صندلی داغ با حضور Morteza313...!

صندلي داغ مرکز انجمنهاي تخصصي

مدیران انجمن: AGeNiS1, MASTER, ASHKAN95, شوراي نظارت

Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 756
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۷, ۱۰:۲۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 559 بار
سپاس‌های دریافتی: 3796 بار

Re: صندلی داغ با حضور Morteza313...!

پست توسط Morteza313 »


-آیا از دانشگاهتون راضی هستید؟؟فکر میکنید مدرک کارشناسی دانشگاه ارومیه در رشته هایی چون "برق،مکانیک"چقدر معتبر باشه؟؟

خیر متاسفانه ، نه من حتی رئیس گروه مکانیک که استاد راهنمای من هستند هم از این وضع راضی نیستند.
از اعتبار مدرک مهمتر توانایی های شخص صاحب مدرکه ، با این مدرک چه اقا و چهع خانوم اگه بدونن برق یا مکانیک یعنی چی و بتونن تو صنعت کار کنن حتما می تونن به خوبی پیشرفت کنن


2-از الان در فکر ارشد هستید؟؟چه تدبیری برای آینده ی تحصیلی و علمی خودتون دارید؟؟

تا دکتری به فضل خدا ادامه خواهم داد ولی چه طوریش رو اینده تعیین میکنه.

3-الان که در ایام تعطیلی دانشگاه ها هستید چه فعالیت هایی برای اوقات فراغتتون میکنید؟؟

برای ما که تعطیل نیست ، انجمن های علمی دانشگاه فعالند و ما هم داریم کار می کنیم.

4-به نظرتون فرق آینده ی کاری خانم و آقای مهندس و دارای مدرک لیسانس چیست؟؟تو رشته های فنی کدوم ارجحیت دارند؟؟

تجربه می گه اقایون اما خانومها هم می تون خوب پیشرفت کنن.

5-آیا از نحوه ی تدریس و جو حاکم بر کلاس های غیر عمومی دانشگاهتون رضایت دارید؟؟(به طور کلی)

خیر متاسفانه

----------------------------------------------------
6-متولد کدوم ماه هستید؟؟چه ماهی رو بیشتر از همه دوس دارید؟؟

در هر دو مورد اردیبهشت

7-بهترین خاطره ی تحصیلی خودتون رو در مدرسه و یا دانشگاه برامون تعریف میکنید؟؟

يکي از بهترین خاطره دوران دبیرستان وقتی بود که اولین مقاله علمیم در یکی از کنفرانسها اکسپت شد ، نگاهها و تعجب ها و احترامها در اون زمان برام خیلی جالب بود. اما بهترينش همون خوارزمي دفعه اول بود

8-احساسی دارید مبنی بر اینکه در بیشتر مسائل خودتون مستقل میتونید تصمیم بگیرید یا ترجیح میدید خانواده حتما نظر بدهند؟؟

بیشتر مستقل عمل می کنم

9-زیباترین منطقه یا خیابان ارومیه از دید جنابعالی؟؟

کوچه های پر دار و درخت و زیبای مناطق مرکزی شیخ تپه رو دوست دارم.

10-نام بهترین معلم زمان دبیرستانتون ؟؟

جناب اقای خادم العلما که یک تاریخدان ، عارف و عالم مشهور بوند و برای تاثیر گذاری هرچه بیشتر بر خلاف دیگران که در دانشگاه درس میدن ایشون در مدارس تدریس می کردند.

11-راز دلتونو بیشتر به چه کسی میگید؟؟بیشتر حرف دلتون رو ابراز میکنید یا پنهان؟؟بزرگترین راز زندگیت رو به کی گفتید؟

سعی می کنم مسائل زندگیم رو در دایره خلوت و سکوت خودم حل کنم ، خیلی دیگران رو محرم خودم نمی دونم.

12-نظرتون در مورد جمله ی زیر:

* * * *آبی تر از آنیم که بیرنگ بمیریم* * * *

یک استقلالی متعصب!


موفق و مويد باشيد

ان الارض یرثها عبادی الصالحون ......
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 756
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۷, ۱۰:۲۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 559 بار
سپاس‌های دریافتی: 3796 بار

Re: صندلی داغ با حضور Morteza313...!

پست توسط Morteza313 »


مرتضی جان عبادت و بندگی واقعی خدارو در چه میبینی ؟

در تسليم ، تسليم روح و جان به خدا
- هرکسی در زندگی در برخورد با مکان خاص - در زمان یا موقعیت خاص - یا حتی در مواجه شدن با چیز خاصی بیش از همه یاد خدا می افته و پی به وجود خدا میبره . شما چطور ؟ چه چیز بیش از همه شما رو یاد خدا می اندازه ؟

در هنگام ترس شايد ، مرگ من رو بيش از هر چيز به ياد خدا ميندازه
- مرتضی جان , در مواجهه با افرادی که عقیده و تفکرات متفاوت یا حتی مخالف با تفکرات شما دارند چطور برخورد میکنی ؟ ( ایا سعی در تحمیل یا شناسوندن فکرت به اونها میکنی ؟ ایا حاظر به اشنا شدن با فکر انها هم هستی ؟ )

در همين تاپيک هم بوده هميچين مسائلي ، اگر تکليف باشه نظر خودم رو سعي مي کنم بدون اهانت به طرف مقابل بيان کنم ،‌و اگر کسي بر عليه ص حبت کرد يا سعي مي کنم با دليل جوابش رو بدم و يا سکوت کنم
- مرتضی جان , اگر خدا هم به سادگی انسانها در مورد انسانها قضاوت میکرد .................. ؟ ( به همون سادگی که من در مورد لنین , داروین یا خلخالی قضاوت میکنم و به همون سادگی که ........درمورد تیمسار جهانبانی ........... )

خداوند قضاوت نمي کنه حقيقت و فرا تر از حقيقت ذات عمل انسانها رو درک ميکنه ،‌قضاوت مربوط به سرشت پست ما انسانهاست ف‌اما انسان براي اينکه در شک حيران نمونه برخي موارد بايد صريح موضع گيري کنه
- مرتضی جان , اگر زمانی مسئولیتی به عهده شما باشه و شما متوجه این بشید که قدرت انجام صحیح این مسئولیت رو دارا نیستید و یا حتی فردی تواناتر از خودتون رو برای انجام مسئولیت سراغ داشته باشید ( البته با این فرض که کسی به ناتوانی شما خورده نمیگیره و مسئولیتی که بر عهده شماست منافع فراوانی براتون به همراه داره ) ایا صادقانه حاظر به کناره گیری از مسئولیت و واگزاری اون به فرد تواناتر هستید ؟

تا همين الان هم شده که مسئوليتي بر عهدم بزارن فرد ديگه اي رو شايسته تر بدونم و اون رو معرفي کنم يا مسئوليت رو نژذيرم اخرين مصداقش هم معرفي شدن به عنوان سرپرست فعاليتهاي هوافضاي دانشگاه به جايي بود که نپذيرفتم

موفق و مويد باشيد جواد عزيز
ان الارض یرثها عبادی الصالحون ......
Captain II
Captain II
نمایه کاربر
پست: 4377
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۴, ۱:۱۴ ب.ظ
محل اقامت: کرج پلاک 43!
سپاس‌های ارسالی: 6704 بار
سپاس‌های دریافتی: 12097 بار
تماس:

Re: صندلی داغ با حضور Morteza313...!

پست توسط Mohammad 1985 »

خوب سلام من اومدم !
دلیل دیر اومدنم این بود که واقعا نمی دونم چی بپرسم از شما !
در واقع هدفی برای حمله پیدا نکردیم ولی خوب برای اعلام موجودیت حداقل دیوار صوتی رو بشکنیم و یه چرخی بزنیم بریم !
1 یعنی چی که من سرزبون دارم ؟! یکم بیشتر توضیح بدید ! ( بعضیا به من میگن سرزبون داری بعضیا میگن اصلا سرزبون نداری!! )
2 به چه شهرهایی از ایران سفر کردید ؟
3 نظرتون راجع به پان ترکها چیه ؟ آیا خطری دارن ؟
4 مزخرفترین فیلمی که دیدی ؟
5 آیا همیشه 2*2 میشه 4 ؟
هیچ تارگتی پیدا نشد بر میگردیم پایگاه ! احتمال حمله مجدد بسیار پایینه .
به همه سياستمداران مشکوک باش.
جکسون براون
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 756
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۷, ۱۰:۲۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 559 بار
سپاس‌های دریافتی: 3796 بار

Re: صندلی داغ با حضور Morteza313...!

پست توسط Morteza313 »

Mohammad 1985 نوشته شده:خوب سلام من اومدم !
دلیل دیر اومدنم این بود که واقعا نمی دونم چی بپرسم از شما !
در واقع هدفی برای حمله پیدا نکردیم ولی خوب برای اعلام موجودیت حداقل دیوار صوتی رو بشکنیم و یه چرخی بزنیم بریم !

بهش میگن پدافند غیر عامل ، به سوخو 35 نیست که !
1 یعنی چی که من سرزبون دارم ؟! یکم بیشتر توضیح بدید ! ( بعضیا به من میگن سرزبون داری بعضیا میگن اصلا سرزبون نداری!! )

کم نیاوردن ، پیچوندن ، والبته گاهی پیچیدن!
3 نظرتون راجع به پان ترکها چیه ؟ آیا خطری دارن ؟

این سومین باره به این سوال پاسخ میدم ،
1- برخورد با پانترکها فقط و فقط در صلاحیت ایل آذریه
2- فکر کردن به این جماعت وقت تلف کردنه
4 مزخرفترین فیلمی که دیدی ؟

سه سال ÷یش سینما یک یه قیلم خیلی هنری پخش کر که تمام فیلم فقط دور تند دوربینهای کنترل ترافیک بد که هیچ ارتباطیبا هم نداشتن ، فکر میکنم بدترین فیلم تاریخ سینما بود
5 آیا همیشه 2*2 میشه 4 ؟

تجربه میگه خیر
هیچ تارگتی پیدا نشد بر میگردیم پایگاه ! احتمال حمله مجدد بسیار پایینه .

این جوریاست ذیگه!تصویر


ان الارض یرثها عبادی الصالحون ......
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 3309
تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3096 بار
سپاس‌های دریافتی: 11996 بار

Re: صندلی داغ با حضور Morteza313...!

پست توسط Mil@d »

تیر خلاص
1.چون کلا رک حرف میزنم پس باید بگم!دو تا نکته بارز دیدم در نوشتار مرتضی ..یکیش وفور غلط املایی و انشایی در تایپ مرتضی است تصویرکه البته امیدوارم فقط منحصر به نت باشه !ودیگری هم یک مقدار غرور قابل توجه مرتضی که در کل مدعوین به صندلی بی سابقه است!تصویر
2.راستش من چند سال پیش حدود 1 سالی بسیجی بودم از نوع فعالش و طرح ولایت رفته و اردو رفته و آموزش دیده!برعکس خیلی ها به خاطر امتیازات و سهمیه به بسیج نرفتم..بیشتر از سر کنجکاوی آشنایی با این قشر بود ولی هر جور نگاه کردم دیدم بسیج امروز کجا بسیج دوران جنگ کجا! کلا هرکی دلش بسیجی نیست بسیجی نشه بهتره!
3.گفتی بسیج از کمپلت هخامنشیان بیشتر خدمت کرده..بیشتر توضیح میدی با چه دید این قیاس ماالفارغ رو انجام دادی!
4.گفتی آزار می بینی چشمت به نامحرم بیفته!می گن یک نگاه اشکال نداره!
5.لفظ حزبل برای تمسخر نیست!یه زمانی به ما هم میگفتن بچه ماهواره ای!
6.منتظر مقاله ات پیرامون جهانبانی هستیم!البته مقاله ای بی طرفانه و بی حب و بغض !
7.اکثر استانهای ایران را یا سفر کردم و یا حداقل عبوری چند ساعته داشته ام غیر از آذربایجان!پا بده عنقریب میام!جای جالبی به نظر میرسه!
8.پس ارومیه ای ها مقادیری تعصبی می زنند!
9.از حرفات مشخصه که درس فیزیک رو به خوبی درک کردی...فیزیک چقدر بهت کمک کرده؟
10.راستی اگر لازم بدونی باتوم هم میزنی؟
11.در رابطه با تاریخ ساخت پالایشگاه باید خدمتت عرض کنم من صبح رفتم کله پاچه ای نبودش نمیدونم چطور چند ساعته ساختنش؟
12.یک نکته بگم بنده از همه کاربران پرت افتاده ترم و به نقشه نگاه کنید دقیقا در منتهی الیه جنوب غربی هستم!برای همین زیاد با آذری جماعت در عمرم دم خور نبودم!شاید 4-5 بار...این موضوع پان ترکیسم خیلی قلقلکم میداد که خوشبختانه دارم می بینم اصلا جایگاهی ندارند و یجورای مثل پان عربیسم در اینجا مطرود و بایکوت هستند.

13.یک نکته گفتی پیرامون اعتبار مدرک! همیشه یادمون میره که مدرک بی تخصص کاغذ پاره ای بیش نیست!دوستی دارم در پتروشیمی آبادان در بخش حسابداری شاغل است و با مدرک دیپلم تمامی لیسانسه های بخش ازش حساب میبرن! چند مدت پیش یک دختر تازه لیسانس گرفته با پارتی استخدام شده بود و اومده بود تو بخششون! 1 هفته ای ماند و رییس شرکت عذرش را خواست!طرف با ادعای سوادش یک تراز مالی ساده رو نتونست بگیره! کلا اگر مدرک هم دستمون باشه ولی جایی بریم و چیزی بارمون نباشه دیر یا زود دک خواهیم شد!کلا کسی منتظر و علاف ما نمی مونه!زرنگ نباشیم یا علی مدد!

14.نکته جالب این صندلی غیبت یاسر و میلادنگار و همچنین حضور کم فروغ محمد 1985 بود که برابر مقررات با ایشان برخورد قانونی صورت خواهد گرفت!
-----------------------------------------------------
1.مرتضی میگن اگه بخوای جنس زن رو بشناسی یک تست ساده بده! 100 قدم با کفش پاشنه بلند از این ترق توریقی ها بدو و یا حداقل سریع راه برو! نظرت چیه؟
2.از وضعیت تحصیلیت بگو؟کمترین نمره؟چندبار افتادی؟چه دانشگاه و چه مدرسه!
3.اکثر ماها قبل از دانشگاه یه تصور رویایی ازش داریم ولی وقتیم می ریم داخلش خیلی با آرمان تو ذهنمون فاصله داره و میخوره تو ذوقمون!البته تو کشور ما نمود بیشتری داره!
4.در اختراعاتت اتفاق غیرمنتظره تو مایه های انفجار نیفتاده؟من یکبار داشتم اختراع که نه ولی یک مدار ماکت از برق خونه درست میکردم روی حساب کنجکاوی با دو سر فیش + و - با برق 110 زدم داخل هلدر 220 و حدود 187 سانتی متر پرت شدم عقب!
5.سوال پایه ثابت!چکار باید کرد تا روز به روز به آمار تحصیلکردگان مجرد اضافه نشه!البته دیگه موضوع داره عادی میشه و خود اینا هم بی خیال ازدواج شدن!ولی خیلی بده آدم بی مونس باشه ها!دلش می پوسه!
6.مرتضی یک دقتی تو این چندساله کردم و انکار ناپذیره و نمیشه چشم رو روی واقعیت بست!متاسفانه روزه دار ها سال به سال دارن کمتر میشن!مخصوصا 2 سال اخیر!چرا؟
7.عقایدی که داری با تحقیق و جستجو به رسیدی؟مخصوصا سیاسی و مذهبی
8.مرتضی وقتی می بینی ملت نازل سلیقه مفاخر ملی و تاریخ و مذهبی خودشونو ول کردن و دربدر دنبال جومونگ از فرودگاه تا هتل میدوند و برای امضا و عکس گرفتن ازش مسابقه گذاشتند و همدیگرو هل میدن چه حسی پیدا میکنی؟به قول یک بابایی سوراخ دعا رو گم کردیم؟
9.راستی تا حالا چند تا مقاله ترجمه کردی و چند تا مقاله از خودت به رشته تحریر در اومده(تقریبی هم بگی قبول)
10.با معادل ترکی کلمات زیر یک پاراگراف کوتاه به زبان ترکی بنویس.
"آب ولرم" – "غلیظ" – "سقف" – "گِردباد" –– " کبریت" – " گُل گاو زبون " – " کَمین" – داس – زین اسب – سبزی خوردن – انگشت کوچک – نوزاد – درنده – قارچ –قاچ - پالتو – بازو - لقمه -
----------------------------------------------------------------------------------------
و اما حمله آخر

مرتضی و کنترل غرایز
مرتضی و جومونگ
مرتضی و گویندگان اخبار
مرتضی و لوسبازی بعضی مجری ها
مرتضی و مایه داری
مرتضی و بی پولی
مرتضی و روزهای سخت زندگی
مرتضی و قبرستان بقیع و مامور وهابی که بهش گیر میده نمیذاره با بی بی خلوت کنه!
مرتضی و مرتب کردن اپوزسیون های زیر به ترتیب نفرتی که ازشون داره
پان ترک-سلطنت طلب-منافق-کومله-حزب دمکرات-ریگی-خلق عرب-حزب توده
مرتضی و اسپری فلفل
مرتضی و لباس شخصی
مرتضی و حجتیه
مرتضی و جن
مرتضی و مخیله بیمار
مرتضی و حوری و غلمان
مرتضی و روزه در شرجی جوری که در اثر تشنگی از حال میری!
مرتضی و تماشای معاشقه حیوانات
مرتضی و آمپول های عظیم
مرتضی و جزیره ادمخواران
مرتضی و عمل دماغ
مرتضی و جراحی زیبایی
مرتضی و سوالات به قول خودش خورنده روح
مرتضی و فضولی در پایگاه هوایی تبریز!
مرتضی و لشکر 64 ارومیه
مرتضی و سپاه شهدای آذربایجان غربی
مرتضی و شلمچه!
مرتضی و 30 سالگی!
مرتضی و اساتید خواب اور!
مرتضی و یک دست ورق!(تو رو خدا نگاه کن از یک بسیجی دارم چه سوالایی می پرسم)
مرتضی و لهو و لعب
مرتضی و دزدی در حیاط خانه
مرتضی و کنفرانس سنترالیها!(البته خیالی خام بیش نیست)
مرتضی و شورای مخوف نظارت
مرتضی شورای هولناک میران هوافضا
مرتضی و خلبانی!
مرتضی و مردی که با بیل مادرزنش را کشت!
مرتضی و کمک به دختری تنها که ماشینش پنجر شده!
مرتضی و مجبور شدن به استفاده از جوراب ساق بلند زنانه در قسمتی ازخودرو در جاده تا رسیدن به تعمیرگاه!(بچه های فنی -چشم بسته گرفتن منظورم چی بود!)تصویر
مرتضی و درکش از مفهوم مکانیک سیالات
مرتضی و دو دوتا 5 تا کی به کیه!
مرتضی و پارتی
مرتضی و پارتی(مهمانی)
مرتضی و صف
مرتضی و تماشای مجادله مردم بر سر 50 گرم نذری بیشتر!
مرتضی و جوگرفتی
مرتضی و تیکه های خنک بعضی پسرا
مرتضی و نازو اداهای لوس بعضی دخترا!
مرتضی و قرص اکس!
مرتضی و نگاهی به صندلی داغ خودش و پی بردن به نکاتی نادیده و خاص!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تغییر فضا..!

.-یک جوک دیگه!
یک گنجشک آبادانی تو اتوبان آبادان- اهواز پرواز میکرده یک تریلی می یاد و میزنه بهش!راننده تریلی دلش می سوزه و پیاده میشه میاد این زبون بسته رو بر میداره می بره خونه اش و تیمارش میکنه تا حالش خوب شه و بعد آزادش کنه...گنجیشک رو میزاره تو قفس!بعد از 2 روز گنجشک به هوش میاد و نگاه میله های قفس میکنه! میگه! وای ننه بدبخت شُدُم! مو تو زندانُم راننده تریلی احتمالا مرده!

-.دیروز رفته بودم دندانپزشکی ترتیب دندون عقلمو بدم ولی به اندازه 1 ماه از اتفاقاتی که اونجا افتاد خندیدم!من وضعم بهتر از بقیه بود و دردم کمتر!!یکذره هم حسرت خوردم که چرا نسل ماقبل ما اینقدراز ما شادتر بوده است!یک پیرمرد 62 ساله عرب ولی شدیدا جوک کنارم تو سالن انتظار نشسته بود!تعریف میکرد از زندگیش و اینکه چند هزار متر زمین داره و نخل و...8 تا بچه داره! و 17 تا نوه و زن اولش هم اخیرا بازنشسته شد و یک زن دیگه گرفته!تازه از بین یک لیست 15 نفره که التماسش میکردن!تصویرزن اولش هم براش رفته خواستگاری!!!!مکه و کربلا و نجف و سوریه و همه جا هم رفته و میخواد 1 دور دیگه هم بره! بحث دندونش شد برای هم خاطره تعریف کردیم!من ازدوران خدمت گفتم که یک بنده خدایی که همشهری من بود و شدیدا لافو به توان 10 به حدی دندونش درد گرفته بود که داشت گریه میکرد!به خاطر سابقه اش شده بود چوپان دروغگو و همه ما و مسئولمون میگفتیم خالی می بنده میخواد مرخصی استعلاجی بگیره! هیچی آقا شب بود ما تو آسایشگاه میخواستیم بخوابیم دیدیم از شدت درد طاقت نیاورد و رفته دم باریک آورده..یکی از بچه ها بش گفت راشد میخوای چیکار کنی؟ جواب نداد!دیدیم دم باریک رو گذاشت تو دهنش و در یک حرکت انتحاری دندونش رو کشید! و خون بود که فواره زد بیرون!خلاصه آقا رفتیم پیش مسئولمون و این یارو رو فرستادیم بهداری! این پیرمرده هم خاطره جالبی گفت!میگفت جوان که بودیم یک همسایه داشتیم دندان هاشو طبیعی تعمیر می کرد! یا تریاک اصل میذاشت روی دندون که سریع خوبش میکرد و یا اگه جواب نمیداد نخ جنس محکم دور دندون می بست و یک سر نخ رو هم به پنجره باز! و با یک حرکت سریع پنجره رو می بست و دندون هم از جا کنده می شد!

چند نکته توش بارزه!
1.دلشادی نسل گذشته و بی غم بودنشون
2.عاقبت خالی بندی طوری که کسی حرفتو باور نکنه و مجیور میشی با دم باریک دندون بکشی!
3.کارهای ابتکاری همچون دندون کشی با پنجره!
مورد خاصی به ذهنت میرسه و یا مشابه این چیزا رو دید بگو و مستفیدمون کن!

ختم جلسه دادرسی!(اسمایلی رییس دادگاه که با چکش میزنه روی میز)تصویر
  بی  
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 3309
تاریخ عضویت: شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۶, ۵:۵۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3096 بار
سپاس‌های دریافتی: 11996 بار

Re: صندلی داغ با حضور Morteza313...!

پست توسط Mil@d »

چون پست قبلی خیلی طولانی و بزرگ میشد برای این عکسها دوباره پست زدم.البته فکر کنم جدا باشن بهتر هم هست.تصویر

نظرت چیه درباره ایناتصویر

استفاده از نوزاد به عنوان موس پد!
[External Link Removed for Guests]

گریه الناز کیانی مجری VOA
[External Link Removed for Guests]

لپ های قلمبه این پسر بچه ژاپنی
[External Link Removed for Guests]

ابتکار همشهری من در گازسوز کردن موتور! رشته اش مکانیک سیالاتهتصویر
[External Link Removed for Guests]

با اجازه ما رفتیمتصویر مرسی از همه شرکت کنندگان در بحث
  بی  
Captain II
Captain II
نمایه کاربر
پست: 4377
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۴, ۱:۱۴ ب.ظ
محل اقامت: کرج پلاک 43!
سپاس‌های ارسالی: 6704 بار
سپاس‌های دریافتی: 12097 بار
تماس:

Re: صندلی داغ با حضور Morteza313...!

پست توسط Mohammad 1985 »

خوب به دستور سر فرماندهی عملیات ما مجددا در منطقه به پرواز در آمدیم و مثل همیشه پروازهای شبانه هست .
این بار به ما دستور دادند هر چی دیدید بزنید ! حتی خرابه ها و چیزهای بی ارزش !
1 بهترین فیلمی که دیدی ؟
2 نظرت راجع به پان ترکها ! ( اینو میپرسم که بشه 4 بار ! :grin: )
3 نظر پان ترکها در مورد شما ؟
4 تا حالا کسی رو کشتی ؟
5 تا حالا کسی شما رو کشته ؟
6 با کدوم اسلحه بیشتر حال میکنی تیر اندازی کنی ؟
5 چی پس چرا ؟
7 این جمله که شاهکار ادبی یکی از همکارانمون هست که چند روز پیش سروده شده ! به چه معنی هست ؟ ( این دوست و همکار ما بچه آذر شهر هست )
پس کی اونجا چی کار کنه ؟ :shock: :?
8 چرا سوال 2 رو در پست قبلی من سانسور کردی ؟
9 بمب 10 تنی چند کیلو وزن داره ؟
10 آیا بمب مادر پدر مادر داره ؟!
11 گوشیت چیه ؟
12 اپراتور ؟
13 مشخصات سیستم ؟
14 گودزیلا رو یادته ؟
15 دلیل علاقه وافر مردم به مزخرفات کره ای مثل جمونگ ( اگه درست نوشته باشم ) و بعضا شاهکارهای داخلی مثل سریال نرگس چیه ؟
16 چرا فیلمهای ایرانی اینقدر آبکی و مزخرف شدن ؟
17 زود رنجی ؟
18 اخلاقت چه طوریه ؟
19 اگه گوشیتو بدزدن چی کار میکنی ؟
20 چرا ایرانخودرو ورشکست شده ولی هنوز سرپاست ؟
21 میزان آشناییتون با کامپیوتر ؟
22 سیگار میکشی ؟
23 عجیبترین چیزی که تا حالا دیدی ؟
24 به چه علمی بیشتر علاقه داری ؟
25 ماشین مورد علاقه ؟
26 استرس داری ؟
27 تا حالا عذاب وجدان گرفتی ؟
28 اگه قاضی بودی چه حکمی برای میلاد صادر میکردی ؟ ( من بودم اخراج )
29 توی یه جنگل داری قدم میزنی چه کسی همراه شماست ؟
30 تنهایی رو دوست داری ؟
و دیگر هیچ !
به همه سياستمداران مشکوک باش.
جکسون براون
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 756
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۷, ۱۰:۲۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 559 بار
سپاس‌های دریافتی: 3796 بار

Re: صندلی داغ با حضور Morteza313...!

پست توسط Morteza313 »

تير خلاص

1.چون کلا رک حرف میزنم پس باید بگم!دو تا نکته بارز دیدم در نوشتار مرتضی ..یکیش وفور غلط املایی و انشایی در تایپ مرتضی است که البته امیدوارم فقط منحصر به نت باشه !ودیگری هم یک مقدار غرور قابل توجه مرتضی که در کل مدعوین به صندلی بی سابقه است!

یه عذر خواهی اساسی بدهکارم واسه کمبود وقت و عدم دسترسی مناسب به اینترنت که جوابا رو باعث میشد خیلی دیر به دیر و درعین حال گذرا بدم و خوب وقت بازبینی هم نبود ، ای ایراد واره و ببخشید ،

در مورد انشا ، روش نوشتن من چه در نثر چه در نظم بیشتر حرف میزنم تا نوشتن و اگه به نثر اولین مقالاتم هم در نت توجه کنی بیشرتر حرف زدنه تا نوشتن ، ادبیات کتابی و دستور زبانی رو جایی استفاده می کنم لازم باشه گفتار ، استوار بیان بشه

و در مورد غرور ، اگه منظورت شیوه زندگی من در دنیای واقعیه باید بدونی غرور با منیتا تفاوت و من فقط سعی می کنم یه خلوت برای خودم تو زندگی جدا کنم.


2.راستش من چند سال پیش حدود 1 سالی بسیجی بودم از نوع فعالش و طرح ولایت رفته و اردو رفته و آموزش دیده!برعکس خیلی ها به خاطر امتیازات و سهمیه به بسیج نرفتم..بیشتر از سر کنجکاوی آشنایی با این قشر بود ولی هر جور نگاه کردم دیدم بسیج امروز کجا بسیج دوران جنگ کجا! کلا هرکی دلش بسیجی نیست بسیجی نشه بهتره!

و مزایای بسیج چیه؟ دنیا رو واقعی ببینیم ، یه بچه حزب اللهی با محاسن و تیپ مقدس ( که شاید ازش خوشش بیاد ) چند تا دوست می تونه تو اطرافیانش ، مدرسه ، دانشگاه یا محله پیدا کنه ؟، چقدر از تفریحاتش رو میگیره؟ بسیج یه سهمیه داره ، خیلی هم کاری نمیکنه ، افسانه در موردش ، اینکه میگن و شد و فلان و بهمان زیاده ، اما فقط یه تیپ مقدس داشتن ، حتی اگه نخوای مسئولیت بسیج رو به عهده بگیری بیش از سهمیه هزینه داره البته هستن کسايي که براي طمع مان بسيج ولي باز ميرزن به خيلياي غير بسيجي.

3.گفتی بسیج از کمپلت هخامنشیان بیشتر خدمت کرده..بیشتر توضیح میدی با چه دید این قیاس ماالفارغ رو انجام دادی!

تاریخ بهتر از من در موردش قضاوت خواهد کرد

4.گفتی آزار می بینی چشمت به نامحرم بیفته!می گن یک نگاه اشکال نداره!

شخصیه نگفتم همه باید اینجوری باشه یا دین و شرع اینه !

5.لفظ حزبل برای تمسخر نیست!یه زمانی به ما هم میگفتن بچه ماهواره ای!

جفتش اشتباهه

6.منتظر مقاله ات پیرامون جهانبانی هستیم!البته مقاله ای بی طرفانه و بی حب و بغض !
7.اکثر استانهای ایران را یا سفر کردم و یا حداقل عبوری چند ساعته داشته ام غیر از آذربایجان!پا بده عنقریب میام!جای جالبی به نظر میرسه!
8.پس ارومیه ای ها مقادیری تعصبی می زنند!

من رو اگه می گی ، بجز دینم به چیزی تعصب ندارم ( اونم اگه واقعا بتونم توش متعصب باشم ) .

9.از حرفات مشخصه که درس فیزیک رو به خوبی درک کردی...فیزیک چقدر بهت کمک کرده؟

یه زمانی تو تیمهای المپیاد مدرسه بودم ، اما دیدم نمی تونه راضیم کنه.

10.راستی اگر لازم بدونی باتوم هم میزنی؟

به کی؟ به کسی که فریب یک دروغ رو خورده و می خواد از حقش دفاع کنه ؟ تا به حقی تجاوز نکنه امکان نداره ، اما به اراذلی که خواهر چادریم رو به جرم چادری بودن ....
به اراذلی که تو ریشیه مامور پیرمرد شهرداری فندک میگیره
نیازثی به باتوم نیست ما آذری ها به غیرت شهره ایم ،بدون سلاح هم میشه از زندگی پشیمونش کرد


11.در رابطه با تاریخ ساخت پالایشگاه باید خدمتت عرض کنم من صبح رفتم کله پاچه ای نبودش نمیدونم چطور چند ساعته ساختنش؟
12.یک نکته بگم بنده از همه کاربران پرت افتاده ترم و به نقشه نگاه کنید دقیقا در منتهی الیه جنوب غربی هستم!برای همین زیاد با آذری جماعت در عمرم دم خور نبودم!شاید 4-5 بار...این موضوع پان ترکیسم خیلی قلقلکم میداد که خوشبختانه دارم می بینم اصلا جایگاهی ندارند و یجورای مثل پان عربیسم در اینجا مطرود و بایکوت هستند.

13.یک نکته گفتی پیرامون اعتبار مدرک! همیشه یادمون میره که مدرک بی تخصص کاغذ پاره ای بیش نیست!دوستی دارم در پتروشیمی آبادان در بخش حسابداری شاغل است و با مدرک دیپلم تمامی لیسانسه های بخش ازش حساب میبرن! چند مدت پیش یک دختر تازه لیسانس گرفته با پارتی استخدام شده بود و اومده بود تو بخششون! 1 هفته ای ماند و رییس شرکت عذرش را خواست!طرف با ادعای سوادش یک تراز مالی ساده رو نتونست بگیره! کلا اگر مدرک هم دستمون باشه ولی جایی بریم و چیزی بارمون نباشه دیر یا زود دک خواهیم شد!کلا کسی منتظر و علاف ما نمی مونه!زرنگ نباشیم یا علی مدد!

البته از این حرفهای فلان دیپلمه از دکتری بیشتر می دونست و... زیاد هست ، اما زندگی بهتر رو به خاطر زحمات قبلی اون لیسانسیه یا دکتر میبره نه؟ این مثال ها دلیل خوبی برای تنبلی نیست.

14.نکته جالب این صندلی غیبت یاسر و میلادنگار و همچنین حضور کم فروغ محمد 1985 بود که برابر مقررات با ایشان برخورد قانونی صورت خواهد گرفت!
-----------------------------------------------------
1.مرتضی میگن اگه بخوای جنس زن رو بشناسی یک تست ساده بده! 100 قدم با کفش پاشنه بلند از این ترق توریقی ها بدو و یا حداقل سریع راه برو! نظرت چیه؟

کوته فکریه که با همچین روشي بشه به عمق تفاوتها و پیچیدگی ها پی برد.

2.از وضعیت تحصیلیت بگو؟کمترین نمره؟چندبار افتادی؟چه دانشگاه و چه مدرسه!

متاسفانه ترم یک دانشگاه به خاطر درگیری بیش از حد برای اولین بار سقوط ازاد رو با 8 تجربه کرم ، خیلی درس خون نیستم ولی وضعیتم به لطف خدا خیلی هم بد نیست ، این ترم که وضعیتم خیلی هم خوب نیود معدلم 16 شد.

3.اکثر ماها قبل از دانشگاه یه تصور رویایی ازش داریم ولی وقتیم می ریم داخلش خیلی با آرمان تو ذهنمون فاصله داره و میخوره تو ذوقمون!البته تو کشور ما نمود بیشتری داره!

برای من اینجوری نبود خیلی ، چون قبلا هم میشناختم دانشگاه رو به همین دلیل هم خیلی سر خورده نشدم.
البته دانشگاههای مثل صنعتی اصفهان یا شریف یا امیر کبیر اگه تو زندگی فقط دنبال حال کردن نباشی به اون رویا ها خیلی نزدیکن
.

4.در اختراعاتت اتفاق غیرمنتظره تو مایه های انفجار نیفتاده؟من یکبار داشتم اختراع که نه ولی یک مدار ماکت از برق خونه درست میکردم روی حساب کنجکاوی با دو سر فیش + و - با برق 110 زدم داخل هلدر 220 و حدود 187 سانتی متر پرت شدم عقب!

گفتم که اختراعی نبوده ، تو کارهای پژوهشی شوت بازی ها جالب ترین کاره ، چند وقت پیش در گیر طراحی اولین ملخ های پرفورمنس برای رینولدزهای e5 بودیم ، فکر کن بعد از کلی محاسبات نفس گیر مدل رو تو برنامه گمبیت ساختیم و تو فلوئنت اومدیم تستش کنیم ، هرچقدر تست کردیم دیدیم درست تراست بهمون نمیده ، بعد از کلی بررسی تازه یافتیم که توپی مرکز ملخ رو تو مدل سازی نساخته بودیم!

5.سوال پایه ثابت!چکار باید کرد تا روز به روز به آمار تحصیلکردگان مجرد اضافه نشه!البته دیگه موضوع داره عادی میشه و خود اینا هم بی خیال ازدواج شدن!ولی خیلی بده آدم بی مونس باشه ها!دلش می پوسه!

ژايه ثابت اونور سوال هم به طور معمول خودتي ، در اين زمينه به خصوص من برات کاري نمي تونم بکنم تصویر ولي کاهش امار ازدواج و افزايش سن ازدواج يکي از مشخصه هاي بارز جوامع در حال پيشرفته

6.مرتضی یک دقتی تو این چندساله کردم و انکار ناپذیره و نمیشه چشم رو روی واقعیت بست!متاسفانه روزه دار ها سال به سال دارن کمتر میشن!مخصوصا 2 سال اخیر!چرا؟

دين به مومن نيست ،‌بوده زمانهايي که روزه دارها از اين هم کمتر بودن جامعه ما داره رفاه زده ميشه متاسفانه ،
7.عقایدی که داری با تحقیق و جستجو به رسیدی؟مخصوصا سیاسی و مذهبی

البته ، تو بررسی ها یه نیمچه دیدگاه سکولار هم داشتم ، ولی تو منطق چیزی جلوی تفکر مکتبی نمی تونه وایسته !

8.مرتضی وقتی می بینی ملت نازل سلیقه مفاخر ملی و تاریخ و مذهبی خودشونو ول کردن و دربدر دنبال جومونگ از فرودگاه تا هتل میدوند و برای امضا و عکس گرفتن ازش مسابقه گذاشتند و همدیگرو هل میدن چه حسی پیدا میکنی؟به قول یک بابایی سوراخ دعا رو گم کردیم؟

پری شب 20:30 نشون میداد ، با سرعت هرچه تمام شبکه رو عوض کردم تا اعصابم بهم نریزه ، البته تهش یه خندستبرای ادمایی که خودشون رو تحقیر می کنن .

9.راستی تا حالا چند تا مقاله ترجمه کردی و چند تا مقاله از خودت به رشته تحریر در اومده(تقریبی هم بگی قبول)

پنج تا مقاله تحریر ، اما نمی دونم منظورت از ترجمه چیه ، برای گرد اوری اطلاعات اولیه یه پروژه کوچیک به خصوص تو ایران ممکنه تا 60 تا مقاله ترججمه کنیم و از خلاصه هاشون استفاده کنیم.

10.با معادل ترکی کلمات زیر یک پاراگراف کوتاه به زبان ترکی بنویس.
"آب ولرم" – "غلیظ" – "سقف" – "گِردباد" –– " کبریت" – " گُل گاو زبون " – " کَمین" – داس – زین اسب – سبزی خوردن – انگشت کوچک – نوزاد – درنده – قارچ –قاچ - پالتو – بازو - لقمه –

اخه عقیلین کوکه ، سن که بیلمیجگسن ، نیه سوروشوسان؟

----------------------------------------------------------------------------------------
و اما حمله آخر

مرتضی و جومونگ

بعضا نه خیلی زیاد ، اونهم به خاطر زمانبندی با خانواده بودن

مرتضی و گویندگان اخبار

گریه دوتاشون

مرتضی و لوسبازی بعضی مجری ها

تعویض کانال

مرتضی و مایه داری

در هر حالت مخارج زنگیم یک نواخته

مرتضی و بی پولی

متد پدر برای تربیت فرزند

مرتضی و روزهای سخت زندگی

خبر شهادت

مرتضی و قبرستان بقیع و مامور وهابی که بهش گیر میده نمیذاره با بی بی خلوت کنه!

یه مینی گان

مرتضی و مرتب کردن اپوزسیون های زیر به ترتیب نفرتی که ازشون داره
پان ترک-سلطنت طلب-منافق-کومله-حزب دمکرات-ریگی-خلق عرب-حزب توده

فرقی برام ندارن ، تو دریا بریزیشون دریا کثیف میشه.

مرتضی و حجتیه

سلب مسئولیت از خود ، تهمت به دکتر.

مرتضی و جن

بهش اعتقاد دارم اما نه به صورت افراطی ، حقایق علمی هست که خیلی در مورد فراعلم بازگو نمیشن ، ولی خیلی دوست دارم پروفیل های محیطی انرژی رو ( که میگن راه رسد منابع هوشمنده ) انگولک کنم.

مرتضی و مخیله بیمار

تقلب

مرتضی و روزه در شرجی جوری که در اثر تشنگی از حال میری!

افطارش می چسبه

مرتضی و آمپول های عظیم

ترسی ندارم

مرتضی و جزیره ادمخواران

مذاکره

مرتضی و عمل دماغ
مرتضی و جراحی زیبایی

افه پول زیاد داشتن

مرتضی و سوالات به قول خودش خورنده روح

لبخند

مرتضی و فضولی در پایگاه هوایی تبریز!

جوری نساختنش که بشه توش فضولی کرد

مرتضی و لشکر 64 ارومیه

ام-60

مرتضی و سپاه شهدای آذربایجان غربی

کا اس -19

مرتضی و شلمچه!

سکوت

مرتضی و 30 سالگی!

مثل همیشه

مرتضی و اساتید خواب اور!

کار

مرتضی و یک دست ورق!(تو رو خدا نگاه کن از یک بسیجی دارم چه سوالایی می پرسم)

اگه کار داشته باشم احتمالا کثیف کردنشون با چند تا عدد و رقم و مدل
بیکار باشم به طور معمول یه داستان کوتاه


مرتضی و کنفرانس سنترالیها!(البته خیالی خام بیش نیست)

فعلا درست نیست

مرتضی و شورای مخوف نظارت

چرا مخوف ؟ ،
بهشون علاقعه دارم و به شدت احترام میذارم


مرتضی شورای هولناک میران هوافضا

ولک ؟ داری فیلم میبینی؟
خیلی چیزها ازشون یاد گرفتم


مرتضی و خلبانی!

قبلا پرسیدی حافظه ! لوپ

مرتضی و مردی که با بیل مادرزنش را کشت!

خدا به زنش صبر بده

مرتضی و کمک به دختری تنها که ماشینش پنجر شده!

خوب کمک طبیعتا

مرتضی و مجبور شدن به استفاده از جوراب ساق بلند زنانه در قسمتی ازخودرو در جاده تا رسیدن به تعمیرگاه!(بچه های فنی -چشم بسته گرفتن منظورم چی بود!)

رضا امیر خانی! 5 دلار سیوینگ تو هر هفته

مرتضی و درکش از مفهوم مکانیک سیالات

علم عدم قطعیت

مرتضی و دو دوتا 5 تا کی به کیه!

خدا که بالا نشسته!

مرتضی و پارتی

زمینش هست ولی استفاده ازش توهین به توانایی های خودمه.

مرتضی و پارتی(مهمانی)

خانوادگی ، حوصله و وقتش باشه.

مرتضی و صف

ارامش داشتن ( يا مجبور کردن خود به ارامش داشتن )

مرتضی و تماشای مجادله مردم بر سر 50 گرم نذری بیشتر!

فکر به عمق مظلومیت اقا ابا عبدالله ( تو عاشورا بیشتر پیش میاد ).

مرتضی و جوگرفتی

سعی در بر خورد سرد با طرف مقابل برای اروم کردنش.

مرتضی و تیکه های خنک بعضی پسرا
مرتضی و نازو اداهای لوس بعضی دخترا!

کلا قدم زدن و تنها گذاشتنشون تو دنیایی کوچیک و خالی از افتخار و بزرگ منشی.
مرتضی و قرص اکس!

یه ابادانی متواضع.

مرتضی و نگاهی به صندلی داغ خودش و پی بردن به نکاتی نادیده و خاص!

زیاد بود وکلا می ارزید ، اما دلیلی به بیان نکاتش از دید خودم نیست.

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تغییر فضا..!

.-یک جوک دیگه!
یک گنجشک آبادانی تو اتوبان آبادان- اهواز پرواز میکرده یک تریلی می یاد و میزنه بهش!راننده تریلی دلش می سوزه و پیاده میشه میاد این زبون بسته رو بر میداره می بره خونه اش و تیمارش میکنه تا حالش خوب شه و بعد آزادش کنه...گنجیشک رو میزاره تو قفس!بعد از 2 روز گنجشک به هوش میاد و نگاه میله های قفس میکنه! میگه! وای ننه بدبخت شُدُم! مو تو زندانُم راننده تریلی احتمالا مرده!

به خوبی وظیفه کولر رو انجام داد.

-.دیروز رفته بودم دندانپزشکی ترتیب دندون عقلمو بدم ولی به اندازه 1 ماه از اتفاقاتی که اونجا افتاد خندیدم!من وضعم بهتر از بقیه بود و دردم کمتر!!یکذره هم حسرت خوردم که چرا نسل ماقبل ما اینقدراز ما شادتر بوده است!یک پیرمرد 62 ساله عرب ولی شدیدا جوک کنارم تو سالن انتظار نشسته بود!تعریف میکرد از زندگیش و اینکه چند هزار متر زمین داره و نخل و...8 تا بچه داره! و 17 تا نوه و زن اولش هم اخیرا بازنشسته شد و یک زن دیگه گرفته!تازه از بین یک لیست 15 نفره که التماسش میکردن! زن اولش هم براش رفته خواستگاری!!!!مکه و کربلا و نجف و سوریه و همه جا هم رفته و میخواد 1 دور دیگه هم بره! بحث دندونش شد برای هم خاطره تعریف کردیم!من ازدوران خدمت گفتم که یک بنده خدایی که همشهری من بود و شدیدا لافو به توان 10 به حدی دندونش درد گرفته بود که داشت گریه میکرد!به خاطر سابقه اش شده بود چوپان دروغگو و همه ما و مسئولمون میگفتیم خالی می بنده میخواد مرخصی استعلاجی بگیره! هیچی آقا شب بود ما تو آسایشگاه میخواستیم بخوابیم دیدیم از شدت درد طاقت نیاورد و رفته دم باریک آورده..یکی از بچه ها بش گفت راشد میخوای چیکار کنی؟ جواب نداد!دیدیم دم باریک رو گذاشت تو دهنش و در یک حرکت انتحاری دندونش رو کشید! و خون بود که فواره زد بیرون!خلاصه آقا رفتیم پیش مسئولمون و این یارو رو فرستادیم بهداری! این پیرمرده هم خاطره جالبی گفت!میگفت جوان که بودیم یک همسایه داشتیم دندان هاشو طبیعی تعمیر می کرد! یا تریاک اصل میذاشت روی دندون که سریع خوبش میکرد و یا اگه جواب نمیداد نخ جنس محکم دور دندون می بست و یک سر نخ رو هم به پنجره باز! و با یک حرکت سریع پنجره رو می بست و دندون هم از جا کنده می شد!

چند نکته توش بارزه!
1.دلشادی نسل گذشته و بی غم بودنشون
2.عاقبت خالی بندی طوری که کسی حرفتو باور نکنه و مجیور میشی با دم باریک دندون بکشی!
3.کارهای ابتکاری همچون دندون کشی با پنجره!
مورد خاصی به ذهنت میرسه و یا مشابه این چیزا رو دید بگو و مستفیدمون کن!

ابادانیسم!

ختم جلسه دادرسی!(اسمایلی رییس دادگاه که با چکش میزنه روی میز)
ان الارض یرثها عبادی الصالحون ......
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 756
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۷, ۱۰:۲۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 559 بار
سپاس‌های دریافتی: 3796 بار

Re: صندلی داغ با حضور Morteza313...!

پست توسط Morteza313 »

Mil@d نوشته شده:چون پست قبلی خیلی طولانی و بزرگ میشد برای این عکسها دوباره پست زدم.البته فکر کنم جدا باشن بهتر هم هست.تصویر

نظرت چیه درباره ایناتصویر

استفاده از نوزاد به عنوان موس پد!
[External Link Removed for Guests]


کمبود امکانات

گریه الناز کیانی مجری VOA
[External Link Removed for Guests]

تا به حال به شباهتش به تمساح دقت کريد؟

لپ های قلمبه این پسر بچه ژاپنی
[External Link Removed for Guests]

دم رو ياد توژ فوتبال ميندازه
ابتکار همشهری من در گازسوز کردن موتور! رشته اش مکانیک سیالاتهتصویر
[External Link Removed for Guests]


اله همون ابادان!
با اجازه ما رفتیمتصویر مرسی از همه شرکت کنندگان در بحث

موفق و مويد باشي
ان الارض یرثها عبادی الصالحون ......
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 756
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۷, ۱۰:۲۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 559 بار
سپاس‌های دریافتی: 3796 بار

Re: صندلی داغ با حضور Morteza313...!

پست توسط Morteza313 »

Mohammad 1985 نوشته شده:خوب به دستور سر فرماندهی عملیات ما مجددا در منطقه به پرواز در آمدیم و مثل همیشه پروازهای شبانه هست .
این بار به ما دستور دادند هر چی دیدید بزنید ! حتی خرابه ها و چیزهای بی ارزش !
1 بهترین فیلمی که دیدی ؟

در بين بهترين ها همون ا‍انس شيشه اي رو ترجيح ميدم
2 نظرت راجع به پان ترکها ! ( اینو میپرسم که بشه 4 بار ! :grin: )
3 نظر پان ترکها در مورد شما ؟

جفتش يکيه
4 تا حالا کسی رو کشتی ؟
5 تا حالا کسی شما رو کشته ؟

الان قدر بعضي سوالهاي افسايد ميلاد رو ميفهمم!تصویر
6 با کدوم اسلحه بیشتر حال میکنی تیر اندازی کنی ؟

M-4
سابقا با تفنکگهاي 4.5 و 5.5

5 چی پس چرا ؟

عطف به بالا
7 این جمله که شاهکار ادبی یکی از همکارانمون هست که چند روز پیش سروده شده ! به چه معنی هست ؟ ( این دوست و همکار ما بچه آذر شهر هست )
پس کی اونجا چی کار کنه ؟ :shock: :?

تصویر
8 چرا سوال 2 رو در پست قبلی من سانسور کردی ؟

دليل داشت
9 بمب 10 تنی چند کیلو وزن داره ؟

بستگي داره ابادانيه وزنشو بکشه نيم کيلو
10 آیا بمب مادر پدر مادر داره ؟!

مي دونستي بدنش لوله توپ بوده؟
11 گوشیت چیه ؟

K770
12 اپراتور ؟

ايرانسل و همراه اول
13 مشخصات سیستم ؟

رم 3 گرافيک 1 سيپي يو 2.4 دوال

14 گودزیلا رو یادته ؟

يه اباداني مي خواد بگه: بچه محلمون؟
15 دلیل علاقه وافر مردم به مزخرفات کره ای مثل جمونگ ( اگه درست نوشته باشم ) و بعضا شاهکارهای داخلی مثل سریال نرگس چیه ؟

به همون دلايلي که در تاپيکهاي صندلي داغ 60 درصد سوالات به ازدواج ربط پيدا ميکنه

16 چرا فیلمهای ایرانی اینقدر آبکی و مزخرف شدن ؟

چون بيننده هاي وسواسي ندارند
17 زود رنجی ؟

خير

18 اخلاقت چه طوریه ؟

ساکت و سرد در انظار عموم
19 اگه گوشیتو بدزدن چی کار میکنی ؟

يکي ديگه ميخرم

20 چرا ایرانخودرو ورشکست شده ولی هنوز سرپاست ؟

در ايران ورشکستگي معنا داره؟
21 میزان آشناییتون با کامپیوتر ؟

اندکي برنامه نويسي و برنامه هاي مهندسي


22 سیگار میکشی ؟

خير
23 عجیبترین چیزی که تا حالا دیدی ؟

فکر کنم اروم اروم داره ميشه محمد 1985
24 به چه علمی بیشتر علاقه داری ؟

علم مفيد ،‌ ترجيها قابل تجربه
25 ماشین مورد علاقه ؟

بي ام و سري ام
26 استرس داری ؟

خير

27 تا حالا عذاب وجدان گرفتی ؟

معدود
28 اگه قاضی بودی چه حکمی برای میلاد صادر میکردی ؟ ( من بودم اخراج )


يه هفته گارد دکتر باشه!
29 توی یه جنگل داری قدم میزنی چه کسی همراه شماست ؟

هيچ کس
30 تنهایی رو دوست داری ؟

زياد
و دیگر هیچ !

موفق باشيد

ان الارض یرثها عبادی الصالحون ......
قفل شده

بازگشت به “صندلي داغ”