خاطره ای از سرتیپ خلبان " علی بختیاری "

در اين بخش مي‌توانيد در مورد کليه مباحث مرتبط با حماسه و حماسه آفرینان نيروي هوايي ايران به بحث بپردازيد

مدیران انجمن: شوراي نظارت, مديران هوافضا

ارسال پست
Captain I
Captain I
نمایه کاربر
پست: 879
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۴ دی ۱۳۸۶, ۱:۳۲ ب.ظ
محل اقامت: سلماس
سپاس‌های ارسالی: 1256 بار
سپاس‌های دریافتی: 1595 بار

خاطره ای از سرتیپ خلبان " علی بختیاری "

پست توسط Hadi1001 »

به نام خدا


خداوند ناجی ما شد
روزهای اول جنگ بود. لازم بود که تاسیسات دریایی دشمن و ناوهای موشک اندازآن مورد تهاجم قرار گیرند. ما ماموریت داشتیم مانع از حرکت شناورهای دشمندر شمال غرب خلیج فارس بشویم و بدین گونه سیادت دریایی ایران را بر منطقهحکم فرما کنیم. باید شناورهای دشمن گوشه نشین می شدند و در هر نقطه ازصحنه پهناور شمال خلیج فارس مورد هدف قرار می گرفتند و از جولان آنان درمنطقه جلوگیری می شد.
وقتی به ما ماموریت بمباران این تاسیسات عظیم با سیستم دفاع هوایی پیچیدهرا دادند، لازم بود که نهایت دقت را در طرح ریزی ماموریت به عمل آوریم. بههمراه سایر خلبانان دسته پروازی توجیهات لازم را انجام دادیم. عکس هایگویایی از منطقه هدف در اختیار داشتیم. سایر اطلاعات نیز بسیار مفید بود ونحوه آرایش دشمن، خصوصاً در بخش دفاع هوایی را در منطقه به خوبی نشان میداد. مدتی برای طراحی مسیر حرکت به سوی هدف، وقت صرف کردیم و با خلبانهواپیمای دوم بحث زیادی برای هر چه بهتر پیش رفتن به سمت هدف نمودیم. مسیرپرواز را طوری انتخاب کردیم تا احتمال آگاهی دشمن از پروازمان به حداقلبرسد.
به سوی هدف پرواز کردیم
موتورها را روشن کردیم و به سر باند پروازی رفتیم و یکی پس از دیگری بهپرواز در آمدیم. مسیر را در ارتفاع کم و سرعت زیاد پیمودیم و غافلگیرانهبر سر دشمن هجوم بردیم و حالا شاهد اجرای موفقیت آمیز ماموریت هواپیمایمانبودیم.
پایگاه عظیم دریایی ام القصر عراق در آماج حملات ما قرار داشت. لیدر یکدسته پروازی دو فروندی بودم. هر یک از هواپیماهای ما با 6 تیر بمب 750پوندی و مقدار قابل توجهی فشنگ مجهز شده بود و به سرعت و در ارتفاع پایینبرای بمباران هدف پیش می رفتیم. محل تعیین شده را همان گونه یافتم که درعکس ها و توجیهات قبل از پرواز دیده بودم.
پهنه ای وسیع از تاسیسات و امکانات مختلف در کنار ساحل به همراه لنگرگاههای متعدد برای استقرار انواع شناورهای جنگی دشمن کنار اسکله ها قرارداشتند. برای بمباران آماده شدیم و به دستور من، از هم جدا شده و به سمتهدف های خود یورش بردیم. باید حداکثر ضربه ممکن را به توان رزمی نیرویدریایی عراق وارد می کردیم. برابر طرح از پیش تعیین شده برایحمله به هدف اوج گرفته و به سمت آن شیرجه رفتم. هدف های مورد نظر خود رایافتم. هدف گیری به دقت انجام گرفت و بمب ها را به سمت آنها رها کردم.همراه با رها سازی بمب ها با مسلسل نیز شلیک می کردم. یک شاخه از اسکلهنظامی بندر ام القصر هدف اصلی من بود و باید علاوه بر اسکله، ناوچه هایاوزای مستقر در کنار اسکله را نیز هدف قرار می دادم. فرود بمب ها را برروی هدف ها به خوبی مشاهده کردم. هواپیمای دوم نیز بمبارانش را انجام دادهبود. به نظر می رسید که توانسته ایم با غافلگیری کامل به منطقه هدف برسیمو بمباران هدف را به دقت انجام دهیم .
بخش های وسیعی از اسکله و تاسیسات بندری دچار آتش سوزی شد. به چشم، انفجارشناورهای دشمن را می دیدم. برای آخرین بار به صحنه بمباران نگاه کردم.هجومی موفقیت آمیز را انجام داده بودیم و باید راهی پایگاه خود می شدیم.هواپیمای اکتشاف هوایی ما باید طبق برنامه بیست دقیقه پس از بمباران، ازهدف عکس می گرفت تا بتوانیم نتیجه بمباران را ببینیم و خسارت های واردشده بر دشمن را تشخیص دهیم.
آتش از بال راست زبانه می کشید
حدود 20 مایل با مرز فاصله داشتیم و در حال بازگشت به پایگاه خودی بودیمکه ناگهان صدای انفجار شدیدی را در زیر بال راست هواپیما شنیدم. هواپیمایممورد اصابت موشک ضد هوایی دشمن قرار گرفته بود. هواپیما با فشار زیادی بهسمت بالا پرتاب شد. به سرعت هواپیما را کنترل کردم. به بررسی و بازدید ازبخش های مختلف هواپیما پرداختم. بال راست هواپیما آسیب دیده بود و آتش ازآن زبانه می کشید. هواپیمای قدرتمند ما در مقابل این آسیب از خود واکنشخوبی نشان می داد. سیستم های مختلف هواپیما آسیب و سطوح و فرامین خسارتدیده بود. کنترل فرامین مشکل شده و تعداد زیادی از نشان دهنده های داخلکابین به ویژه نشان دهنده های سوخت از کار افتاده بودند. با وجود خسارات وضایعات هواپیما قابل پرواز بود. این هواپیما قدرتمندتر از آن بود که باآسیب های این چنین از پا در آید.
مستقیماً به سمت مرز پرواز کردم. تهدید دیگری در منطقه مشاهده نمی شد. پساز طی مسافتی تدریجاً آتش بال سمت راست فروکش کرد و به خاموشی گرایید.اشکال در سیستم کنترل فرامین برای من مشکل بزرگی بود. از آن بیم داشتم کهنتوانم راه دور تا پایگاه خود را طی کنم در نتیجه تصمیم گرفتم که به محضعبور از مرز و ورود به ایران به سمت نزدیک ترین پایگاه هوایی در منطقهتغییر مسیر دهم.
از مرز عبور کردیم و در فرودگاه فرود آمدم
با گذشت زمان به سلامت مرز را پشت سر گذاشتم. کلیه پیش بینی ها را برایرفتن به نزدیک ترین پایگاه کرده بودم و به سمت این پایگاه تغییر مسیردادم. هر لحظه در انتظار وقوع حادثه جدیدی ناشی از برخورد موشک دشمن بودم.این امکان وجود داشت که انفجار مجددی در داخل هواپیما به وقوع بپیوندد وهر لحظه ممکن بود که هواپیما از کنترل خارج شود. نشان دهنده های سوختهواپیما کار نمی کردند. با توجه به آتش سوزی وسیعی که در بال راست اتفاقافتاده بود این احتمال وجود داشت که با تمام شدن سوخت، موتورهای هواپیمااز کار بیفتد. راهی جز رفتن به نزدیک ترین پایگاه هوایی نداشتم. هواپیماهنوز با وجود مشکلات در کنترل کامل من بود.
فاصله مرز تا پایگاه خودی را به خوبی طی کردم. سرانجام از فاصله دورباندهای پروازی را مشاهده کردم. بر فراز پایگاه چرخی زدم تا وضعیت آن رابررسی کنم. باندهای پروازی بر اثر یورش اولیه هواپیماهای دشمن آسیب کلیدیده بودند. هنوز آثار بمباران آنها بر سطح باندها دیده می شد. بخش مناسبیاز باند را برای فرود انتخاب کردم. چرخ ها را پایین زدم و هواپیما را بانهایت دقت در این منطقه از باند فرود آوردم.
هواپیما در هنگام فرود، غیر قابل کنترل بود. در نتیجه مجبور شدم عمل فرودرا با سرعتی بیشتر از سرعت معمول انجام دهم. با توجه به شرایط باند، ایناضافه سرعت مانع بزرگی برای کنترل هواپیما بود. به محض فرود احساس کردم کهلاستیک چرخ سمت راست بر اثر آتش سوزی و انفجار موشک از بین رفته است. پساز فرود، لاستیک چرخ اصلی سمت چپ نیز بر اثر برخورد با آسفالت و چاله هایایجاد شده بر روی باند به دلیل بمباران دشمن ترکید. با ترکیدن لاستیک سمتچپ در حرکت کنترل هواپیما در چنین شرایطی مقدور نبود. برای توقف هر چهسریع تر هواپیما از سیستم ترمز های اضطراری استفاده کردم. سرعت به مقدارزیادی کاهش یافته بود ولی هنوز حدود پنجاه مایل در ساعت سرعت داشتم. وجودپستی و بلندی ها و حرکت روی رینگ باعث انحراف هواپیما از وسط باند پروازیشد.
هواپیما از حرکت باز ایستاد
به تدریج هواپیما به سمت راست باند کشیده می شد. با وجود کلیه حرکاتی کهبرای جلوگیری از انحراف آن نمودم ولی هواپیما نهایتاً از سمت راست از باندفرود خارج شد و چرخ اصلی سمت راست به دلیل فرو رفتن در شانه خاکی باندشکست و بال راست به زمین بخورد کرد و پس از کشیده شدن مسافتی بر روی زمین،هواپیما متوقف شد. بی درنگ موتورها را خاموش کردم و از کابین عقب خواستمتا هر چه سریع تر هواپیما را ترک کند. خود نیز بلافاصله هواپیما را ترککردم و از آن فاصله گرفتم.
تیم نجات و کنترل آتش بلافاصله در محل حاضر شد ولی هواپیما دچار آتش سوزیمجدد نشد. پس از پانرده دقیقه به وارسی مجدد هواپیما پرداختم. سطوح فرامینبال راست به کلی از بین رفته بود. قسمت زیادی از زیر بال به دلیل برخورد وکشیده شدن بر روی زمین اسیب دیده بود. هواپیما را در همین شرایط باقیگذاشتیم و به سمت پست فرماندهی پایگاه حرکت کردیم. پس از آگاهی پایگاهخودمان از فرود سالم ما بلافاصله هواپیمایی برای مراجعت به پایگاه فرستادهشد.
یک شاخه اسکه منهدم شده بود
پس از ورود به پایگاه خودی اطلاع یافتیم که هواپیمای عکاسی ما، ماموریتخود را با موفقیت انجام داده و عکس های گرفته شده از منطقه هدف پس ازبمباران ما در حال آماده شدن است.
به محض دریافت عکس ها به بررسی و تجزیه و تحلیل آنها پرداختیم. منطقه هدفبه خوبی در عکس دیده می شد و نشان می داد که یک شاخه از اسکله ناوچه هایموشک انداز اوزا به کلی منهدم شده است. به علاوه یک فروند از این ناوچه هانیز منهدم و غرق شده بود. یک فروند دیگر از ناوهای نیروی دریایی دشمن نیزبه دقت مورد اصابت قرار گرفته و در حال سوختن بود. قسمت های زیادی ازتاسیسات بندری نیز تخریب شده بود. ماموریت موفقی را انجام داده بودیم.گرچه در برگشت مورد اصابت موشک دشمن قرار گرفتیم ولی به لطف الهی توانستیمبه سلامت در پایگاه خودی فرود بیاییم.
نگران وضعیت هواپیمای آسیب دیده بودم. اطلاع یافتم تلاش وسیعی برای انتقالو تعمیر هواپیما در حال انجام است. بعدها آگاه شدم که هواپیما پس از وارسیاولیه و جدا کردن بخش های مختلف با استفاده از تریلر برای تعمیر از محل بهفاصله ای بسیار دور انتقال یافته است. با مراجعه به بررسی های تیم فنیمشاهده کردم که بال هواپیما به دلیل اصابت موشک و خسارات ناشی از فروددیگر قابل استفاده نیست و کاملاً از بین رفته محسوب شده است. بخش های اصلیبدنه و قسمت دماغه هوایما نیز تا حدودی آسیب دیده است .
کار برای تعمیرات اساسی هواپیما آغاز شد
دوماه بعد، تیمی از متعهدترین متخصصان نیروی هوایی، مامور تعمیر اینهواپیما شد. این تیم بازسازی و تعمیر اساسی هواپیما را آغاز کرد. بال صدمهدیده هواپیما با بال جدید تعویض شد. هر دو کاناپی هواپیما که آسیب دیدهبود تعویض شد. شاسی های صدمه دیده از هواپیما جدا وبا شاسی های نو تعویضشد.
کلیه دریچه های صدمه دیده پیاده و تعویض و نصب و جاسازی شد. مقدار قابلتوجهی از کابل ها برای کنترل فرامین و سیم کشی هواپیما در سیستمالکتریکی و تجهیزات الکترونیکی در آتش سوزی وآسیب های کلی از بین رفتهبود که کلیه آنها به وسیله تیم متخصص مجدداً ساخته شد. بسیاری ازقطعات که بر اثر انفجار موشک دچار آسیب شده بودند ساخته و یا تعویض شدند ونهایتاً موتورهای هواپیما با موتورهای آماده و مناسب تعویض شد. کلیهتدابیر مربوط به وارسی های عملیاتی هواپیما در روی زمین به دقت و حوصلهفراوان صورت گرفت. با توجه به طی زمان طولانی برای انجام تعمیرات لازم بودکه علاوه بر انجام این گونه امور، کلیه ی بازرسی های دوره ای هواپیما نیزصورت پذیرد. این بازرسی ها زمانی طولانی را در برگرفت ولی برای آماده شدنکامل هواپیما لازم به نظر می رسید.
تیم تعمیراتی توانسته بود برای اولین بار در کشور بال این هواپیما راتعویض کند. پیش از این هیچ گونه سابقه ای از انجام این کار در نیروی هواییوجود نداشت. کلیه تعمیرات دقیقاً مبتنی بر روش ها، دستورالعمل ها و کتابهای فنی مربوطه صورت می گرفت. پس از خاتمه هر مرحله ای از تعمیرات، تیمهای بازرسی فنی و ایمنی پرواز با وسواس نتایج تعمیرات را مورد بازرسی وبازدید دقیق قرار می دادند. پس از انجام کلیه امور که خود موفقیت بزرگی بهشمار می رفت هواپیما از هر نظر برای انجام مراحل پرواز آزمایشی آماده شد وبدین ترتیب قدمی بلند و آینده ساز توسط متخصصان نیروی هوایی برداشته شد وبه همت پرسنل متخصص نیروی هوایی کار بازسازی این هواپیما با موفقیت بهپایان رسید.
هواپیما پس از 16 ماه کار مداوم و انجام حدود 15000 ساعت کار مفید از هرنظر برای انجام پرواز ازمایشی آماده شد و نهایتاً در اواخر سال 1360 پروازآزمایشی خود را با موفقیت به انجام رسانید.
منبع : بربلندی سپهر

ساجد
دعا مي كنم خدا از تو بگيرد هر آنچه كه خدا را از تو مي گيرد.
New Member
پست: 16
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۸, ۳:۴۵ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 10 بار
سپاس‌های دریافتی: 34 بار

Re: خاطره ای از سرتیپ خلبان " علی بختیاری "

پست توسط 17 aban »

ایشون از مردان نیک نیرو هستن قهرمان جنگ و دوست داشتنی روایتهائی هست که بیشتر اوزاء هارو ایشون زدن تحقیق کردم احتمال داره .البته در اینکه شهید خلعتبری جزو اسطورهای جنگ هستن شک نکنید.کاش بودن کاش این جنگ هیچ وقت بوجود نمی امد روح اون سرباز صفر تا سرهنگ خلبان شهید شاد وطن پرستان با غیرت گویند:چو ایران مباشد تن من مباد.تصویر
Novice Poster
Novice Poster
پست: 65
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۸ فروردین ۱۳۹۱, ۲:۳۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 69 بار
سپاس‌های دریافتی: 231 بار

Re: خاطره ای از سرتیپ خلبان " علی بختیاری "

پست توسط ghahestani »

با سلام ایشون جزو بهترین های اف_4 در جنگ هستند افتخار افرین جنگ نفت کشها قهرمان عملیات مروارید ایشان در برهه حساس جنگ نفت کشها معاون عملیات بایگاه بوشهر و معاون یکی از استثناهای تاریخ بر افتخار نیرو هوایی تیمسار علیرضا نمکی فرمانده وقت بایگاه ششم بوشهر در سال 65 تا 67 بودند امیدوارم هر 2 عزیز سالیان سال سلامت باشند.
ارسال پست

بازگشت به “حماسه و حماسه آفرینان نيروي هوايي”