R.A.F نوشته شده:ببخشید یه سوال برام پیش اومده، پپسی خوردن هم تهاجم فرهنگی حساب میشه الان |:
شاید اگر ایران بود نه ٰ البته در همین ایران هم استفاده از نام پپسی و کوکاکولا یه جور خود باختگیه چون ظاهرا فقط به عنوان اسم استفاده می شن ولی در ژاپن به دلیل رعایت حق مالکیت معنوی بعید است که "
pay every penny to save israel " رعایت نشود . البته بماند که خود آن نوشیدنی را هم با جستجو به دنبال"soda" پیدا کردم.
ولی در مورد فرمایش
گوبلز هم حرف زیاد است:
وضعیت آمریکا در جنگ جهانی دوم اینگونه بود کهدر ابتدا بیطرفی کامل اتخاذ نمود. سپس شروع به فروش تسلیحات و مواد اولیه و صنعتیبه متفقین نمود. در مرحله سوم کمکها به متفقین افزایش یافت اما آمریکا وارد جنگنشد. در مرجله بعدی این کمکها تا جایی پیش رفت که خطر جنگ بوجود آمد. دولت روزولتعلیرغم میل باطنی خود برای ورود به جنگ و گسترش قدرت استعمارگونه آمریکا به دلیلاذعان ژنرالهای ارتش به عدم آمادگی و بالاخص عدم تمایل افکار عمومی توان انجام ینکار را نداشت.
روزولت در ابتدا منتظر آلمان ماند تا این کشور به آمریکااعلان جنگ نماید اما این اتفاق نیفتاد و بنابراین مانورهای سیاسی و اقتصادی خود رابرای ایجاد بحران با ژاپن آغاز نمود.
در آن زمان ژاپن از جانب متفقین و آمریکا تحتتحریم بود. این کشور بدون دسترسی به آهن، نفت، کتان، لاستیک و دیگر مواد حیاتیتوان ادامه جنگ در چین را نداشت به همین دلیل وارد مذاکراتی فشرده با آمریکا شد تابتواند این مواد را تهیه نماید. ممانعت روزولت از ارائه پیشنهادی منطقی باعث گشتتا دولت میانهروی ژاپن به سرکردگی کونو یه شکست خورده ودولتی جدید و جنگطلب به ریاست ژنرال توجو در ژاپن سرکار آید. در 3 نوامبر 1941، سفیر آمریکا طی تلگرافی به وزارت خارجه اعلام نمود کهتحریمهای اقتصادی ممکن است ژاپن را وادار به یک "هاراکیری ملی" نموده واین کشور وارد جنگ با آمریکا شود. بخش اعظمی از منابع خبری آمریکا نیز به این کشوراطلاع میدادند که ژاپن دست به حملهای علیه آمریکا خواهد زد.
ژاپنیهای برای دستیابی به مواد اولیه برنامهایبرای حمله به قلمرو هند شرقی هلند (اندونزی) کنونی را در سر میپروراندند تا بدینترتیب بریتانیا را در آن منطقه زمینگیر نمایند و البته برای سیطره بر اقیانوس آرامباید ناوگان آمریکایی مستقر در پرل هاربر را نیز مورد هدف قرار میدادند. اینحمله قماری خطرناک بود زیرا امکان نداشت آمریکا در صورت آغاز تحرکات ژاپن، ناوگانخود را در ان منطقه بیحرکت نگه دارند. اما ژاپنیها نمیدانستند که روزولت نیزنقشهای دیگر در سر دارد و تمام ناوگان پرل هاربر را بدون کوچکترین مقاومتی تقدیمآنها خواهد نمود. ژاپنیها هماکنون آخرین سعی خود را در جهت پیشبرد مذاکرات انجاممیدادند. کوروسو بهواشنگتن فرستاده شد تا مذاکرات را به همراه دریاسالار نمورا بهسرانجام برسانند.
در همان زمان دولت انگلستان توانست برخی مکاتباتتلگرافی دولت ژاپن را ردیابی نماید. در تلگراف 5 نوامبر 1941 تلگرافی از توکیو بهواشنگتن (نمورا) ارسال شد مبنی بر اینکه: "توافقنامه بین توکیو و واشنگتنباید تا 25 نوامبر قطعی گردد. در 6 نوامبر تلگرافی ارسال شد که در آن در مورد سفرکوروسو به نمورا اطلاع داده شده و سفر مذکور به صورت "آخرین امید برایمذاکره" توصیف گشته بود. کوروسو پس از انجام مذاکرات طی تلگرافی به توکیواعلام نمود که "در مورد منطقی بودن اقدام تهاجمی تردید دارد." سپس در 22نوامبر نیروهای بریتانیایی تلگرافی دیگر را ردیابی نمودند که در آن ضربالاجل تا29 نوامبر تمدید شده بود. در ادامه تلگراف چنین نوشته شده بود: "این ضربالاجلرا مطلقا نمیتواند تغییر داد. پس از آن رویدادها به صورت خودکار اتفاق خواهندافتاد." این رویدادها به غیر از تهاجم نظامی چه چیز دیگری میتوانند باشند.بنابراین دولت آمریکا یقینا در آن زمان میدانست که پایان این مذاکرات به معنایآغاز جنگ خواهد بود. مذاکرات به نتیجهای نرسیده و پیشنهادات ژاپنیها رد شد.
نها مشکل باقیمانده این بود که ژاپنیها به کجاحمله خواهند کرد؟ آیا هدف آنها سنگاپور خواهد بود یا جزایر انگلیسی و هلندی. اینحملات نمیتوانستند چندان مثمر ثمر باشند زیرا تنها زمانی ورود آمریکا به جنگکاملا توجیه میگشت که خود آمریکاییها تحت تهاجم قرار گیرند. بنابراین روزولتتصمیم گرفت با اعلام ضربالاجلی ژاپنیها را در بنبست جنگ قرار دهد. بدین ترتیب،کوردل هال، وزیر وقت امور خارجه، در 26 نوامبر اولتیماتومی را تسلیم ژاپنیهانمود. از ژاپنیها خواسته شده بود که: 1. از چین خارج شوند، 2. از هند و چین خارجشوند و 3. از بلوک متحدین خارج شوند. دولت آمریکا به خوبی میدانست که ژاپنیها حاضرنددست به "هاراکیری ملی" بزنند اما این تحقیر را قبول نخواهند کرد. ژنرالمارشال، رئیس ستاد مشترک، و دریاسالار هارولد استارک ،فرمانده عملیاتهای دریایی، طی یادداشتی از رئیسجمهور خواستند که این اولتیماتومرا صادر نکند.
دو فرمانده آمریکایی مسؤول در پرلهاربر یعنیژنرال والتر شورت و دریادار ادواردکیمل دربیخبری محض قرار داشتند.
در26 جولای، کیمل طی نامهای از استارک پرسید که در برنامههای دولت در صورت بروزجنگ بین انگلستان و ژاپن چیست؟ استارک در پاسخ نوشت: "
وقتی این سؤالات را ازروزولت میپرسم، فقط لبخند میزند و میگوید: "اینها را از من نپرس!" تاماه اکتبر کیمل نتوانسته بود جوابی برای سؤال خود دریافت دارد. در 25 نوامبر،استارکمتوجه شد که ضربالاجل ارائه خواهد شد و این امر را به اطلاع کیمل رساند. احتمالیکه کیمل از آن میترسید در شرف وقوع بود و ظرف چند روز آتی ژاپنیها به احتمالزیاد در هندوچین، تایلند و برمه پیشروی میکردند. اما کیمل در مورد این وضعیت جملهایمینویسد که غیرقابل باور به نظر میرسد: "لعنت بر من اگر بدانم که آمریکاچکار میخواد انجام دهد."
در 28 نوامبر تلگرافی توسط انگلیسیها ردگیری شدکه در آن ژاپنیها از "پایان مذاکرات با آمریکا" خبر میدادند و اینکهپیشنهادات آمریکاییها تحقیر کننده است. در 30 نوامبر، یک پیام رمزگذاری شده دیگربه دست آمد که در آن به سفیر ژاپن در آلمان اعلام شده بود به دولت این کشور اطلاعدهد که روابط بین آمریکا و شوروی پایان یافته و جنگ بسیار زودتر از آنچه قدرتهایانگلوساکسون میپندارند آغاز خواهد شد. روز بعد نیز سازمانهای اطلاعاتی انگلستانگزارش دادند که ناوهای هواپیمابر ژاپن آبهای ساحلی خود را ترک نمودهاند. بنابرایندر این زمان دولت آمریکا به خوبی میدانست که جنگ طی چندین روز آتی آغاز خواهد شد.
اما کیمل در مورد هیچکدام از این مسائل چیزی نمیدانست.به وی فقط اعلام نمودند که شاید ژاپن طی روزهای آتی اقدامات تجاوزطلبانهای انجامدهد. در آن زمان مارشال در واشنگتن حضور نداشت و استیمسون به عنوان نائب رئیس ستادمشترک به کیمل اعلام داشت: "
آمریکا تمایل دارد که اولین حرکت آشکار از جانبژاپن صورت بگیرد." از کیمل و شورت خواسته شد که: "قبل از انجام اقدامتخصمانه طرف مقابل، عملیاتهای شناسای و دیگر اقدامات ضروری را انجام دهید اما بهنحوی که جمعیت بومی آگاه نشده و نیت ما برملا نگردد."
ناوگان تحت هدایتکیمل برای حفاظت از پرلهاربر در آنجا مستقر نشده بود بلکه حفاظت از آنجا بر عهدهنیروهای ارتشی تحت فرماندهی شورت و نیز تأسیسات خود بندر بود. با این حال شورت بعداز 27 نوامبر هیچگونه پیام دیگری از واشنگتن دریافت نکرد. در حالیکه به ژنرال مکآرتوردر فیلیپین اعلام شده بود که خود را برای جنگ آماده نماید، به فرماندههان پرلهاربردستور داده شده بود که وضعیت هشدار در مورد خرابکاری داخلی را پیاده ساخته و از هرگونه جابجایی نیروها اجتناب ورزند.
دولت آمریکا به شورت اعلام نکرد که وضعیت هشداررا تغییر دهد. به کیمل نیز دستور نداد تا ناوگان خود را از پرل هاربر خارج سازد تابتواند از آن دفاع نماید. آنها میخواستند چنین نشان دهند که در زمان حمله ژاپنیهاوضعیت در صلح کامل قرار داشت و نیروهای آمریکایی کاملا غافلگیر شدند. از این رو بهکیمل و شورت دستور داده شد که هیچ کاری انجام ندهند، چنان که گویی مطمئن بودند حملهبه پرل هاربر انجام نخواهد گرفت.
دولت آمریکا بدون هیچگونه تأخیری از واکنش ژاپنیهانسبت به اولتیماتوم آگاه بود. در روز حمله – یکشنبه – ژاپنیها درخواست نمودندساعت 1 بعد از ظهر با هال دیدار نمایند. آنها تأخیر داشتند و در زمانی که بمبهابر فراز پرلهاربر فرود میآمدند یادداشت قطع روابط به آمریکا را تسلیم وزارت امورخارجه نمودند. دولت آمریکا اعلام کرده که این حمله کاملا ناگهانی و بدون اطلاعقبلی انجام گرفته و نیروهای آمریکایی غافلگیر شدهاند. اما واقعیت چیز دیگری است.روز قبل – شنبه – سازمانهای اطلاعاتی آمریکا یک پیام رمزگذاری شده را که از ژاپنبه هیأت مستقر در واشنگتن ارسال شده بود، ردیابی نمودند. این پیام همان یادداشتپایان روابط بود. اعضای دولت آمریکا و روزولت میدانستند که کشتیها، هواپیماها ونیروهای ژاپنی با استفاده از تاریکی شب به سوی اهداف خود در حرکت هستند. آنها میدانستنددر اقیانوس آرام دو فرمانده با آمادگی ناچیز وجود دارند که به اطلاعاتی رسیده ازجانب آنها متکی هستند. با این حال به آنها اطلاعی داده نشد و حتی دریاسالار استارکنیز از وجود این یادداشت تا صبح روز بعد مطلع نبود.
ساعت 11 روز یکشنبه اعضای دولت جلسهای برگزارکردند تا در مورد این پیام رمزگشایی شده گفتگو نمایند. در همان حین پیامی دیگرردگیری شد که در آن بیان شده زمان تسلیم پیام قطع روابط به واشنگتن 1 بعد از ظهرخواهد بود. سرهنگ کرامر یادداشت بسیار مهمی به ناکس، وزیر جنگ، داد مبنی بر اینکه ساعت یک بعد از ظهر بهوقت واشنگتن مقارن با طلوع صبح در هونولولو و نصف شب در مانیل است.
از آنجایی که حمله هوایی نیز در سپیدهدم انجام میگیرد بنابراین هدف ژاپنیها پرلهاربر خواهدبود. ژنرال مارشال تا ساعت 11:25 یکشنبه از اخبار مطلع نشد و سپس پیام هشداری برایژنرال شورت فرستاد. در زمان ارسال پیام در حدود 1 ساعت و 45 دقیقه به وقت حملهباقی مانده بود. طی این زمان بسیاری از کشتیها میتوانستند حرکت نمایند، نیروهایدر دسترس میتوانستند بسیج گردند و هر هواپیمای در دسترسی میتوانست به پرواز درآید. ژنرال مارشال میتوانست به صورت تلفنی به شورت اطلاع دهد. وی همچنین میتوانستاز فرستنده موج کوتاه قدرتمند نیروی دریایی استفاده نماید. اما به جای آن تصمیمگرفت که پیام را با سیستم رادیویی تجاری در ساعت 12:18 به شورت ارسال کند. اینپیام در زمانی که بندر زیر ضربات سهمگین نیروی هوایی ژاپن قرار داشت به دست ژنرالشورت رسید. مارشال جلوگیری از ردیابی پیام را دلیل انتخاب سیستم رادیویی تجاریعنوان نمود. اما نکته اینجاست که حتی در صورت ردگیری، ژاپنیها از کاری که در حالانجام دادن آن بودند مطلع میگشتند، اما ژنرال شورت نیز میتوانست خود را آمادهسازد.
بدین ترتیب
روزولت توانست در فردای روز حمله به پرل هاربر به راحتی مجوز کنگره برای ورود به جنگ را بگیرد. مردم آمریکا نیز کهکشور خود را در معرض حملهای ناگهانی و بدون اعلان قبلی میدیدند به آسانی فریبدولتمردانشان را خوردند. بدین ترتیب ابرقدرت در حال ظهور وارد میدان جنگ شد تاصاحبان صنایع نظامی دوران طلایی خود را آغاز نمایند و نخبگان قدرت نیز شروع به چنگاندازیبه سراسر جهان نمایند.
--------------
همه ی جنگ ها جنگ بین حق و باطل نیست ولی در همه ی آن ها تسلیم دربرابر باطل نتیجه ای جز خواری و ذلت ندارد.