اما نکته دیگر اینکه سلسله * آخرین سلسله پادشاهی تاریخ کره محسوب می شود که بیش از پنج قرن دوام آورده و خودش را به قرن بیستم رسانده است به همین خاطر اطلاعات فراوانی از اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی این سلسله به جای مانده که بر اثر گذر زمان یا به قدرت رسیدن رقبا از بین نرفته است . اغلب سریال های کره ای هم که در ایران پخش شده اند به دوره های مختلف این سلسله می پردازند به همین علت بحث ما درباره این سلسله مفصل تر خواهد بود .
همچنین مورد دیگری که باید متذکر شوم این است که در دوران این سلسله قوانین حکومتی قابل انعطاف و تغییر پذیر بودند! شاید در وهله اول این عبارت جالب باشد اما همین ویژگی بزرگترین نقطه ضعف سلسله جوسان بوده! برای اینکه پسر پزرگ امپراتور بدون داشتن عنوان ولیعهدی نمی توانسته رسماً مدعی تاج و تخت شود در نتیجه جناح های مختلف دربار از هر شاهزاده ای که مورد نظر خودشان بوده برای رسیدن به این عنوان حمایت می کردند و در این بین اختلافات شدیدی بروز می کرده که گاهی به خشونت و خون ریزی کشیده می شده است! تقریباً نیمی از امپراتوران سلسله جوسان یا مجبور به کناره گیری شدند یا به قتل رسیدند به همین خاطر ما در سریال های کره ای این دوره می بینیم که سلامت و تغذیه امپراتوران از چه اهمیتی برخوردار بوده است!

( تصویر امپراتور تائجو - موسس سلسله جیسئون یا جوسان )
همانطور که اشاره کردم طرفداران فلسفه کنفوسیوس به رهبری ژنرال یی سونگ گی در سال ۱۳۹۲ میلادی به قدرت رسیدند و یی سونگ گی با لقب تائجو به تخت نشست و سلسله جیسئون یا جوسان را تاسیس کرد . اما تائجو در سال ۱۳۹۸ مجبور به کناره گیری از سلطنت شد چون دید پسرانش ممکن است برای به قدرت رسیدن متوسل به اعمال زور شوند . اما پسر بزرگ تائجو هم دو سال بعد مجبور شد به نفع برادر کوچکترش کناره گیری کند و این برادر کوچکتر هم به نوبه خود در سال ۱۴۱۸ به نفع پسرش از قدرت کناره گرفت!

( تصویر امپراتور سجونگ کبیر )
اما در زمان این پسر یعنی چهارمین امپراتور جوسان ، اوضاع بهتر شد و سامان گرفت! او را با نام سجونگ کبیر در تاریخ کره می شناسند که تا سال ۱۴۵۰ سلطنت کرد و اختراع الفبای کره ای امروزی را به دوره وی نسبت می دهند . اما جالب است بدانید خالی بندانه ترین فیلم سینمایی تاریخی کره ای به دوران وی مربوط می شود!

فیلم پران محصول ۲۰۰۹ کره جنوبی ، درباره شکست سختی است که چینی ها در زمان سجونگ در برابر کره متحمل شدند . و این شکست با کمک سلاح های آتشین پرتابی که کره ای ها اختراع کرده بودند حاصل شد (والا ما از وقتی بچه بودیم همه جا می خوندیم که موشک اختراع چینی هاست!) و البته قوی ترین این سلاح ها که در آخر فیلم استفاده شد در واقع یک موشک بالستیک امروزی بود!!! و جالب تر اینکه آخر فیلم کره ای ها اختراع آتش بازی را هم به نام خودشان ثبت کردند!

( مقبره سن جونگ ، امپراتور سریال جواهری در قصر )
نهمین امپراتور جوسان ، سن جونگ نام داشته که بین سال های ۱۴۶۹ تا ۱۴۹۴ میلادی سلطنت کرده . او خواهرزاده امپراتور پیش از خود بوده که چون فرزندی نداشته سن جونگ را به عنوان فرزندخوانده و ولیعهد خود معرفی کرده است . ظاهراً سن جونگ همان امپراتوری است که به یانگوم در قصر علاقه داشته اما در کل بسیاری از مورخان کره ای معتقدند یانگوم یا دائه یانگوم لقب پزشکان زن امپراتوران جوسان بوده و صرفاً نام یکی از آنها نبوده که همه وقایع سریال برای او اتفاق افتاده باشد!

بعد از سن جونگ پسر بزرگش با نام یئون سان گون به تخت نشست اما ظاهراً آنقدر آدم سنگدل و ظالمی بوده که توسط وزیرانش از سلطنت خلع می شود و برادر کوچکش ، جئونگ جونگ ، در سال ۱۵۰۶ به تخت می نشیند که این باید همان امپراتوری باشد که در قسمت آخر در قصر یانگوم را بخشید و به قصر بر گرداند .
( نقاشی ترسیم شده از صحنه تسلیم شدن فرماندهان ژاپنی در برابر امپراتور کره )
چهاردهمین امپراتور جوسان ، سینجو نام داشته که در دوران سلطنت او (در سال ۱۵۹۲) ژاپن به کره حمله کرده و آن را اشغال می کند اما کره ای ها با کمک چینی ها بعد از شش سال آنها را شکست می دهند . از این زمان به بعد حاکمان چین نفوذ و قدرت زیادی در کره پیدا می کنند و حکومت کره خراج گذار و دست نشانده آنها می شود .

پسر سینجو ، گوانگ هئونگ ، در سال ۱۶۲۳ در کودتای برادر زاده اش از سلطنت خلع و به جزیره جیجو تبعید می گردد . این برادر زاده که با لقب اینجو به تخت می نشیند ظاهراً همان شاهزاده یاغی سریال می باشد . اما در کل نمی توان صحت داستان این سریال را تایید کرد چون خیلی از مورخان معتقدند شخصیت افسانه ای هونگ گیل دونگ (که به رابین هود کره ای معروف است) صرفاً کاراکتری خیالی یا نیمه خیالی بوده که از دل داستان های عامیانه مردم فقیر و رعیت کره بیرون آمده است .

( در این حجاری سنگی تسلیم شدن فرمانده منچو ها در برابر اینجو به تصویر در آمده است )
اما در زمان سلطنت اینجو ، منچوها دو بار در سال های ۱۶۲۷ و ۱۶۳۶ به کره حمله کردند و جوسان با کمک نیروهای سلسله مینگ (چینی ها) موفق به شکست آنها شدند . البته بعدها منچوها آنقدر قدرتمند شدند که خود سلسله مینگ را منقرض کرده و در سال ۱۶۴۴ سلسله چانگ را تاسیس کردند!
بعد از اینجو ، هیون جونگ به سلطنت رسید (۱۶۴۹-۱۶۵۹) . در زمان او سر و کله اولین نیروهای اکتشافی روسی در سرزمین های سیبری پیدا شد و اینجو که آنقدر عاقل بود تا خطر روسها را احساس کند به چانگ ها پیشنهاد داد تا مشترکاً به سیبری لشکرکشی کرده و قبل از روسها آنجا را اشغال کنند . اما عمر سلطنت هیون جونگ کمتر از آن بود که موفق به عملی کردن طرحش شود و پس از وی نه کره ای ها و نه چینی ها هیچکدام این طرح را پیگیری نکردند .
بعد از هیون جونگ ، هئون جونگ به تخت نشست که امپراتور ضعیفی بود و جناح های سیاسی دربار در زمان او علناً به جان هم افتاده بودند . اما پسرش سوک جونگ در عوض سیاستمدار زیرکی بود و توانست جناح های رقیب دربار را سرکوب و تحت کنترل خود در آورد . او که در سال های ۱۶۷۴ تا ۱۷۲۰ میلادی سلطنت کرد همان امپراتور محبوب و زیرک و عاشق پیشه سریال یی است!

سریال یی برخلاف سایر سریال های کره ای تقریباً به طور کامل منطبق بر واقعیت است و اغلب اتفاقات مهم آن سندیت تاریخی دارند! بعد از سوک جونگ پسر ارشدش گئونگ جونگ (پسر ملکه جانگ) به تخت نشست اما او بیمار و ضعیف بود و بعد از چهار سال سلطنت درگذشت تا برادرش گئوم (پسر دونگ یی) با نام ینگ جونگ به تخت بنشیند . دوران طولانی سلطنت ینگ جونگ (۱۷۲۴ تا ۱۷۷۶) را بعد از دوران سجونگ کبیر ، دومین دوره طلایی سلسله جوسان می دانند .

با این حال در سریال دیدیم که در زمان همین ینگ جونگ هم اختلافات و درگیری های شدیدی در دربار کره غوغا می کند به نحوی که بر اثر توطئه یکی از جناح ها ، امپراتور دستور تبعید و قتل پسرش را می دهد و نوه اش ایسان تمام تلاش خودش را می کند تا بیگناهی پدرش را ثابت کرده و در نهایت خودش به تخت بنشیند! (البته بنده در یک کتاب نیمه طنز خواندم که این پسر ینگ جونگ آنقدرها هم پسر خوب و سر به راهی نبوده و از بس به اطرافیانش ظلم می کرده و عاشق خونریزی و مراسم اعدام بوده پدرش دستور اعدام خودش را صادر می کند!!! حالا به نظر شما حرف کدام را باور کنیم؟!)

( دژ نظامی هوآسیونگ که به دستور جئونگ جو برای یادبود پدرش در ۳۰ کیلومتری جنوب سئول ساخته شد )
به هر حال شاهزاده ایسان که با عنوان جئونگ جو و بیست و دومین امپراتور به تخت سلسله جوسان می رسد ، امپراتور روشنفکر و ترقی خواهی بوده و تلاش زیادی می کند تا کره را تبدیل به یک کشور پیشرفته و مدرن نماید . اما در زمان سلطنت پسرش ، سونجو ، یک بار دیگر آشوب و فساد دربار کره را فراگرفت و اوضاع آنقدر بد شد که کشور با چندین شورش بزرگ مواجه گردید .
بعد از آن هم اوضاع بهتر نشد تا جایی که وقتی امپراتور هئون جونگ (نوه ایسان) در سال ۱۸۴۹ به طرز مشکوکی مرد ، درباریان یکی از اقوام دور او را که از نسل امپراتور سوک جونگ بود به تخت نشاندند و بعد در سال ۱۸۶۳ او را هم کشته و یکی دیگر را جایگزینش کردند .

( گوجونگ و پسرش سون جونگ ، آخرین امپراتوران کره )
این یکی گوجونگ بوده که ظاهراً توانست مدت نسبتاً طولانی تری دوام آورد (۱۸۶۳ تا ۱۸۹۷) اما به هر حال اوضاع کشور آنقدر خراب شده بود که وقتی در سال ۱۸۹۴ میلادی ژاپنی ها در کره نیرو پیاده کردند چینی ها هم بدون مشورت با دربار کره وارد خاک کره شده و با ژاپنی ها جنگیدند و شکست خوردند!
ژاپنی ها بعد از اشغال کره در سال ۱۸۹۵ ، بجای عنوان امپراتور جوسان ، به گوجونگ لقب امپراتور کره دادند و عملاً سلسله جوسان را بر انداختند تا بتوانند هر کسی را که خودشان می خواهند امپراتور کنند . البته آنها بعد از گوجونگ ، پسرش سون جونگ را امپراتور کردند اما بعد از آنکه در سال ۱۹۱۰ قرارداد اتحاد کره با ژاپن را به کره ای ها تحمیل نمودند عملاً دوران سلطنت در کره به پایان رسید .

البته سریال های دیگری هم در ایران پخش شده اند که مربوط به دوره جوسان هستند . سریال هایی مثل دوست ، رودخانه ماه و تاجر پوسان که چون سریالی هایی تاریخی-اجتماعی بوده اند و در آنها کمتر به امپراتور مشخصی اشاره شده الان نمی توانم بگویم داستان هرکدام دقیقاً مربوط به کدام امپراتور می شده اما بطور تقریبی می توان گفت وقایع خیالی یا واقعی هر سه سریال به قرن هجدهم یا بخصوص قرن نوزدهم مربوط می شده اند (دست کم در مورد تاجر پوسان که مطمئن هستم قرن نوزدهم بوده!)

تا سال ۱۹۴۵ که ژاپن در جنگ جهانی دوم مغلوب شد ، کره ها در ظاهر شهروند ژاپن بوده و امتیازاتی مساوی با ژاپنی ها داشتند اما در عمل شهروند درجه ۲ و ۳ محسوب می شدند (برای مثال تماشای فیلم سینمایی من را توصیه می کنم) . بعد از آن هم کره توسط آمریکا و شوروی اشغال و تجزیه شد و بین سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ شاهد یکی از مرگبارترین جنگ های قرن بیستم بود (مانند آنچه در فیلم خط مقدم به عنوان مشتی از خروار می توان دید) و بعد از آن هم کره همین وضعیتی را پیدا کرد که تاکنون ادامه داده است ...
پایان