تحليلي درباره تاريخ‌سازي وارونه غربي‌ها

در اين بخش مي‌توانيد در مورد کليه‌ي مباحث مرتبط با تاريخ جهان به بحث بپردازيد

مدیران انجمن: abdolmahdi, رونین, شوراي نظارت

ارسال پست
Captain II
Captain II
پست: 577
تاریخ عضویت: جمعه ۱۵ دی ۱۳۸۵, ۷:۲۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 502 بار
سپاس‌های دریافتی: 231 بار

تحليلي درباره تاريخ‌سازي وارونه غربي‌ها

پست توسط hedayat.m »

سخنان مقام معظم رهبری در شیراز به لحاظ موقعیت برخی ابنیه تاریخی در آنجا و نیز به لحاظ اشاره به دوران پهلوی به عنوان دوره ای که تاریخ ما را غربي‌ ها نوشتند حائز اهمیت و قابل تامل است؛ در دوره پهلوی اول برنامه‌های گسترده‌ای به لحاظ تاریخ سازی با محوریت تمدن 2500ساله در ایران صورت گرفت. اگر بناست که تاکیدی به مقوله تمدن باستان ایران شود قطعا در ایران 6هزار و 7هزار سال قبل، آثار روشنی از تمدن قبل از هخامنشیان وجود دارد، به ویژه تمدن عیلامی قبل از هخامنشیان كه تمدنی با شکوه تر و عظیم تر بود، کما اینکه در دوران هخامنشیان از خط عیلامی استفاده می شد.


چرا در دوران پهلوی اول تاریخ باستان ما محدود به 2500سال شد؟ بر اساس سناریو طراحی شده در واقع شکل‌گیری تمدن ایران مصادف با ارتباط مردم فلات ایران با یهودیت در دوران کوروش است که برخی کوروش را ذوالقرنین می دانند که به نظر درست نمي‌رسد؛ کوروش یهودیان را از بابل آزاد و به آنها اجازه اقامت در فلات ایران را داد. این موضوع واقعیتی در تاریخ است، ولی کوروش در انتهای حکومتش نگران اشرافیت یهود در نظام ایران می‌شود و لذا محدودیتهایی را حاکم می کند و جلوی ساخت معبد بزرگ یهودیان را می گیرد. بعد از کوروش کمبوجیه و بردیا، 2فرزند کوروش، همان موضع را به دلیل اخلال‌هایی که اشرافیت یهود ایجاد می کردند در پیش گرفتند.


در این زمان واکنش یهودیت قابل تامل بود و موجب قتل کمبوجیه و بردیا شد. در این زمینه روایتهای تاریخ بسیار مخدوش است و سعی شده کودتای اشرافیت یهود را پنهان کنند.


پس از داریوش، خشایارشاه روی کارآمد و حاکمیت یهود پس از آن کودتا گسترده تر شده و آنها تنفر ملتهایی که در فلات ایران زندگی می‌کردند را برانگیختند تا جایی که مردخای، وزیر دربار و استر معشوقه خشایارشاه برای قتل عام کسانی که نسبت به اشرافیت یهود ابراز تنفر می کردند اجازه یافتند، موضوعی که در کتاب «استر در عهد عتیق» آمده است.


در دوران پهلوی اول همه این واقعیت‌ها پاک شد، به خصوص اینکه 77 هزار نفر را در یک روز به خاک و خون کشیدند و در همین زمان بود که ساخت بنای تخت جمشید نیز ناتمام ماند. نویسندگان زیادی گفته اند که ساخت تخت جمشید در یک روز متوقف می‌شود که این موضوع در کتاب استر آمده است چرا که جمعیت 77هزار نفری از شهرهای شوش و دیگر شهرها کشته شده بودند.


این واقعیت ها در دوران پهلوی اول حذف شد و اشاره ای به این واقعیت تلخ نشد، در حالی که همچنان یهودیان روز کشتار عظیم را با نام پوریم جشن می‌گیرند.


این تاریخ نگاری جعلی اساسش بر این است که تاریخ ایران را به 2500سال محدود کند و قتل عام مردم در فلات ایران در دوره هخامنشیان را که منجر به تمدن سوزی شد، را محو كرده و ورود اسلام را برابر با از بین رفتن تمدنی که به دروغ در ایران قبل از اسلام بوده معرفی کند.


هر محققی با مشاهده کردن سرستون ها و ورودی تخت جمشید به ناتمام بودن آن اذعان دارد، حال آنكه بحث تمدن سوزی را با نوشتن کتابهای متعدد به اسلام نسبت می‌دهند و جعل می‌کنند.

عباس سليمي نمين / ‍‍‍‍‍‍‍‍سايت «يار با ماست»
[External Link Removed for Guests]
ارسال پست

بازگشت به “تاريخ جهان”