو اتحاد و توازنى برقرار مى کند که در سايه آن فرد بر خويشتن حاکم مى شود و خوديت خويش را باز مى يابد و از تنهايى و سرگردانى در اقيانوس متلاطم جوامع بشرى به سکون و آرامشى مى رساند که توفان حوادث و فشارهاى خرد کننده عصبى او را از خط تعادل خارج نساخته آرامش او را بر هم نميزند.


يوگى کيست ؟
يوگى کسى است که وجود خود را فتح کند. کسى که آرامش درونى او را، سرما و گرما، اندوه و شادى، احترام و توهين نتواند برهم زند، کسى که هستى اش بر شخصيت عالى استوار است و قدرتهاى باطنى اش با دانش و معرفت خارج از جهان مادى سيراب شده، احساس بزرگ او به خاک و طلا يکسان مى نگرد.

آرى يوگى، کسى که از تعليمات مکتب يوگ سرشار است، چنين شخصيتى است.

در جهان پرآشوبى که اکنون ما زندگى مى کنيم مشکلات بى حد و حصرى وجود دارد که ناشى از کثرت جمعيت، عدم هماهنگى افکار و انديشه ها، مسائل اقتصادى، شغلى، تحصيلى، خانوادگى و... است برخورد انسان با هر يک از اين مشکلات اگر با خامى و عدم آمادگى قرين باشد موجب گسيختن تعادل روانى در فرد خواهد شد.

پاتانجلى مفسر يوگا در رساله خود (يوگاسوترا) مى گويد : «يوگا حذف مراتب ذهنى است که شامل مراتب عقلى و نفسانى نيز مى گردد.» و درباره تموجات ذهنى مفسر سوتراهاى پاتانجلى مى گويد : «خاصيت واقعى ذهن حالت وصال مطلق است و مراتب ذهنى عبارتند از : ١- پراکندگى، ٢- پريشانى و گسيختگى، ٣- قرار يافته، ٤- متوجه به چيزى واحد و ٥- کاملاً خاموش.»

حالات يک و دو وضعيت ذهنى کليه افراد است و مرتبه سوم زمانى حاصل مى شود که نيروى ذهنى شخص متوجه مطالعه و تحقيق است و مستلزم ورزش ذهنى مانند حل مسئله رياضى، دو مرتبه آخر که تمرکز ذهنى در شى واحد است و آرامش مطلق از جمله مراتبى است که در اثر تعليمات يوگا حاصل مى شود و اين معرف حالات و شعور خاصى است که با شعور عادى ما متفاوت است و بدان نمى رسيم مگر بمدد رياضت و ورزش ذهنى.

هدف واقعى يوگا از بين بردن منيت و شخصيت کاذب ذهنى است و براى نيل بدين منظور مقرراتى دارد که بر خلاف خوى و خصلت غريزى انسان فرمان مى دهد.

اين دستورات منجر به تمرکز قواى ذهنى در نقطه اى واحد مى گردد که هر چند رسيدن به آن مرحله دشوار است اما بمدد و دستورات و ورزشهاى خاص يوگا قابل دسترسى است پاتانجلى در مورد آداب يوگ که منجر به آزادى روح و فنا فى الله مى گردد نظراتى دارد از جمله :

بزرگترين مانع يوگى در نفس کشى و رسيدن به درون نگرى و انهدام امواج ذهنى همين تأثرات ذهنى ضمير ناخودآگاه است، تأثرات ذهنى که خود محصول تأثرات و کردار پيشين است به نوبه خود مى تواند انگيزه پديد آوردن کردار و مراتب ذهنى ديگرى باشد و در واقع دايره اى از تسلسل علت و معلولى بوجود آورد، نفس در زندگى همواره بيقرار و مشوش است زيرا به رنجهاى پنجگانه زير گرفتار است :
١- جهل و اشتباه فانى (غير ابدي)
٢- خطاى تشخيص در اينکه فرد خود را با بدن و خرد يکى بداند
٣- علاقه به لذايذ
٤- تنفر از اشياء نامطبوع
٥- عشق غريزى به حيات و ترس از مرگ از مشخصات برجسته يوگ انضباط و نظم عملى است که به وسيله غلبه براميال و تسلط بر حالات ذهنی به دست می آيد.

يوگا در معناى عميق يک حرکت کمال گرايانه براى پيوستن به بحر بيکران هستى و غوطه خوردن در امواج فيض الهى است.
Super Moderator
Super Moderator
نمایه کاربر
پست: 3051
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۴, ۳:۴۵ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 351 بار
سپاس‌های دریافتی: 1579 بار
تماس:

پست توسط Dr.Akhavan »

 حرکات اصلي يوگا (آساناها) Asana
 



نويسنده : انجمن درمانگران ايران


توضيح

يوگا کوششي منظم براي تکامل فردي با توسعة کارائيهاي فيزيکي، حياتي، ذهني و معنوي است… (آروبيندو)
تمرينات و حرکات اين دوره متناسب با بدنهاي پائين تر از حد متوسط است و تقريباً همه مي توانند اين تمرينات را انجام دهند.

افراد ضعيف با انجام دادن مکرر تمرينها و رعايت نکات آن مي توانند خود را به سرعت به وضعيت مناسب تنفسي و انرژي عضلاني برسانند و جهت انجام دادن حرکات اصلي يوگا آماده شوند. دوره ي ابتدايي يوگا شامل 65تکنيک است. نرمشها حدوداً 24حرکت هستند که انجام دادن آنها سبب نرم شدن و رفع خشکي و انقباضهاي مفاصل و عضلات پرکار بدن مي شوند مانند: انگشتان دستها، مچها، آرنجها، بازوها، شانه ها،گردن، انگشتان و کف و مچ پاها، ساقها، زانوها، رانها و لگن و ستون فقرات.

حرکات اصلي يوگا (آساناها) Asana


 
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر 

حرکات اصلي يوگا حدود 30حالت يا آساناي يوگا با احتساب 12حرکت سلام به خورشيد است که شامل حالات کششي (پشت، جلو، طرفين)، انقباضي (قدرتي، تعادلي، معکوس، پيچشي، مرکب و انبساطي و تنفس شکمي و حالات وانهادگي عمومي (شاوآسانا) مي باشد.

چند نکته براي سلامت جويان قبل از تمرين

چنان چه لباسي براي تمرين انتخاب مي کنيد، لباسي باشد که در آن احساس راحتي کامل بکنيد و لذا کاملا گشاد و رنگ لباستان ترجيحاً سفيد باشد و جنس آن از مواد شيميايي مثل نايلون نباشد. اگر به صورت گروهي کار مي کنيد، جهت کمک به ايجاد محيط آرام و عاري از موارد جلب توجه که ذهن را از تمرکز باز مي دارد لطفاً از استعمال ادکلن، عطر و اسپري خودداري کنيد. حداقل تا سه ساعت قبل از انجام تمرينات يوگا هيچ گونه غذاي جامدي ميل نفرماييد. (مي توانيد تا نيم ساعت قبل از تمرين از آب ميوه و يا نوشيدنيهاي شيرين استفاده نماييد). نکتة خيلي مهم:
آساناهاي يوگا با تمرينات ورزشي فرق اساسي دارد و آن اين که سه جزء اساسي دارد آرامش، تمرکز و همراهي حرکات با تنفس.

در انجام تمرينات يوگا هميشه به خاطر داشته باشيد که ابداً فشار اضافي به خود وارد نياوريد بلکه تا جايي وارد حرکات بشويد که احساس لذت داشته باشيد و نه درد. در يوگا هيچ گاه مسابقه و مقايسه وجود ندارد بلکه اساس کار بر اين است که هرکس براي خودش موجود واحدي است با ويژگيهاي مخصوص به خود و در مسير اختصاصي خود قدم برمي دارد و لذا هميشه اول است.

ايده آل ترين حالت انجام تمرينات يوگا، انجام آن روزي دوبار هنگام طلوع و غروب آفتاب در زمان و مکان يکسان و با لباس تمرينات ثابت در محلي که داراي هواي سالم و عاري از دود و گرد و غبار است، مي باشد و لذا براي کسب نتيجه ي بهتر سعي کنيد تا حد امکان خود را به شرايط نزديک کنيد هيچ گاه تمرينات يوگا را با عجله و از روي اجبار انجام ندهيد.

انجام تمرينات يوگا به طرز صحيح به دلايل علمي هميشه باعث ايجاد طراوت و آرامش مي شود و لذا آگاه باشيد هيچ گاه خود را با غير اصولي انجام دادن تمرينات خسته نکرده و به خود صدمه نزنيد. مدت انجام تمرينات يوگا حداقل 40دقيقه در روز است و سعي کنيد تمرينات را در محلي انجام دهيد که هواي ملايم و تميز داشته باشد.

سعي کنيد در طول تمرين چشمهايتان بسته باشد مگر در مواقعي که لازم است براي حفظ تعادل و... چشمها باز باشد. مي توانيد جهت زيرانداز از يک پتوي دولا يا تشک مخصوص يوگا استفاده کنيد. تمرينات را در محلي انجام دهيد که دماي آن ملايم و داراي هواي کافي باشد و در جريان باد يا گرد و غبار و دود نباشد. سعي کنيد تمرينات را با روحيه ي معتدل و صبورانه و افکاري مثبت و اميدوار انجام دهيد.

در حين اجراي تمرينات تنفسها آهنگ طبيعي خود را داشته باشند و از حبس تنفس يا نگهداشتن دم خودداري کنيد. اگر دچار کسالت يا ناراحتي بارزي هستيد قبل از اجراي تمرينات با پزشک خود مشورت کنيد.

در اين مواقع تمرينات يوگا را انجام ندهيد: در هنگام خستگي يا کوفتگي شديد عضلاني، بيماري و تب
Junior Poster
Junior Poster
پست: 130
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۵, ۱۱:۳۵ ب.ظ
محل اقامت: شيراز
سپاس‌های دریافتی: 7 بار
تماس:

پست توسط mjavadl »

سلام akhavan a
ممنون از اين همه مطالب خوب و آموزنده. من تنها مشکلي که دارم اينه که مطالبم رو خودم تايپ مي کنم واسه همين يه خورده طول مي کشه. در ضمن اين روزا يه خورده سرم شلوغه. :grin: :)
اندر دل بي وفا هزاران غم باد
آن را که وفا نيست زعالم کم باد
ديدي که مرا هيچ کسي ياد نکرد
جز غم که هزار آفرين بر غم باد
Super Moderator
Super Moderator
نمایه کاربر
پست: 3051
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۴, ۳:۴۵ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 351 بار
سپاس‌های دریافتی: 1579 بار
تماس:

مراحل و روشهاى مختلف يوگا

پست توسط Dr.Akhavan »

  و روشهاى مختلف  


يوگا فلسفة عظيمى براى بهزيستى است.
از اهداف کلى آن مى توان به موارد زير اشاره کرد :
• داشتن اخلاق نيکو، داشتن ارتباط صحيح با خود و ديگران
• آموختن دروس اجتماعى و اصول بهداشت ذهنى
• صلح و دوستى نسبت به ديگران
• پاکسازى ذهنى و تعالى معنوى

از مشخصات بر جستة فلسفه يوگ انضباط و نظم عملى است که به وسيله غلبه بر اميال و تسلط بر حالات ذهنى بدست مى آيد و اين طريقه داراى هشت رکن است که عبارتند از :

١- ياما (Yama) : تعليمات و آيين رفتار اجتماعى شامل :
الف- آهيمسا(Ahimsa) : آزار ترساندن فيزيکى و روانى به ديگران و ايجاد روابط دوستانه با ديگران.
ب- ستيا (Satya) : صداقت، راستگويى و امين بودن.
ج‌- آپرى گراها(Aparigraha) : حسود و کم بين نبودن
د- استيا (Asteya) : به حق و حقوق ديگران احترام گذاشتن، پرهيز کردن از دزدى و کلاهبردارى

٢- نى ياما (Niyama) : تعليمات و انتظامات فردى شامل :
الف- سوچا (Saucha) : نظم و انظباط در کارها و امورات، پاکى و بهداشت جسمانى و روانى.
ب- سنتوشا (Santosha) : قانع بودن، قناعت و انتظارات متناسب داشتن
ج- تاپا (Tapa) : آرامش، شجاعت و قدرت تحمل مشکلات زندگى
د‌- سواديايا (Svadhyaya) : شناخت تواناييها و ضعفهاى خود – خود شناسى
ه- ايشورا – پرانيدانا (Isvara-Pranidhana) : رضاى تسليم در مقابل خداوند

٣- آسانا (Asana) : تعليمات يا انتظامات جسمانى شامل : نرمشها و حرکات جسمانى يا علم سالم سازى و متناسب سازى بدن است. آساناهاى يوگا طورى طراحى شده اند که به عضلات، پوست، غدد مترشحه داخلى تمرين داده و کارکرد خوب آنها را باعث مى گردند. تداوم در انجام صحيح حرکات ورزشى يوگا بشاشيت، زيبايى، قدرت و انعطاف پذيرى را موجب مى گردد :

نکته مهم قابل توجه اينکه براى به دست آوردن اثرات مفيد حرکات يوگا فرد مى بايد اين حرکات را بطور صحيح و متداوم انجام دهد. صرفاً حرکات صحيح و تداوم در انجام آنهاست که مى تواند اثرات مفيد و چشمگير جسمانى و روانى به دنبال داشته باشد. حرکات ورزشى زيادى در بخش آساناهاى پوگا وجود دارد.

در کتاب گرانداسمهيتا تعداد کل اين حرکات ٨٤٠٠٠٠٠٠ ذکر شده است که ٨٤ حرکت به عنوان حرکت مادر و اصلى و بقيه حرکات منشعب از اين ٨٤ حرکت مى شوند. يک فرد با توجه به موقعيت خود مى بايد چند حرکت خاص را بطور صحيح هر روز براى حفظ سلامتى روانى تکرار نمايد.

٤- پراناياما (Pranayama) : پرانامايا يعنى علم کنترل تنفس براى انتظامات ذهنى. اين کنترل بر روى تمام عمليات تنفسى از قبيل دم، بازدم و حبس تنفس مى باشد.

چگونه تنفس کردن نقش بسزايى در سلامتى و آرامش روانى دارد. اگر تنفس دچار بى نظمى و در هم و برهمى شود، ذهن دچار آشفتگى و اضطراب مى گردد و بر عکس کنترل متناسب تنفس مى تواند ذهن را از پريشانى و اشتغالات بيمار گونه رها ساخته و ثبات و اراده قوى را بدنبال داشته باشد.

٥- پرايتاهارا(pratyahara) : پراتاهارا يعنى مرحله کنترل ذهن از خواهشهاى نفسانى. وقتى شخص قادر به کنترل ذهن خود از خواهشهاى متنوع و گوناگون ارضاء نشدنى شد و ذهن از اضطرابات، کشمکشها و حرص و ولعها پاک گرديد آنوقت است که ذهن مى تواند سکوى پرشى براى تمرکز عميق و تعالى روحانى گردد.

٦- دهارانا (Dharana) : يعنى تمرکز فکر يا جمع کردن کامل توجه روى کار خاص. وقتى از تنشها و اضطرابات آزاد و رها گشت، استعدادهاى انسان فرصت تکامل و تعالى پيدا مى کند. هر چه تمرکز بيشتر شود قدرت خلاقيت و استعداد انسان نيز بيشتر مى گردد.

٧- ديانا (Dhyana) : يعنى خلاء ذهنى يا مديتيشن. ذهن ما در طول شبانه روز دايماً در ترافيک افکار گوناگون، تصميم گيريها، خاطرات، خواهشها و غيره بسر مى برد. شايد افکار ما لحظه اى هم توقف و آرامش ندارد، حتى هنگام خواب در شب ذهن در حال فعاليت است و از اشتغالات گوناگون رها نمى باشد و ما خوابهاى گوناگونى داريم.

اين اشتغالات گوناگون ذهنى انرژى روانى زيادى را صرف مى کنند و ديگر امکان و فرصتى براى رشد ساير فرآيندهاى ذهنى باقى نمى گذارد.

وقتى اين ترافيک افکار فرصتى براى رشد يا تخفيف يابد ذهن در سکون و خلاء خاصى قرار مى گيرد و فرصت و امکان براى ذخيره سازى انرژى روانى و رشد تواناييهاى ذهنى باز مى شود که به اين حالت ديانا يا مديتيشن (Meditation) گويند. شيوه هاى زيادى براى انجام مديتيشن وجود دارد و بخاطر حساسيت موضوع مى بايد زير نظر کارشناسان دوره ديده يوگا يا روانشناس بالينى انجام گيرد.

٨- سمادهى (Samadhi) : سمادهى يعنى مرحله وصل، پيوستن، هماهنگى و همسويى، درک عميق قوانين مسلط و همه گير حيات و طبيعت و يکى شدن با طبيعت ذاتى خود و ذات خداوندى. سمادهى آخرين و بالاترين مرحله يوگاست.



* روشهاى مختلف يوگا

کسى که طالب رسيدن به مرحله سمادهى و پيوستن به بحر بيکران هستى و غوطه خوردن در امواج فيض الهى است براى رسيدن به اين مقصود بايد يک حرکت کمالى را آغاز کند و در مسير معرفت از خود به خود و از خود به خلق و از خلق به حق سفر کند.
بدين منظور در فلسفه يوگ روشهاى مختلفى وجود دارد که سالک بر حسب استعداد و امکانات ذهنى و بدنى خود مى تواند يکى از اين روشها يا ترکيبى از چند روش استفاده کند :

١- گيانا يوگا : اتصال و ارتباط با احديت به وسيله علم و معرفت

٢- بهاکتى يوگا : رسيدن به مرحله اتصال از طريق عشق و محبت نسبت به جميع موجودات، ادراک تجلى وحدت در کثرت.

٣- کارما يوگا : طى طريق به وسيله خدمت به خلق و و کار و کوشش در مسير رضايت حق تعالى که در خدمت به خلق نهفته است.

٤- مانترا يوگا : ارتباط با فيض الهى بوسيله ذکر و تسبيح ذات احديت.

٥- هاتا يوگا : صعود در مسير معرفت از راه کنترل قواى جسمى و اتحاد نيروهاى مختلف جسم.

٦- راجا يوگا : رسيدن به حق از طريق کنترل قواى ذهنى و روحى.

٧- لايا يوگا : فعال کردن انرژيهاى نهفته درونى در کالبد اثيرى و رها کردن آنها در مسير معرفت الى الله.

٨- تانترا يوگا : فعال سازى انرژيهاى روحى در مسير کاربرد اعمال جنسى به روش خاص براى رسيدن به مرحله اتصال و اتحاد. براى رسيدن به مقصود عمل به ترکيبى از روشهاى ياد شده مى تواند در سرعت حرکت باطنى سالک موثر باشد و رهرو را در زمانى کوتاهتر و معرفتى بيشتر به لقاءالله سوق دهد.



* کرامات يوگيان
در کتاب يوگاسوترا تاليف پاتانجلى به نيروهاى خارق العاده ايکه در اثر انجام تمرکز نيروهاى روحى و مراقبه و سمادهى به دست مى آورند اشاراتى شده است.
از جمله اينکه يوگى به تدريج به مراتب آگاهى عالى دست مى يابد و به ذات اشياء پى مى برد و صاحب کرامت مى شود. پاتانجلى مى گويد: يوگى بر اثر تمرکز نيروهاى سه گانة ضبط حواس، مراقبه و سمادهى قادر به شناسايى مراتب ذهنى ديگران مى شود.

از قيد زمان و مکان خارج و به منشاء نخستين نوسان موج آفرينش وگردش اولين موج هستى پى مى برد. درباره نفوذ در افکار ديگران اعتقاد بر اين است که چون يوگى به کهنه مراتب ذهنى خويش واقف است، بر اساس تصورات و مفاهيم ذهنى خود مى تواند افکار سايرين را نيز دريابد. در واقع ذهن او چون آئينه ايست که افکار ديگران در آن منعکس مى شود.

يوگيان قادرند از قلمرو ادراک بصرى و درک معمولى عوام فراتر روند. يوگى با تمرکز اين سه نيرو به اسرار کيهان و زمان واقف مى شود.

* به نقل از فصلنامه يوگا پيام مهر-سال اول، شماره اول و دوم، تابستان و پاييز ٧٩
Major
Major
نمایه کاربر
پست: 665
تاریخ عضویت: دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۸۵, ۱۲:۱۶ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 20 بار

پست توسط Admiral »

خيلي جالب بود ادامه بده :razz:
my GF kill me if I speak with U
Junior Poster
Junior Poster
پست: 130
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۸۵, ۱۱:۳۵ ب.ظ
محل اقامت: شيراز
سپاس‌های دریافتی: 7 بار
تماس:

پست توسط mjavadl »

سلام
ممنون اخوان جان. مطلب جامعي بود. ببخشيد که من سري مطالبم آماده نمي شه. اما سعي مي کنم امروز و فردا مطلب بعدي رو راجع به مراحل نياما بنويسم. شاد باشيد و آگاه.
اندر دل بي وفا هزاران غم باد
آن را که وفا نيست زعالم کم باد
ديدي که مرا هيچ کسي ياد نکرد
جز غم که هزار آفرين بر غم باد
Super Moderator
Super Moderator
نمایه کاربر
پست: 3051
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۴, ۳:۴۵ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 351 بار
سپاس‌های دریافتی: 1579 بار
تماس:

راجا یوگا

پست توسط Dr.Akhavan »

   


نام نویسنده :امیر عبدا... فرد

یوگا یک اسطوره باستانی نمی باشد و چنین ادعائی هم ندارد. بلكه میراث ارزشمندی ست که به موازات تکامل بشری کامل گردیده است و این تکامل به سمت نظم و خالص شدن جهت دارد.
مارکوپولو(1254-1324میلادی) جهانگرد معروف ونیزی در سفرنامه خود درباره یوگا این چنین نوشته: درمیان بومیان اینجا گروهی هستندکه به دستور دین خود زندگی می کنند كه به نام " چوغی" خوانده مي شوند آنان از برای خشنودی پروردگارخود یک زندگی سخت را در پیش گرفته اند. از سر تا پا برهنه هستند. هیچ جای تن خود را نمی پوشانند و گویند در این برهنگی شرمی نباشد زیرا این چنین به دنیا آمدیم و گویند اگر کسی به گناهان شهوانی فکر نمی کند نباید از برهنگی خود شرمگین باشد. آنان گاو را می ستایند. استخوانهای گاوها را می سوزانند و از خاکستر آن مرهمی سازند و با آن چندین جای تن را با آئین خاصی نشان می گذارند و اگر به یکی از دوستان خود برخورد کنند، از همان خاکستر میان پیشانی او نشانی می گذارند.
آنان هیچیک از آفریدگان را از زندگی بی بهره نکنند حتی نه مگس، نه کک و نه شپش را و ایمان دارند که آنها نيز جان و روانی دارند و نباید آزرده شوند. معتقدندکه نباید از گوشت حیوانی به عنوان غذا استفاده کردکه گناهی سهمگین است. از خوردن سبزیهای تازه و یا ریشه گیاهان خودداری می کنند. مگر آنکه خشک شوند زیرا از برای آنان نیز جانی قائلند. در هنگام غذا قاشق و بشقاب به کار نمی برند و خورشت خود را روی برگهای بزرگ می گذارند. از یک زندگی دیرپا برخوردارند و به دليل اين میانه روی و بی آلایشی عمر طولاني دارند.
آنگاه که از این گیتی درگذرند، پیکرشان را بسوزانند تا کالبدشان کرمها را نپروراند.

ابن بطوطه (طنجه مراکش703الی799) نیزدر سفرنامه خود چندین بار از جوکیان هند یاد می کند.. خود او سالها در هند زندگی کرد. او در جایی می نویسد یک جوکی می تواند ماهها بدون غذا و آب زنده بماند و می تواند در گوری در زیر خاک به سر برد و ماهها بدون آب و غدا زنده بماند.
روی آن گور را پوشانده، سوراخی بر روی زمین می گشایند تا هوا درآن راه یابد. شنیدم بعضی از آنها سراسر یک سال را در گور به سر می برند.
جوکیها دانه هایی می سازند که هر یک از آن دانه ها، آنان را برای چندین روز یا چندین ماه از آب و غذا بی نیاز می سازد. آنها از عالم غیب خبر می دهند. پادشاه هند آنان را گرامی می دارد و همنشینشان است. با گیاه بسازند و گوشت نخورند.
آنچه از کردارشان پیداست این است که بر ریاضت خو گرفته اند و نیازی به جهان و زینتهای آن ندارند. برخی از آنان به قدری قوی هستند که به یک نگاه می توانند کسی را بمیرانند.

ابن بطوطه در جایی دیگر می نویسد: روزی نزد پادشاه دو جوکی دیدم که تن خود را در پارچه ای پوشانده و موهای سر خودرا تراشیده بودند. پادشاه ازآنها خواست که کارهای شگفت انگیز خود را به من نیز نشان دهند. یکی از آن دو ناگهان به هوا برخاست و همچنان نشسته در بالای سر من قرار گرفت. بیم و هر اس ناشی از دیدن این عمل مرا در بیهوشی فرو برد. پادشاه دستور داد از دارویی که پیش وی بود به من بخورانند. پس از چندی که به خود آمدم، دیدم که آن جوکی همچنان در بالای سر من، در هوا نشسته است. پادشاه به من گفت بیم آن دارم که تو با دیدن اینگونه چیزها دیوانه شوی وگرنه کارهای بزرگتری از این جوکیان بر می آید. آهوی افسانه ای که مشک در ناف داشته، برای پیدا کردن سرچشمه بویی که در خود داشت تمام دنیا را جستجو کرد. این مفهوم به شکلی دیگر بر سر در معبد دلف حک شده است که "خود را بشناس تا خدا را بشناسی."
فیزیک نیوتنی به ما می آموزد که تعاریفی از دنیای خودمان ارائه دهیم که قابلیت اثبات شدن را داشته باشد. اما در تجربیات درونی و معنوی با چنین تعاریفی برخورد نخواهیم کرد.

یک تجربه درونی صرفا شخصی می باشد، پس به دنبال تجربیاتی که نقل شده است نباشید. بدون شک شباهتهایی در اینگونه تجربیات به چشم می خورد که با ذهنیات تجربه کننده ارتباط دارد. توضیحی منطقی برای یک سیر درونی وجود ندارد، چیزی ست که باید احساس شود.

در فیزیک مدرن اصلی وجود دارد به نام اصل متمم که می توان آن را اینگونه تفسیر کرد: امکان دارد دو نظردر مورد یک چیز وجود داشته باشد که متقابلا با هم متناقض باشند و در عین حال هر دو نقطه نظر به طور مساوی صحیح. این اصل می گوید که برای دست یابی به کامل ترین نوع فهم یک پدیده باید ما آن را از نقطه نظرهای متفاوت در نظر بگیریم و هر نقطه نظر می تواند به خودی خود قسمتی از حقیقت را بیان کند.
شاید این نوع نگرش بتواند عاملی از برای تحریک ما در جهت یک تجربه درونی باشد!
ارسال پست

بازگشت به “روانشناسي و روان پزشكي”