افکار و عقاید هیتلر(از لابلای نطق ها ونوشته های او)
هیتلر سالها پیش ازآنکه بقدرت برسد درکتاب نبرد من خود و نطق ها ومصابحه هایش اصول عقاید خودرا باصراحت بیان کرده بود ،ولی دنیا به این گفته ها ونوشته ها توجه نکرد واندیشه های او تا آغاز جنگ دوم جهانی بربسیاری ازمردم جهان،حتی دولتمردان معاصر وی پوشیده بود .آنچه دراینجا آورده ام منتخبی از نوشته ها ونطق های اوست (که همه پیش از جنگ دوم جهانی گفته یا نوشته شده)و صرفا برای آشنایی خوانندگان با روحیات هیتلر میباشد ،نه تایید عقاید او--مرداویز
1-درباره مرزها وحاکمیت ملتها
.....هیچ ملتی درروی زمین ،خاکی راکه برروی آن زندگی میکند بدون اعمال قدرت به دست نیاورده است .مرزهایی که حدود کشور هارا تشکیل میدهند ومبنای حاکمیت ملی هستند بدست انسان ترسیم شده وبدست انسان هم قابل تغییر است .اگر ملتی دریک شرایط زمانی مناسب توانسته است بر سرزمینی مسلط شود ،دلیل حق حاکمیت جاوید آن ملت برآن سرزمین نیست .تسلط بر یک سرزمین را نمیتوان حق حاکمیت ملی تلقی کرد،بلکه این دلیل قدرت آن ملت وضعف ملل دیگری است که این سرزمین راازدست داده اند .پس تنها قدرت است که ایجاد حق میکند ،بعبارت دیگر حق با کسی است که قدرت دارد.[از کتاب «نبرد من»]
2-درباره جوانان
ما نسل جوان را برای جنگ بخاطر عظمت آلمان تربیت میکنیم .ما دیگر اجازه نخواهیم دادسالهای گرانبهای عمر جوانان مابا آموزش چیزهایی که درزندگانی بکارشان نمی آید تلف شود.جوانان ما باید از حالا خود رابرای نبرد بزرگ فردا آماده کنند .شجاع ونیرومند ومنضبط ومطیع فرمان رهبری باشند.[از نطق هیتلر در نورنبرگ-14 سپتامبر 1935]
3-درباره یهودیان
یهودیان آفت جامعه بشری هستند واگر ملت آلمان نتواند خود راازشر آنان نجات دهد جهان از چنگ این اختاپوس رهایی نخواهد یافت........
یهودیان همیشه خود را با شرایط زندگی واخلاق وآداب ملت های دیگر تطبیق داده و به تخریب این جوامع از درون میپردازند .آنها در هرکشوری ،سلاحی را که مناسب وضع روحی مردم آنکشور است برای مبارزه بکار میگیرند ،ودر میان اروپاییان با توجه به بیزاری این ملتها ازخونریزی ،آرمانهای صلح جویانه و همکاری بین المللی را پیش میکشند.اما هدف نهایی آنها ،تضعیف همه این ملتها و ایجاد اختلاف بین آنها و تثبیت قدرت و سلطه دائمی خود بر جهان میباشد.[از کتاب نبرد من]
4-نظام طبیعت مبتنی بر حکومت قوی تر است
.....حق بدون قدرت مفهومی ندارد و اگر فردی یا ملتی قدرت گرفتن حق خود را نداشته باشد ،حق به تنهایی واژه بی معنایی خواهد بود .نظام طبیعت بر اساس حکومت آنکه قویتر است استوار شده و خداوند هم با خلق موجودات نیرومندتر در برابر موجودات پست تر و ضعیف تر ،این حق را به آنها ارزانی داشته است .این نظام بر روابط ملتها هم حاکم است و ملت های ضعیف همیشه مغلوب و مقهور قوی ترها خواهند بود.[از نطق هیتلر در مونیخ-13آوریل1923]
5-نژاد بــــرتــــر
اصل تساوی حقوق و برابری نژادها و اقوام مختلف با یکدیگر حرف یاوه ای است .چگونه میتوان یک ملت با فرهنگ و یک نژاد اصیل را با نیمه میمون های آفریقایی در یک ردیف قرار داد.حکومت بر جهان حق نژاد اصیل و برتر است و برترین نژاد که تمدن و فرهنگ بشری مدیون اوست نژاد آریایی است......ما باید این نژاد را هم از آلودگیهایی که بر اثر اختلاط با نژادهای دیگر ،بخصوص یهودیان عارض آن شده پاک کنیم و برای پاکی نسل ،در امر ازدواج و تولید نسل کنترل دقیقی بعمل آوریم.[از نطق هیتلر در مونیخ-دوم آوریل1927]
6-درباره دموکراسی و حکومت اکثریت
دموکراسی غربی در حال حاضر زمینه مساعدی برای نشو و نمای میکرب مارکسیسم فراهم آورده و بعبارت دیگر دموکراسی پشقراول مارکسیسم است .من به حکومت عدد و دموکراسی پارلمانی هرگز اعتقاد نداشته ام .اکثریت هرگز نمیتواند جانشین اراده یک مرد بشود .اکثریت نه تنها نماینده بلاهت بلکه نماینده جبن هم هست و همانطور که یکصد کله پوک نمیتوانند مرد عاقلی بوجود آورند ،یک تصمیم قهرمانانه از میان یکصد آدم جبون صادر نمیشود...[از کتاب نبرد من]
7-صلح جهانی و همکاری بین المللی حرف مفتی است
....اساس همه پیشرفتها و تحولات سازنده در جهان بر خلاقیت و نبوغ فردی نهاده شده است .توده مردم یا سازمانی که بر اساس رای اکثریت بنا نهاده شده کمتر کار مثبت و سازنده ای میتوانند انجام دهند .ما باید به مردم بیاموزیم که دموکراسی سرابی بیش نیست و حکومت پارلمانی حرف پوچ و مهملی است ....مردم باید به قدرت و رهبری ایمان بیاورند .جو تنبلی و عدم احساس مسؤلیت باید جای خود را به احساس مسولیت و احساس وظیفه دربرابر وطن بدهد .ماباید به خود متکی باشیم وخود برای عظمت و اعتلای وطن بکوشیم .صلح جهانی و همکاری بین المللی و جامعه ملل همه یاوه است ......فقط تعصب و ایمان به ناسیونالیسم است که دریچه سعادت را بر روی ما خواهد گشود.[از نطق هیتلر در مونیخ-22 سپتامبر1928]
8-درباره تبلیغات
..هنر تبلیغات در بحرکت درآوردن جامعه نقش اساسی دارد .تبلیغات باید متناسب با هوش و فهم مردم باشد و از آنجا که قوه درک اکثریت مردم محدود و هوشیاریشان کم است .سطح شعارهای تبلیغاتی نیز باید هرچه بیشتر پائین ودر حدود درک وفهم عامه باشد....شعارهای تبلیغاتی هرچه ساده تر و محدودتر باشد اثر بیشتری میگذارد.....تبلیغات باید عواطف مردم را هدف قرار دهد نه عقل آنهارا .....و با تحریک عواطف و تبلیغات زیرکانه و پیگیر میتوان جهنم را در نظر مردم بهشت ،و بهشت را جهنم جلوه داد.[از کتاب نبرد من]
9-داور نهایی شمشیر است
سیاست سیر طبیعی تاریخ است و تاریخ سرگذشت مبارزه ملتها برای ابقای خویش میباشد .بین جنگ و صلح تفاوت زیادی وجود ندارد و نبرد بین ملتها در هر زمان به اشکال مختلف در جریان است .آنچه صلح نامیده میشود سروری و حاکمیت یک طرف و اسارت و بردگی طرف دیگر است و این وضعی نیست که قابل دوام باشد .داور نهایی شمشیر است.[از نطق هیتلر در مونیخ-2مه1928]
10-صلح کلمه بی معنایی است
صلح کلمه بی معنایی است.در روی زمین هرگز جنگ متوقف نشده و تا زمانی که ملل و اقوام مختلف در روی این کره خاکی زندگی میکنند نبرد ادامه خواهد یافت .اگر ملتها به انچه دارند قانع باشند حرکتی که لازمه پیشرفت در جهان است بوجود نخواهد آمد و تلاش هر ملت برای توسعه و پیشرفت خود طبعا با منافع ملتهای دیگر در تعارض قرار گرفته وو به جنگ منتهی خواهد شد .[از نطق هیتلر در مونیخ-15مارس1929]
11-عیسی مسیح
عیسی مسیح با یهودیان مبارزه کرد و بدست آنها مصلوب شد ...من راه اورا دنبال میکنم و کاری را که مسیح آغاز کرد و نتوانست به انجام برساند من-آدولف هیتلر بپایان خواهم رسانید.[از نطق هیتلر در کریسمس سال 1926]
12-....اگر انگلیسیها و بدنبال آن امریکاییها آلت دست یهودیها نمیشدند و برای نابودی آلمان دست در دست روسها نمیگذاشتند ،یک آلمان نیرومند شر کمونیسم را از جهان میکند و آفت قوم یهود را از اروپا بر می انداخت .[از وصیتنامه هیتلر]
افکار و عقايد هيتلر(ازلابلاي نطق ها ونوشته هاي او)
مدیران انجمن: abdolmahdi, رونین, شوراي نظارت
- پست: 234
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۵, ۱:۱۸ ق.ظ
- محل اقامت: کرج
- سپاسهای ارسالی: 45 بار
- سپاسهای دریافتی: 112 بار
- تماس:
به طور کلي اکثر شخصيت هاي تاريخ ( چه بد و چه خوب)، در خيلي از مسايل، انسان هايي متفاوت با آنچه ما در ذهن خود ترسيم کرده ايم، هستند.
.
در اينجا من عينا بخش هايي از کتاب "خاطرات هانس اولريخ رودل" ( يکي از قهرمانان جنگي لوفت وافه در جبهه شرق و خلبان بمب افکن هاي سبک اشتوکا)، که به شرح يکي از ملاقات هاي او با آدولف هيتلر در ماه هاي پاياني جنگ مي پردازد را نقل مي کنم:
.
" ... بعد از آنکه هيتلر مطمئن شد از حيث معاش دغدغه اي ندارم راجع به مسايل جنگي صحبت کرد و کاغذي مقابل خود نهاد و به وسيله يک مداد، طرحي روي کاغذ ترسيم کرد و گفت:
من فکر کرده ام هرگاه هواپيماهاي يونکرس 87 را داراي چرخ هايي بکنيم که در هنگام پرواز بتوان آن ها را در تنه هواپيما جا داد، ساعتي 60 کيلومتر بر سرعت هواپيما افزوده مي شود.
من نظريه او را تاييد کردم و او راجع به تسليحات هواپيما صحبت کرد و مي خواست بداند که هرگاه به جاي دو توپ 37 ميليمتري که روي بال هاي اشتوکا نصب شده، 4 توپ 30 ميليمتري نصب نمايند آيا براي براي انهدام تانک هاي حريف بهتر است يا نه؟
در حالي که ما در مورد هواپيماها و تسليحات آن ها صحبت مي کرديم، من متوجه بودم که پيشواي آلمان در هواپيمايي و فن ساختمان هواپيما و تسليحات آن ها و فيزيک و شيمي اطلاعاتي دارد که من تصور نمي کردم يک رييس دولت که همه اوقات او صرف رسيدگي به مسايل سياسي و جنگي مي شود از آن اطلاعات برخوردار باشد...
... وي نيروي موتور هر هواپيما را مي دانست. و مطلع بود که بال و تنه هر هواپيما در مقابل فشار هوا چه اندازه تحمل مي کند. او مي دانست هر موتور هواپيما در هنگام پرواز چه مقدار سوخت مصرف مي کند.
...هيتلر درباره زره هر نوع تانک و موتور و سرعت و مشخصات آن اطلاعاتي داشت که با يک مهندس متخصص مساوي بود..."
.
.
.
گویا آدولف هیتلر علاوه بر اینکه در کار فرماندهان نظامی و ژنرال های ارتش آلمان دخالت می کرده، عادت داشته تو کار مهندسین و متخصصین نظامی هم دخالت کنه
.
تصویری از خلبان رودل
.
تصویری از بمب افکن سبک یونکرس 87 (اشتوکا) در حال شیرجه روی هدف

.
در اينجا من عينا بخش هايي از کتاب "خاطرات هانس اولريخ رودل" ( يکي از قهرمانان جنگي لوفت وافه در جبهه شرق و خلبان بمب افکن هاي سبک اشتوکا)، که به شرح يکي از ملاقات هاي او با آدولف هيتلر در ماه هاي پاياني جنگ مي پردازد را نقل مي کنم:
.
" ... بعد از آنکه هيتلر مطمئن شد از حيث معاش دغدغه اي ندارم راجع به مسايل جنگي صحبت کرد و کاغذي مقابل خود نهاد و به وسيله يک مداد، طرحي روي کاغذ ترسيم کرد و گفت:
من فکر کرده ام هرگاه هواپيماهاي يونکرس 87 را داراي چرخ هايي بکنيم که در هنگام پرواز بتوان آن ها را در تنه هواپيما جا داد، ساعتي 60 کيلومتر بر سرعت هواپيما افزوده مي شود.
من نظريه او را تاييد کردم و او راجع به تسليحات هواپيما صحبت کرد و مي خواست بداند که هرگاه به جاي دو توپ 37 ميليمتري که روي بال هاي اشتوکا نصب شده، 4 توپ 30 ميليمتري نصب نمايند آيا براي براي انهدام تانک هاي حريف بهتر است يا نه؟
در حالي که ما در مورد هواپيماها و تسليحات آن ها صحبت مي کرديم، من متوجه بودم که پيشواي آلمان در هواپيمايي و فن ساختمان هواپيما و تسليحات آن ها و فيزيک و شيمي اطلاعاتي دارد که من تصور نمي کردم يک رييس دولت که همه اوقات او صرف رسيدگي به مسايل سياسي و جنگي مي شود از آن اطلاعات برخوردار باشد...
... وي نيروي موتور هر هواپيما را مي دانست. و مطلع بود که بال و تنه هر هواپيما در مقابل فشار هوا چه اندازه تحمل مي کند. او مي دانست هر موتور هواپيما در هنگام پرواز چه مقدار سوخت مصرف مي کند.
...هيتلر درباره زره هر نوع تانک و موتور و سرعت و مشخصات آن اطلاعاتي داشت که با يک مهندس متخصص مساوي بود..."
.
.
.
گویا آدولف هیتلر علاوه بر اینکه در کار فرماندهان نظامی و ژنرال های ارتش آلمان دخالت می کرده، عادت داشته تو کار مهندسین و متخصصین نظامی هم دخالت کنه

.

تصویری از خلبان رودل
.

تصویری از بمب افکن سبک یونکرس 87 (اشتوکا) در حال شیرجه روی هدف
اینان برای عشق ورزیدن به خدای خود راهی جز به صلیب کشیدن انسان نمی شناسند...
(فریدریش نیچه)
(فریدریش نیچه)