صهيونيسم نوزايي ، استقرار ، فروپاشي
مدیران انجمن: abdolmahdi, رونین, شوراي نظارت
- پست: 1118
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۳ آبان ۱۳۸۶, ۳:۵۶ ب.ظ
- محل اقامت: ايران....از خزر تا خليج هميشه فارس
- سپاسهای ارسالی: 1224 بار
- سپاسهای دریافتی: 1160 بار
- تماس:
صهيونيسم نوزايي ، استقرار ، فروپاشي
توي يك پست ديگه يك قسمت رو براتون نوشتم......اما اون بخش به پست مربوط نيست و اميدوارم مديران اون رو حذف كنند...
هدف از ايجاد اين تاپيك آشنايي دوستان با صهيونيسم ملعونه......
دعا براي نابودي صهيونيسم و يهود خدا كنه كار هر لحظه تون باشه......
هدف از ايجاد اين تاپيك آشنايي دوستان با صهيونيسم ملعونه......
دعا براي نابودي صهيونيسم و يهود خدا كنه كار هر لحظه تون باشه......
خدایا ...!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
- پست: 1118
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۳ آبان ۱۳۸۶, ۳:۵۶ ب.ظ
- محل اقامت: ايران....از خزر تا خليج هميشه فارس
- سپاسهای ارسالی: 1224 بار
- سپاسهای دریافتی: 1160 بار
- تماس:
Re: صهيونيسم نوزايي ، استقرار ، فروپاشي
جنبش صهيونيسم از ابتداي ضهور تا هنگام رشد و بالندگي با گرايشهاي مختلفي روبه روست كه از جمله اين گرايشها ميتوان به صهيونيسم سياسي ، مذهبي ، صهيونيسم عملگرا و پسا صهيونيسم اشاره كرد .....در اين پست براتون صهيونيسم سياسي رو فعلا مينويسم.
صهيونيسم سياسي
در اوخر قرن نوزدهم جنبشي در ميان يهوديانشكل گرفت كه هدف آن تشكيل كشوري يهودي در سرزمين فلسطين بود......سرزميني كه به باور آنها در هزاره ي اول پيش از ميلاد مسيح قلمرو پادشاهي عبري بود.
نام اين جنبش برگرفته از كوه صهيون در بيت المقدس است كه داود نبي پايتخت خود را در آنجا بنا كرده بود.
خمير مايه ي اصلي انديشه ي صهيونيستي بازگشت يهوديان به فلسطين و تاسيس كشور اسرائيل است.
جنبش صهيونيسم در اصل حركتي مستقل و متكي به خود نبود: هدف صهيونيسم اگرچه در وهله ي اول و به ظاهر رهانيدن از تبعيض نژادي در اروپا بود. اما در حقيقت كوچاندن يهوديان به سرزمينهاي فلسطين با تامين منافع قدرتهاي بزرگ اروپايي در اواخر قرن نوزدهم رابطه ي مستقيم داشت.
معروفترين رهبر سياسي صهيونيسم تئودور هرتزل (1860-1904) است. وي روزنامه گاري مجاري الاصل ساكن وين و تحصيل كرده ي رشته حقوق بود.
هرتزل پايه گذار صهيونيسم سياسي در دنياست. او صهيونيسم را از شكل شكل مذهبي و معنوي خارج كرد و به آن شكل و محتواي سياسي بخشيد.
وي خبرنگار روزنامه ي اتريشي نيوفري پرس بود.در اكتبر1891 هرتزل به عنوان خبرنگار ويژه اين روزنامه در پاريس منصوب شد.
پاريس در آن زمان مركز دنياي متمدن و مهد جنبشهاي سياسي و فرهنگي بود و اين فرصت مناسبي براي هرتزل بود كه در مورد مسائل مختلف و سياست اروپا مطالعه كند.
موج يهود بيزاري با تظاهرات مردم فرانسه عليه دريفوس روند اوج گيرياحساسات ضد يهود را موجب شد. و هرتزل تنها را راه حل مسئله يهوديان را ايجاد يك ((دولت يهودي)) دانست.
هرتزل معتقد بود يهوديان تنها از يك طريق قادرند مردم جهان را وادار كنند.
كه موجوديت آنها را باور كنند و آن تشكيل ملت يهود يا به عبارتي بوجود آوردن يك دولت يهودي است. وي آرژانتين يا فلسطين را به عنوان محل ايجاد دولت مطروحه ي خود در نظر گرفت و اعلام كرد كه منطقه ي مورد نظر بايد به اندازه ي كافي بزرگ باشد.
همچنين وي پيشنهاد كرد كه به منظور نظارت بر مهاجرت يهوديان يك سازمان با همكاري و كمك انگلستان ايجاد شود.
صهيونيسم سياسي هرتزل عمدتا طرحي براي مقابله با اقدامات ضد يهود و حل آن يا بازگرداندن يهود به ارض موعودشان در فلسطين بود.
هرتزل شكل جغرافياي كشوري كه قرار بود در آينده ايجاد شود در دولت يهود توصيف كرده بود: ((بايد به نسبت پيشرفت بازرگاني خود به دريا راه پيدا كنيم. بايد مالك زميني گسترده و پردامنه باشيم تا كشاورزي خود را در مقياس بزرگ در آن زمين اجرا كنيم. شعار تبليغاتي ما بايد چنين باشد: "فلسطين داود و سليمان" وسعت آن" از رود نيل تا شط فرات".))
پس از برپايي اولين كنگره ي صهيونيسمي در شهر بال سوئيس 1897 وي به خوبي دريافته بود كه براي تامين هدفهايش علاوه بر جذب سرمايهه حمايت قدرتهاي بزرگ اروپا را نيز بدست آورد. به همين دليل در سفرش به آلمان با قيصر ويلهلم دوم و پس از آن با سلطان عثماني ملاقات كرد.در اين ملاقات هرتزل تلاش زيادي كرد تا فوايد موافقت آن دو را با طرح مهاجرت يهوديان شرح دهد. اما تلاش وي براي جلب نظر ويلهلم دوم و سلطان عبدالحميد عثماني بينتيجه ماند.
در پي بي نتيجه ماندن اين دو ملاقات هرتزل به دولت بريتانيا روي آورد و با ژ.زف چمبرلين مشاور دولت بريتانيا در امور مستعمرات ملاقات كرد. اما در آن زمان (1903) تنها وعده اي كه به يهوديان داده شد پيشنهاد ارائه اي منطقه اي خودمختار به يهوديان در شرق آفريقا( منطقه اي كه اكنون اوگاندا ناميده ميشود با 6000 مايل مربع مساحت و خالي از سكنه) بود.
هرتزل طرح اوگاندا را در كنگره موقتي اعلام كرد و آنرا در بازگرداندن يهوديان به ارض موعود بي نتيجه خواند. اما عنوان كردن طرح اوگاندا در آن نشست موج شديدي از مخالفت را در ميان صهيونيسمان برانگيخت كه ممكن بود شكافي در جنبش نوپاي صهيونيسم ايجاد كند.
در اين گيرو دار و بحثص پيرامون مسئله تعيين مكان هرتزل در چهل و چهار سالگي از دنيا رفت (1904) با مرگ او رهبري جنبش به حييم وايزمن(1874-1952) واگذار شدو مركز نهضت از وين به آلمان منتقل شد. اگرچه رهبري نهضت را يهوديان آلماني و اتريشي به عهده داشتند اما بدنه اصلي آن را يهوديان روسي تبار تشكيل ميدادند.
آغاز قرن بيستم با شكست امپراتوري عثماني در جنگهاي بالكان(1908) همراه بود. امپراطوري بريتانيا در پي استحكام بخشيدن بيش از پيش جاي پاي خود در خاور ميانه دروازه ي سوئز و هند بود. يهوديان كه با آغاز جنگ از مساعدت دولت عثماني و آلمان ناميد شده بودند دوستي خود را با بريتانيا محكمتر كردند.
آغاز جنگ اول در حقيقت نقطه ي عطفي براي صهيونيسمان بود. اين جنگ فرصت مناسبي براي تحقق بيشتر هدفهاي صهيونيسم سياسي از طريق فعاليتهاي سياسي فراهم آورد تا آنجا كه به شناسايي بين المللي اين نهضت انجاميد. بدين صورت كه در نتيجه ي تلاشهاي ديپلماتيك گروهي از نمايندگان صهيونيسم در انگلستان فرانسه و امريكا به رهبري حييم مايز من اعلاميه بالفور در نوامبر 1917 كه به مفهوم شناسايي رسمي و بين المللي جنبش صهيونيسم بود از سوي انگلستان صادر شد.
صدور اعلاميه بالفور از سوي انگلستان يك موفقيت بزرگ براي صهيونيستها و شناسايي هدفهاي آنان بود.
اعراب فلسزين يطبعا در برابر اعلاميه ي بالفور و مهاجرت وسيع يهوديان سر به مخالفت و ابراز واكنشهاي مختلف برداشتند( به خصوص در سال 1924 و 1929 در گيري با يهوديان و انگليسيها با اعراب شكل گرفت.)
نكته ي حاتز اهميت آن است كه پس از جلسه فوقالعاده صهيونيستها در هتل ((بيلت مور)) نيويورك در سال 1942 يعني هنگامي كه رياست آژانس يهود به عهده ي ديود بن گوريون بود كنترل آينده ي صهيونيسم به تدريج از شخص وايز من كه داراي خط مكشي مستقل محتاطانه اي بود به طرفداران بن گورين كه خواستار تشكيل كشوري مستقل را خواستار بودن منتقل شد.
راه حل صهيونيسم سياسي براي دولت يهود تاسيس دولت ملي يهودي با اكثريت شهروندان يهودي در سرزمين فلسطين بود. از ديدگاه صهيونيسم سياسي يهوديان قبل از هر چيز يك قوم هستند. هرتزل پدر صهيونيسم همانطور كه قبلا اشاره شد دل مضغولي اش نه مذهبي بلكه سياسي است مساله يهود را به نحوي كاملا جديد مطرح ساخت. وي با در نظر گرفتن سه پيش فرض به سه نتيجه ي كلي رسيد كه بعدها پايه و اساس صهيونيسم شد. او كه به شدت تحت تاثير ماجراي ((دريفوس)) بود مفروضهاي حود را چنين تعريف كرد: 1)يهوديان در سراسر دنيا در هر كشوري كه باشند يك قوم را تشكيل ميدهند. 2)يهوديان در همه وقت و همه جا تحت آزار و ظلم بوده اند. 3) يهوديان غيرقابل ادغام و جذب در ملتهايي هستند كه در بين آنها زندگي ميكنند.
نتايج عملي هرتزل از اين سه فرض نخست جلوگيري از ادغام و هضم يهوديان و از بين رفتن و در خطر بودن نژاد سامي در بين ملتهاي ديگر ، دوم ايجاد يك دولت يهودي تا تمام يهوديان جهان در آن گرد هم آيند و مركز اشاعه ايمان و فرهنگ يهودي باشد و سوم اين كه ، اين دولت بايد در يك منطقه خالي و بدون مدعي مستقر شود، بود.
نهضت صهيونيسم در ابتدا با استقبال كمي از يهوديا روبه رو شد و مخالفتهاي بسياري با اين روند از ميان يهوديان برخاست. اولين گروه مخالاف كه در واقع موافقان آسيميلاسيون (ادغام در جوامع ديگر)يودند، عقيده داشتند كه يهوديان در ميان اقوام ديگر به راحتي د رحال گذراندن زندگي هستند و اين جنبش سعي دارد آرامش هميشگي آنها را كه پس از ساليان دراز بدست آورده اند را به زند. گ
گروه ديگر از مخالفين يهوديان ارتدوكس بودند كه از ديدگاه مذهب به پديده ي صهيونيسم مي نگريستند و معتقد بودند كه مهاجرت يا بازگشت يهوديان به ارض موعود تنها در زمان حضور موعود بني اسرائيل انجام خواهد شد و به باور آنان اين موعود تا آن زمان ظهور نكرده بود. در پست بعدي آرا و عقايد صهيونيستهاي مذهبي را براتون مينويسم ....
فعلا چند تا عكس از سايتهاي مختلف ميزارم تا كار پست ديگه تموم بشه
صهيونيسم سياسي
در اوخر قرن نوزدهم جنبشي در ميان يهوديانشكل گرفت كه هدف آن تشكيل كشوري يهودي در سرزمين فلسطين بود......سرزميني كه به باور آنها در هزاره ي اول پيش از ميلاد مسيح قلمرو پادشاهي عبري بود.
نام اين جنبش برگرفته از كوه صهيون در بيت المقدس است كه داود نبي پايتخت خود را در آنجا بنا كرده بود.
خمير مايه ي اصلي انديشه ي صهيونيستي بازگشت يهوديان به فلسطين و تاسيس كشور اسرائيل است.
جنبش صهيونيسم در اصل حركتي مستقل و متكي به خود نبود: هدف صهيونيسم اگرچه در وهله ي اول و به ظاهر رهانيدن از تبعيض نژادي در اروپا بود. اما در حقيقت كوچاندن يهوديان به سرزمينهاي فلسطين با تامين منافع قدرتهاي بزرگ اروپايي در اواخر قرن نوزدهم رابطه ي مستقيم داشت.
معروفترين رهبر سياسي صهيونيسم تئودور هرتزل (1860-1904) است. وي روزنامه گاري مجاري الاصل ساكن وين و تحصيل كرده ي رشته حقوق بود.
هرتزل پايه گذار صهيونيسم سياسي در دنياست. او صهيونيسم را از شكل شكل مذهبي و معنوي خارج كرد و به آن شكل و محتواي سياسي بخشيد.
وي خبرنگار روزنامه ي اتريشي نيوفري پرس بود.در اكتبر1891 هرتزل به عنوان خبرنگار ويژه اين روزنامه در پاريس منصوب شد.
پاريس در آن زمان مركز دنياي متمدن و مهد جنبشهاي سياسي و فرهنگي بود و اين فرصت مناسبي براي هرتزل بود كه در مورد مسائل مختلف و سياست اروپا مطالعه كند.
موج يهود بيزاري با تظاهرات مردم فرانسه عليه دريفوس روند اوج گيرياحساسات ضد يهود را موجب شد. و هرتزل تنها را راه حل مسئله يهوديان را ايجاد يك ((دولت يهودي)) دانست.
هرتزل معتقد بود يهوديان تنها از يك طريق قادرند مردم جهان را وادار كنند.
كه موجوديت آنها را باور كنند و آن تشكيل ملت يهود يا به عبارتي بوجود آوردن يك دولت يهودي است. وي آرژانتين يا فلسطين را به عنوان محل ايجاد دولت مطروحه ي خود در نظر گرفت و اعلام كرد كه منطقه ي مورد نظر بايد به اندازه ي كافي بزرگ باشد.
همچنين وي پيشنهاد كرد كه به منظور نظارت بر مهاجرت يهوديان يك سازمان با همكاري و كمك انگلستان ايجاد شود.
صهيونيسم سياسي هرتزل عمدتا طرحي براي مقابله با اقدامات ضد يهود و حل آن يا بازگرداندن يهود به ارض موعودشان در فلسطين بود.
هرتزل شكل جغرافياي كشوري كه قرار بود در آينده ايجاد شود در دولت يهود توصيف كرده بود: ((بايد به نسبت پيشرفت بازرگاني خود به دريا راه پيدا كنيم. بايد مالك زميني گسترده و پردامنه باشيم تا كشاورزي خود را در مقياس بزرگ در آن زمين اجرا كنيم. شعار تبليغاتي ما بايد چنين باشد: "فلسطين داود و سليمان" وسعت آن" از رود نيل تا شط فرات".))
پس از برپايي اولين كنگره ي صهيونيسمي در شهر بال سوئيس 1897 وي به خوبي دريافته بود كه براي تامين هدفهايش علاوه بر جذب سرمايهه حمايت قدرتهاي بزرگ اروپا را نيز بدست آورد. به همين دليل در سفرش به آلمان با قيصر ويلهلم دوم و پس از آن با سلطان عثماني ملاقات كرد.در اين ملاقات هرتزل تلاش زيادي كرد تا فوايد موافقت آن دو را با طرح مهاجرت يهوديان شرح دهد. اما تلاش وي براي جلب نظر ويلهلم دوم و سلطان عبدالحميد عثماني بينتيجه ماند.
در پي بي نتيجه ماندن اين دو ملاقات هرتزل به دولت بريتانيا روي آورد و با ژ.زف چمبرلين مشاور دولت بريتانيا در امور مستعمرات ملاقات كرد. اما در آن زمان (1903) تنها وعده اي كه به يهوديان داده شد پيشنهاد ارائه اي منطقه اي خودمختار به يهوديان در شرق آفريقا( منطقه اي كه اكنون اوگاندا ناميده ميشود با 6000 مايل مربع مساحت و خالي از سكنه) بود.
هرتزل طرح اوگاندا را در كنگره موقتي اعلام كرد و آنرا در بازگرداندن يهوديان به ارض موعود بي نتيجه خواند. اما عنوان كردن طرح اوگاندا در آن نشست موج شديدي از مخالفت را در ميان صهيونيسمان برانگيخت كه ممكن بود شكافي در جنبش نوپاي صهيونيسم ايجاد كند.
در اين گيرو دار و بحثص پيرامون مسئله تعيين مكان هرتزل در چهل و چهار سالگي از دنيا رفت (1904) با مرگ او رهبري جنبش به حييم وايزمن(1874-1952) واگذار شدو مركز نهضت از وين به آلمان منتقل شد. اگرچه رهبري نهضت را يهوديان آلماني و اتريشي به عهده داشتند اما بدنه اصلي آن را يهوديان روسي تبار تشكيل ميدادند.
آغاز قرن بيستم با شكست امپراتوري عثماني در جنگهاي بالكان(1908) همراه بود. امپراطوري بريتانيا در پي استحكام بخشيدن بيش از پيش جاي پاي خود در خاور ميانه دروازه ي سوئز و هند بود. يهوديان كه با آغاز جنگ از مساعدت دولت عثماني و آلمان ناميد شده بودند دوستي خود را با بريتانيا محكمتر كردند.
آغاز جنگ اول در حقيقت نقطه ي عطفي براي صهيونيسمان بود. اين جنگ فرصت مناسبي براي تحقق بيشتر هدفهاي صهيونيسم سياسي از طريق فعاليتهاي سياسي فراهم آورد تا آنجا كه به شناسايي بين المللي اين نهضت انجاميد. بدين صورت كه در نتيجه ي تلاشهاي ديپلماتيك گروهي از نمايندگان صهيونيسم در انگلستان فرانسه و امريكا به رهبري حييم مايز من اعلاميه بالفور در نوامبر 1917 كه به مفهوم شناسايي رسمي و بين المللي جنبش صهيونيسم بود از سوي انگلستان صادر شد.
صدور اعلاميه بالفور از سوي انگلستان يك موفقيت بزرگ براي صهيونيستها و شناسايي هدفهاي آنان بود.
اعراب فلسزين يطبعا در برابر اعلاميه ي بالفور و مهاجرت وسيع يهوديان سر به مخالفت و ابراز واكنشهاي مختلف برداشتند( به خصوص در سال 1924 و 1929 در گيري با يهوديان و انگليسيها با اعراب شكل گرفت.)
نكته ي حاتز اهميت آن است كه پس از جلسه فوقالعاده صهيونيستها در هتل ((بيلت مور)) نيويورك در سال 1942 يعني هنگامي كه رياست آژانس يهود به عهده ي ديود بن گوريون بود كنترل آينده ي صهيونيسم به تدريج از شخص وايز من كه داراي خط مكشي مستقل محتاطانه اي بود به طرفداران بن گورين كه خواستار تشكيل كشوري مستقل را خواستار بودن منتقل شد.
راه حل صهيونيسم سياسي براي دولت يهود تاسيس دولت ملي يهودي با اكثريت شهروندان يهودي در سرزمين فلسطين بود. از ديدگاه صهيونيسم سياسي يهوديان قبل از هر چيز يك قوم هستند. هرتزل پدر صهيونيسم همانطور كه قبلا اشاره شد دل مضغولي اش نه مذهبي بلكه سياسي است مساله يهود را به نحوي كاملا جديد مطرح ساخت. وي با در نظر گرفتن سه پيش فرض به سه نتيجه ي كلي رسيد كه بعدها پايه و اساس صهيونيسم شد. او كه به شدت تحت تاثير ماجراي ((دريفوس)) بود مفروضهاي حود را چنين تعريف كرد: 1)يهوديان در سراسر دنيا در هر كشوري كه باشند يك قوم را تشكيل ميدهند. 2)يهوديان در همه وقت و همه جا تحت آزار و ظلم بوده اند. 3) يهوديان غيرقابل ادغام و جذب در ملتهايي هستند كه در بين آنها زندگي ميكنند.
نتايج عملي هرتزل از اين سه فرض نخست جلوگيري از ادغام و هضم يهوديان و از بين رفتن و در خطر بودن نژاد سامي در بين ملتهاي ديگر ، دوم ايجاد يك دولت يهودي تا تمام يهوديان جهان در آن گرد هم آيند و مركز اشاعه ايمان و فرهنگ يهودي باشد و سوم اين كه ، اين دولت بايد در يك منطقه خالي و بدون مدعي مستقر شود، بود.
نهضت صهيونيسم در ابتدا با استقبال كمي از يهوديا روبه رو شد و مخالفتهاي بسياري با اين روند از ميان يهوديان برخاست. اولين گروه مخالاف كه در واقع موافقان آسيميلاسيون (ادغام در جوامع ديگر)يودند، عقيده داشتند كه يهوديان در ميان اقوام ديگر به راحتي د رحال گذراندن زندگي هستند و اين جنبش سعي دارد آرامش هميشگي آنها را كه پس از ساليان دراز بدست آورده اند را به زند. گ
گروه ديگر از مخالفين يهوديان ارتدوكس بودند كه از ديدگاه مذهب به پديده ي صهيونيسم مي نگريستند و معتقد بودند كه مهاجرت يا بازگشت يهوديان به ارض موعود تنها در زمان حضور موعود بني اسرائيل انجام خواهد شد و به باور آنان اين موعود تا آن زمان ظهور نكرده بود. در پست بعدي آرا و عقايد صهيونيستهاي مذهبي را براتون مينويسم ....
فعلا چند تا عكس از سايتهاي مختلف ميزارم تا كار پست ديگه تموم بشه
خدایا ...!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
- پست: 1118
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۳ آبان ۱۳۸۶, ۳:۵۶ ب.ظ
- محل اقامت: ايران....از خزر تا خليج هميشه فارس
- سپاسهای ارسالی: 1224 بار
- سپاسهای دریافتی: 1160 بار
- تماس:
Re: صهيونيسم نوزايي ، استقرار ، فروپاشي
سال پيش در چنين ايامي در سال 2000 ميلادي ، محمد الدره، نوجوان دوازده ساله فلسطيني به طرز فجيعي به دست نظاميان رژيم صهيونيستي به درجه شهادت نايل شد. تصوير شهادت او هنگامي كه پشت پدر خود مخفي شده بود تا از شّرحمله نظاميان صهيونيست در امان باشد بارها ازشبكه هاي تلويزيوني جهان پخش شد واسباب رسوايي رژيم اشغالگر قدس و حاميان آنان را دردنيا فراهم آورد.
رژيم صهيونيستي بعد از گذشت 10 سال از به شهادت رساندن 'محمد جمال الدره' كودك 12 ساله فلسطيني در آغوش پدرش همچنان سعي مي كند افكار عمومي مردم جهان را از اين جنايت ننگين پاك سازد.

به گزارش ايرنا از بيروت،محمد جمال الدره در همان روزهاي اوليه شهادت خود به سنبل انتفاضه دوم تبديل شد و همچنان در سروده هاي فلسطيني و مؤسساتي كه در فلسطين و ساير كشورهاي عربي و اسلامي به اسم وي نامگذاري شده حضور معنوي دارد و همچنان ذهن مسؤولان رژيم صهيونيستي را به خود مشغول كرده است.
دفتر 'بنيامين ناتنياهو' نخست وزير رژيم صهيونيستي 31 ماه گذشته ميلادي با صدور اسنادي مدعي شد كه گلوله اي كه در سال 2000 ميلادي به سمت محمد الدره شليك و باعث به شهادت رسيدن وي شد از طرف سربازان اسرائيلي نبوده است بلكه از طرف ديگري شليك شده است.
همچنين در اين اسناد آمده است: به شهادت رسيدن محمد الدره در واقع نقشه يك شبه كساني بوده كه خواستار زشت جلوه دادن وجهه اسرائيل در سراسر جهان بودند و اين فيلم با وجود حضور ده ها خبرنگار و فيلمبردار در صحنه فقط توسط دوربين هاي تلويزيون فرانسه گرفته شده است.
در پي انتشار اين خبر جمال الدره پدر شهيد محمد الدره در گفت و گو با پايگاه اطلاع رساني 'الانتقاد نت' لبنان گفت: اين اظهارات بي معنا است و ما در طول اين 10 سال در مناسبت هاي مختلف چنين ادعاهايي را شاهد بوديم و به آن عادت كرديم.
وي كه همچنان از ناحيه دست راست احساس ناراحتي مي كند افزود: تلاش رژيم صهيونيستي براي فرار از اين جنايت هرگز واقعيت را تغيير نخواهد داد و جنايت هاي بعدي آنان نشان دهنده ميزان كينه رژيم اشغالگر قدس نسبت به فلسطيني ها از كوچك و بزرگ زن و مرد است.
10 سال پيش در چنين ايامي در سال 2000 ميلادي ، محمد الدره، نوجوان دوازده ساله فلسطيني به طرز فجيعي به دست نظاميان رژيم صهيونيستي به درجه شهادت نايل شد. تصوير شهادت او هنگامي كه پشت پدر خود مخفي شده بود تا از شّرحمله نظاميان صهيونيست در امان باشد بارها ازشبكه هاي تلويزيوني جهان پخش شد واسباب رسوايي رژيم اشغالگر قدس و حاميان آنان را دردنيا فراهم آورد.
رژيم صهيونيستي بعد از گذشت 10 سال از به شهادت رساندن 'محمد جمال الدره' كودك 12 ساله فلسطيني در آغوش پدرش همچنان سعي مي كند افكار عمومي مردم جهان را از اين جنايت ننگين پاك سازد.

به گزارش ايرنا از بيروت،محمد جمال الدره در همان روزهاي اوليه شهادت خود به سنبل انتفاضه دوم تبديل شد و همچنان در سروده هاي فلسطيني و مؤسساتي كه در فلسطين و ساير كشورهاي عربي و اسلامي به اسم وي نامگذاري شده حضور معنوي دارد و همچنان ذهن مسؤولان رژيم صهيونيستي را به خود مشغول كرده است.
دفتر 'بنيامين ناتنياهو' نخست وزير رژيم صهيونيستي 31 ماه گذشته ميلادي با صدور اسنادي مدعي شد كه گلوله اي كه در سال 2000 ميلادي به سمت محمد الدره شليك و باعث به شهادت رسيدن وي شد از طرف سربازان اسرائيلي نبوده است بلكه از طرف ديگري شليك شده است.
همچنين در اين اسناد آمده است: به شهادت رسيدن محمد الدره در واقع نقشه يك شبه كساني بوده كه خواستار زشت جلوه دادن وجهه اسرائيل در سراسر جهان بودند و اين فيلم با وجود حضور ده ها خبرنگار و فيلمبردار در صحنه فقط توسط دوربين هاي تلويزيون فرانسه گرفته شده است.
در پي انتشار اين خبر جمال الدره پدر شهيد محمد الدره در گفت و گو با پايگاه اطلاع رساني 'الانتقاد نت' لبنان گفت: اين اظهارات بي معنا است و ما در طول اين 10 سال در مناسبت هاي مختلف چنين ادعاهايي را شاهد بوديم و به آن عادت كرديم.
وي كه همچنان از ناحيه دست راست احساس ناراحتي مي كند افزود: تلاش رژيم صهيونيستي براي فرار از اين جنايت هرگز واقعيت را تغيير نخواهد داد و جنايت هاي بعدي آنان نشان دهنده ميزان كينه رژيم اشغالگر قدس نسبت به فلسطيني ها از كوچك و بزرگ زن و مرد است.
10 سال پيش در چنين ايامي در سال 2000 ميلادي ، محمد الدره، نوجوان دوازده ساله فلسطيني به طرز فجيعي به دست نظاميان رژيم صهيونيستي به درجه شهادت نايل شد. تصوير شهادت او هنگامي كه پشت پدر خود مخفي شده بود تا از شّرحمله نظاميان صهيونيست در امان باشد بارها ازشبكه هاي تلويزيوني جهان پخش شد واسباب رسوايي رژيم اشغالگر قدس و حاميان آنان را دردنيا فراهم آورد.
خدایا ...!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
- پست: 1118
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۳ آبان ۱۳۸۶, ۳:۵۶ ب.ظ
- محل اقامت: ايران....از خزر تا خليج هميشه فارس
- سپاسهای ارسالی: 1224 بار
- سپاسهای دریافتی: 1160 بار
- تماس:
Re: صهيونيسم نوزايي ، استقرار ، فروپاشي
اينم يك مستند ويديويي از جنايات آمريكا و اسرائيل
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
خدایا ...!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
- پست: 279
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۰ دی ۱۳۸۵, ۱:۱۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 324 بار
- سپاسهای دریافتی: 682 بار
Re: صهيونيسم نوزايي ، استقرار ، فروپاشي
سئوال من از مسئولین محترم Central Clubs این هست:
چرا عضوی که به راحتی از ادمکش و جنگ افروزی مثل ادولف هیتلر حمایت میکنه (کسی که به مسلمونهای البانی و کوزوو هم رحم نکرد) رو اینجا اجازه بهش میدن که چرندیات پست کنه؟ اقلا واسه حفظ شان فروم به سئوال بنده جواب بدین. تشکر
چرا عضوی که به راحتی از ادمکش و جنگ افروزی مثل ادولف هیتلر حمایت میکنه (کسی که به مسلمونهای البانی و کوزوو هم رحم نکرد) رو اینجا اجازه بهش میدن که چرندیات پست کنه؟ اقلا واسه حفظ شان فروم به سئوال بنده جواب بدین. تشکر
- پست: 1921
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۹, ۵:۴۵ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 6415 بار
- سپاسهای دریافتی: 11867 بار
Re: صهيونيسم نوزايي ، استقرار ، فروپاشي
سلام دوست گرامی phoenix80
با منطق و دلیل جوابشو بده توهین نکن وقتی میگی چرند یعنی جوابی نداری !!ما همه با هم دوست هستیم و مسلمان پس با هم جنگ نداریم



با منطق و دلیل جوابشو بده توهین نکن وقتی میگی چرند یعنی جوابی نداری !!ما همه با هم دوست هستیم و مسلمان پس با هم جنگ نداریم


مائیم که از پادشهان باج گرفتیم
زان پس که از ایشان کمروتاج گرفتیم
اموال وخزائنشان تاراج گرفتیم
مائیم که از دریا امواج گرفتیم
شاهنشاه بزرگ ایران نادرشاه افشار
زیبنده یک رونین زیبا مردن است، آن رونینی که هر دم آماده مرگ نباشد، ناگزیر مرگی ناشایست برایش پیش می آید.
زان پس که از ایشان کمروتاج گرفتیم
اموال وخزائنشان تاراج گرفتیم
مائیم که از دریا امواج گرفتیم
شاهنشاه بزرگ ایران نادرشاه افشار
زیبنده یک رونین زیبا مردن است، آن رونینی که هر دم آماده مرگ نباشد، ناگزیر مرگی ناشایست برایش پیش می آید.
- پست: 1118
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۳ آبان ۱۳۸۶, ۳:۵۶ ب.ظ
- محل اقامت: ايران....از خزر تا خليج هميشه فارس
- سپاسهای ارسالی: 1224 بار
- سپاسهای دریافتی: 1160 بار
- تماس:
Re: صهيونيسم نوزايي ، استقرار ، فروپاشي
phoenix80 نوشته شده:سئوال من از مسئولین محترم Central Clubs این هست:
چرا عضوی که به راحتی از ادمکش و جنگ افروزی مثل ادولف هیتلر حمایت میکنه (کسی که به مسلمونهای البانی و کوزوو هم رحم نکرد) رو اینجا اجازه بهش میدن که چرندیات پست کنه؟ اقلا واسه حفظ شان فروم به سئوال بنده جواب بدین. تشکر
بحث محث موقوف دوست ندارم تاپيكم حذف يا قفل بشه.....شما هم اگه با اين مخالفيد يا وارد تاپيك نشو يا به آساني از دگمه گزارش خطا استفاده كن و يا به Mahdi1944 پيام بفرست حتما رسيدگي خواهند كرد.
در ضمن اگر رئيس انجمن بگه كافيه منم ديگه از اين به قول شما چرنديات نمينويسم..
بگذريم.
اينم عكسي كه در دهه ي قبل تا مدتها توي همه كانالها نشونش ميداد و همه تون احتمالا باهاش آشنا هستيم..... توي پست قبل توضيح دادم اما عكس بالا نمي اومد اما حالا درستش كردم.
[External Link Removed for Guests]
اميدوارم مسئولين گير ندن........ توي پستهاي بعدي صهيونيسم مذهبي و جنگ اعراب ....قرار دادها رو هم ميزارم.
آخرین ويرايش توسط 2 on big-man, ويرايش شده در 0.
خدایا ...!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
- پست: 1118
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۳ آبان ۱۳۸۶, ۳:۵۶ ب.ظ
- محل اقامت: ايران....از خزر تا خليج هميشه فارس
- سپاسهای ارسالی: 1224 بار
- سپاسهای دریافتی: 1160 بار
- تماس:
Re: صهيونيسم نوزايي ، استقرار ، فروپاشي
يک زنداني زن فلسطيني: رفتار صهيونيستها با زنان فلسطيني در زندانها وحشيانه است
سرويس بين الملل – فرامنطقه اي
"صبرا ابو امرا" در مصاحبه با شبکه الجزيره، از جنايات نيروهاي امنيتي در زندان هاي رژيم صهيونيستي و شکنجه زنان فلسطيني پرده برداشته است .
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري زنان " ايونا" ، به نقل از شبکه خبري الجزيره، گروهي از زنان فلسطيني که سابقا در زندان هاي رژيم صهيونيستي اسير بوده اند، از شکنجه و برخوردهاي تحقير آميز نيروهاي امنيتي زندان هاي رژيم صهيونيستي در رفتار با زنان زنداني مي گويند .
بر اساس اين گزارش ماموران امنيتي اين زندانها در برخورد با زنان فلسطيني در بند از آزارهاي جسمي تحقير آميز براي اعتراف گيري استفاده مي کنند. در همين رابطه "صبرا ابو امرا" با انجام مصاحبه اي از جنايات نيروهاي امنيتي اين زندان ها در شکنجه زنان فلسطيني پرده برداشته است .
ابو امبرا که خود تجربه روزهاي سخت زندان هاي صهيونيستها را دارد اظهار مي دارد: 6 سال در ترس و اضطراب از رفتارهاي تجاوز گرانه و وحشيانه ماموران زندان هاي اسرائيل سپري کردم .
وي در توضيح اين سوء رفتارها افزود: ماموران زندان ما را مجبور مي کردند برهنه شده و در حالي که در گوشه اي چمباتمه مي زديم شکنجه هاي تحقير آميز بسياري را تحمل کنيم .
"دکتر محمود سعيل" مدير مرکز توانبخشي قربانيان شکنجه در زندان هاي رژيم صهيونيستي در اين رابطه مي گويد: اکثر قربانيان زن از بازگويي اين سوءرفتارها امتناع مي ورزند و متاسفانه اثرات مخرب اين اعمال غير انساني سالها بعد به صورت افسردگي هاي شديد و اختلالات رفتاري در زندگي شان بروز مي کند .
وي در حال حاضر مشغول جمع آوري اطلاعات از 10 زن زنداني فلسطيني است تا با انجام تحقيقات وتکميل پرونده بتواند شکايت جامعي را عليه ماموران امنيتي رژيم صهيونيستي به دادگاه تحويل دهد .
اين در حالي است که مقام هاي زندان هاي اسرائيل در توجيه اعمال غير انساني ماموران زندان مدعي شده اند رفتار آنها مطابق با قوانين زندان بوده است .
1388/06/30
09:06
ايونا - تهران
_____________________________________
اينم قسمت دوم از فيلم مستند جنايات اسرائيل و آمريكا
[External Link Removed for Guests]
سرويس بين الملل – فرامنطقه اي
"صبرا ابو امرا" در مصاحبه با شبکه الجزيره، از جنايات نيروهاي امنيتي در زندان هاي رژيم صهيونيستي و شکنجه زنان فلسطيني پرده برداشته است .
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري زنان " ايونا" ، به نقل از شبکه خبري الجزيره، گروهي از زنان فلسطيني که سابقا در زندان هاي رژيم صهيونيستي اسير بوده اند، از شکنجه و برخوردهاي تحقير آميز نيروهاي امنيتي زندان هاي رژيم صهيونيستي در رفتار با زنان زنداني مي گويند .
بر اساس اين گزارش ماموران امنيتي اين زندانها در برخورد با زنان فلسطيني در بند از آزارهاي جسمي تحقير آميز براي اعتراف گيري استفاده مي کنند. در همين رابطه "صبرا ابو امرا" با انجام مصاحبه اي از جنايات نيروهاي امنيتي اين زندان ها در شکنجه زنان فلسطيني پرده برداشته است .
ابو امبرا که خود تجربه روزهاي سخت زندان هاي صهيونيستها را دارد اظهار مي دارد: 6 سال در ترس و اضطراب از رفتارهاي تجاوز گرانه و وحشيانه ماموران زندان هاي اسرائيل سپري کردم .
وي در توضيح اين سوء رفتارها افزود: ماموران زندان ما را مجبور مي کردند برهنه شده و در حالي که در گوشه اي چمباتمه مي زديم شکنجه هاي تحقير آميز بسياري را تحمل کنيم .
"دکتر محمود سعيل" مدير مرکز توانبخشي قربانيان شکنجه در زندان هاي رژيم صهيونيستي در اين رابطه مي گويد: اکثر قربانيان زن از بازگويي اين سوءرفتارها امتناع مي ورزند و متاسفانه اثرات مخرب اين اعمال غير انساني سالها بعد به صورت افسردگي هاي شديد و اختلالات رفتاري در زندگي شان بروز مي کند .
وي در حال حاضر مشغول جمع آوري اطلاعات از 10 زن زنداني فلسطيني است تا با انجام تحقيقات وتکميل پرونده بتواند شکايت جامعي را عليه ماموران امنيتي رژيم صهيونيستي به دادگاه تحويل دهد .
اين در حالي است که مقام هاي زندان هاي اسرائيل در توجيه اعمال غير انساني ماموران زندان مدعي شده اند رفتار آنها مطابق با قوانين زندان بوده است .
1388/06/30
09:06
ايونا - تهران
_____________________________________
اينم قسمت دوم از فيلم مستند جنايات اسرائيل و آمريكا
[External Link Removed for Guests]
خدایا ...!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
- پست: 1118
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۳ آبان ۱۳۸۶, ۳:۵۶ ب.ظ
- محل اقامت: ايران....از خزر تا خليج هميشه فارس
- سپاسهای ارسالی: 1224 بار
- سپاسهای دریافتی: 1160 بار
- تماس:
Re: صهيونيسم نوزايي ، استقرار ، فروپاشي
بنا به فرموده
تاپیکهای عمومی جای کل کل و بحث و اینجور چیزا نیست......
اگه مشکلی چیزی پیشنهادی دارید با pm اعلام کنید در خدمتم......
جون من تاپیک رو آلوده نکنید.....با اینجور حرفا.
تاپیکهای عمومی جای کل کل و بحث و اینجور چیزا نیست......
اگه مشکلی چیزی پیشنهادی دارید با pm اعلام کنید در خدمتم......
جون من تاپیک رو آلوده نکنید.....با اینجور حرفا.
خدایا ...!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
- پست: 15889
- تاریخ عضویت: جمعه ۷ بهمن ۱۳۸۴, ۷:۵۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 72662 بار
- سپاسهای دریافتی: 31671 بار
- تماس:
Re: صهيونيسم نوزايي ، استقرار ، فروپاشي
,
شما در متنهاي بالا اثري از هيتلر ميبينيد؟ اگر به همين روال بخواهيد تاپيکها رو منحرف کنيد، با شما برخورد خواهد شد
شما در متنهاي بالا اثري از هيتلر ميبينيد؟ اگر به همين روال بخواهيد تاپيکها رو منحرف کنيد، با شما برخورد خواهد شد
زندگي صحنه يکتاي هنرمندي ماست هرکسي نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پيوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به ياد
[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | مجله الکترونيکي سنترال کلابز
[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests]
صحنه پيوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به ياد
[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | مجله الکترونيکي سنترال کلابز
[External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests] | [External Link Removed for Guests]
لطفا سوالات فني را فقط در خود انجمن مطرح بفرماييد، به اين سوالات در PM پاسخ داده نخواهد شد
- پست: 1118
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۳ آبان ۱۳۸۶, ۳:۵۶ ب.ظ
- محل اقامت: ايران....از خزر تا خليج هميشه فارس
- سپاسهای ارسالی: 1224 بار
- سپاسهای دریافتی: 1160 بار
- تماس:
Re: صهيونيسم نوزايي ، استقرار ، فروپاشي
اينم از صهيونيسم مذهبي......
البته لازم به ذكر است بيشتر اين نوشته ها رو از كتاب صهيونيسم نوزايي استقرار فروپاشي نوشته آقاي احمد سروش نژاد با مقداري تحريف و تغيير ، براتون نوشتم......
و جا داره از زحمات اين نويسنده بزرگ نهايت تشكر را بكنم چونكه از منابع بسيار زيادي اين كتاب رو گردآوري كردند.....
صهيونيسم مذهبي
صهيونيسم، عصاره ي تاريخ جديد يهوديت در جهان و يكي از عناصر موثر در تكوين فرهنگ سياسي همه ي گروههاي فعال در اسرائيل است. منشه بن اسرائيل(1606-1657)، واعظ يهودي آمستردام را مي توان پايه گذار صهيونيسم مذهبي به شمار آورد. تلاش هاي منشه براي گشودن راه يهوديان به انگلستان، نام وي را در تاريخ ثبت كرد. در دوران كرامول و با توجه به ضعف اقتصادي كه جامعه انگليس با آن روبه رو بود، سرمايه يهوديان كه پيش از آن از انگليس رانده شده بودند، به شدت نظر كرامول را جلب كرد. منشه پس از ورود به انگلستان به محضر كرامول پذيرفته شد و با تاثيري كه بر وي گذاشت به راحتي در تغيير ديدگاه انگليسيها نسبت به يهويان فعاليت كند. در واقع در فاصله تبعيد يهوديان از انگلستان در سال 1290 تا به قدرت رسيدن كرامول در سال 1649، حتي يك نفر يهودي به طور قانوني وارد انگلستان نشده بود. منشه درخواست كرد كه يهوديان را بدين شرط به انگلستان راه دهند كه سوگند وفاداري به سلزنت ياد كنند، آزادي مذهبي به آنها اعطا شود، از جور و ستم در امان باشند و اختلافات داخلي آنها توسط حاخام ها و طبق قانون خودشان بدون اينكه ناقص قوانين انگلستان باشد، خل و فصل شود.
با پذيرش ورود يهوديان به انگلستان، منشه تصور ميكرد كه در پي آن ((ارض مقدس با همه شكوه مسيحيايي خود به بني اسرائيل بازگردانده خواهد شد.))
منشه در عين حال بر اين باور بود كه خداوندرحمت ويژه اي به روح و جان قوم يهود اعطا كرده است و با بهره گيري از همين رحمت ويژه ، قوم يهود ميتواند وجود محسوس خداوند را حس كند و اينكه يهوديان بايد يك قوم متمايز باقي بمانند و از امتياز خاص زندگي تقدس بخش خود برخوردار باشند.
منشه همواره در اين انديشه بود كه پراكندگي عمومي يهوديان، مقدمه اي براي بازگشت آنان به فلسطين است: ((به منشه الهام شده بود كه يهوديان بايد در انگلستان اسكان يابند تا راه براي اسكان دوباره آنها در فلسزين هموار شود.)) با توجه به معاني اين جملات آنچه از انديشه هاي منشه ميتوان نتيجه گرفت اين است كه در آن مقطع تاريخي ، منشه از نخستين صهيونيست هاي مذهبي بوده است.
دو قرن پس از منسه، انديشه هاي وي توسط چند حاخام بلند پايه گسترش يافت، اما اين بار اين انديشه ها متاثر از رشد ملي گرايي در اروپا بودند و حاخام هاي يهودي عنصر ملت يهود را نيز بر عنصر مذهب افزودند. در ميان حاخام هاي ادامه دهنده ي انديشه ي منشه ميتوان به حاخام آبراهام اسحاق كوك(1865-1935) اشاره كرد كه از برجسته ترين نمايندگان صهيونيسم مذهبي محسوب ميشود. در يك بيوگرافي مختصر از كوك آورده اند كه وي متولد روسيه بوده است و در سن چهل سالگي در فلسطين سكني گزيد و حاخام بزرگ يهوديان اشكنازي شد.
صهيونيسم مذهبي، پيشينه اي از تفسير عرفاني از سرزمين و نسبت مردم يهود با ((ارض اسرائيل)) دارد. همانطور كه در بخش صهيونيسم سياسي اشاره شد، جنبش صهيونيسم به بهره گيري از احساسات ديني مردم يهود و امتزاج آن با عناصر ملي گرايي و ليبراليسم ، و هم چنين با استفاده از موج يهودبيزاري اواخر قرن نوزدهم در اروپا، يهوديان را تشويق به مهاجرت به فلسطين مي كرد. صهيونيسم در كنار ايدئولوژيك كردن يهودآزاري ، با تكيه كردن برميراث فرهنگي-مذهبي يهوديان و تعلق خاطر تاريخي و مذهبي آنها به اورشليم ، تصوير مقدسي از اين سرزمين را در ذهن يهوديان آواره تبليغ كرد و به تحريك عواطف مذهبي يهوديان براي حمايت از طرح مهاجرت و اسكان در فلسطين پرداخت. واكنش اوليه يهوديان در نقاط مختلف جهان نسبت به تبليغات سرزمين محور صهيونيسم ، بيانگر آنست كه در ابتدا مهاجرت و سكني گزيدن در فلسطين به هيچ وجه يك اشتياق فعال در ذهن يهوديان نبود؛ از اين روست كه شاهد امواج مهاجرت يهوديان به آمريكا واروپا هستيم . از سوي ديگر يهوديان ارتدوكس با اعتقاد به ظهور ((مسيح نجات بخش)) قوم يهود كه از نظر آنان در آخرالزمان ظهور خواهد كرد ، مانع ديگري در راه تحقق اهداف صهيونيسم بودند. در اين ميان حاخام آبراهام كوك در نقطه مقابل يهوديان سنتي-ارتدوكس كه تبعيد را خواست خداوند و جزء لاينفك تجربه ديني مي دانستند، به طرح ايده ي نسبت يهوديان با ((ارض اسرائيل)) پرداخت. طبق انديشه حاخام كوك ، يهود در تبعيد فاقد وجود اصيل ، فعال و حقيقي است. تنها با استقرار مجدد آنان در سرزمين فلسطين مي توان حضور و تاثير زنده يهود در زندگي خود و جهان را به وضوح ديد ، زيرا اراده خداوند از طريق اين قوم برگزيده ، ظهور و بروز خواهد كرد . حاخام كوك معتقد بود كه روح خدت و روح قوم بني اسرائيل واحد است و خدا در روح اين قوم حلول خواهد كرد، اما اين روح بدون سرزمين كامل نيست . از همين عبارت به راحتي مي توان نتيجه گرفت كه تجلي كامل روح خدا در قوو بني اسرائيل منوط به استقرار در ((ارض اسرائيل)) و بازيافت آن است؛ و اين همان اساس و پايه انديشه صهيونيسم مذهبي است .
صهيونيسم مذهبي ، بازگشت به سرزمين مقدس را به عنوان تنها راه حل مشكل يهود مطرح ساخت و معتقد بود كه تنها حضور مجدد قوم بني اسرائيل در فلسطين و تكرار زندگي در درون اين سرزمين ؛ مي تواند روح قومي يهود را احيا نمايد و موجب بازگشت مجدد قداست حقيقي يا همان ظهور و حضور خداوند در عالم هستي و به ويژه حيات يهود شود.
از انديشه حاخام آبراهام كوك كه مي توان وي را بنيان گذار صهيونيسم مذهبي نوين تلقي كرد ، اهميت تاسيس كشور و دولت يهود براي ظهور اراده الهي مورد نظر وي ، استنباط مي شود. بدين معنا كه فراهم شدن شرايط استقرار مجدد قوم يهود ، منوط به تاسيس نهادهايي مي گردد كه به جلب،بسيج،سازماندهي و تامين يهوديان در نقاط مختلف سرزمين و بازپس گيري سرزمين اقدام نمايند و دولت اسرائيل با تامين و بسيج مي تواند زمينه فعليت يافتن اهداف موعود ومسيحيايي را براي قوم يهود فراهم آورد . از اين روست كه دولت اسرائيل ، در انديشه حاخام ((روي كوك)) فرزند و ادامه دهنده راه حاخام كوك ، چهره اي نجات بخش مي يابد و مقدمه ظهور مسيح رهايي بخش قوم يهود و تحقق سكوت خداوند به دست وي شمرده مي شود .
تا اين مرحله شايد اعتقاد به چنين انديشه هايي چندان خطرناك به نظر نيايد اما آنجا كه مبناي عمل جنبش هاي افراطي همچون ((جنبش گوش آمونيوم)) قرار مي گيرد، درجه تخريب آن آشكار مي شود. جنبش گوش آمونيوم با داشتن ارادت قلبي به آموزه هاي ربي آبراهام كوك و فرزندش ((روي كوك)) و نشات گرفتن از اين تفاسير عرفاني و رازآلود از قوم يهود و سرزمين فلسطين ، با خشونت هر چه تمام تر در صدد پاكسازي ((ارض اسرائيل)) از اعراب و نهايتا تصرف تمام سرزمين هاي توراتي و الحاق آن به سرزمين اسرائيل برآمده است. پاكسازي سرزمين اسرائيل برآمده از انديشه حاخام آبراهام كوك است كه به نفي سكونت غيريهوديان (نامقدس) در سرزمسن مقدس فلسطين حكم مي كند. به اعتقاد رهبران گوش آمونيوم ، تمام يهوديان در برابر تحقق رهايي كامل سرزمين هاي توراتي ، مسئول و حامل رسالت ديني هستند و تا تماميت سرزمين شان تحقق نيابد ، آزادي اخلاقي و معنوي يهود به عنوان يك غايت مسيحيايي نيز به تاخير خواهد افتاد. بنابراين ، در راستاي حصول اين هدف به هر قيمت ، ولو سركوب و نابودي اعراب ، به بسيج نيرو، منابع و كاربرد خشونت در قالب ترور،بمب گذاري، تصرف سرزمين ها و شهرك سازي اقدام كردند. شايان ذكر است كه گوش آمونيوم در مقابل ساير گرايش هاي صهيونسم خود را صهيونيسم واقعي مي داند.
البته لازم به ذكر است بيشتر اين نوشته ها رو از كتاب صهيونيسم نوزايي استقرار فروپاشي نوشته آقاي احمد سروش نژاد با مقداري تحريف و تغيير ، براتون نوشتم......
و جا داره از زحمات اين نويسنده بزرگ نهايت تشكر را بكنم چونكه از منابع بسيار زيادي اين كتاب رو گردآوري كردند.....
صهيونيسم مذهبي
صهيونيسم، عصاره ي تاريخ جديد يهوديت در جهان و يكي از عناصر موثر در تكوين فرهنگ سياسي همه ي گروههاي فعال در اسرائيل است. منشه بن اسرائيل(1606-1657)، واعظ يهودي آمستردام را مي توان پايه گذار صهيونيسم مذهبي به شمار آورد. تلاش هاي منشه براي گشودن راه يهوديان به انگلستان، نام وي را در تاريخ ثبت كرد. در دوران كرامول و با توجه به ضعف اقتصادي كه جامعه انگليس با آن روبه رو بود، سرمايه يهوديان كه پيش از آن از انگليس رانده شده بودند، به شدت نظر كرامول را جلب كرد. منشه پس از ورود به انگلستان به محضر كرامول پذيرفته شد و با تاثيري كه بر وي گذاشت به راحتي در تغيير ديدگاه انگليسيها نسبت به يهويان فعاليت كند. در واقع در فاصله تبعيد يهوديان از انگلستان در سال 1290 تا به قدرت رسيدن كرامول در سال 1649، حتي يك نفر يهودي به طور قانوني وارد انگلستان نشده بود. منشه درخواست كرد كه يهوديان را بدين شرط به انگلستان راه دهند كه سوگند وفاداري به سلزنت ياد كنند، آزادي مذهبي به آنها اعطا شود، از جور و ستم در امان باشند و اختلافات داخلي آنها توسط حاخام ها و طبق قانون خودشان بدون اينكه ناقص قوانين انگلستان باشد، خل و فصل شود.
با پذيرش ورود يهوديان به انگلستان، منشه تصور ميكرد كه در پي آن ((ارض مقدس با همه شكوه مسيحيايي خود به بني اسرائيل بازگردانده خواهد شد.))
منشه در عين حال بر اين باور بود كه خداوندرحمت ويژه اي به روح و جان قوم يهود اعطا كرده است و با بهره گيري از همين رحمت ويژه ، قوم يهود ميتواند وجود محسوس خداوند را حس كند و اينكه يهوديان بايد يك قوم متمايز باقي بمانند و از امتياز خاص زندگي تقدس بخش خود برخوردار باشند.
منشه همواره در اين انديشه بود كه پراكندگي عمومي يهوديان، مقدمه اي براي بازگشت آنان به فلسطين است: ((به منشه الهام شده بود كه يهوديان بايد در انگلستان اسكان يابند تا راه براي اسكان دوباره آنها در فلسزين هموار شود.)) با توجه به معاني اين جملات آنچه از انديشه هاي منشه ميتوان نتيجه گرفت اين است كه در آن مقطع تاريخي ، منشه از نخستين صهيونيست هاي مذهبي بوده است.
دو قرن پس از منسه، انديشه هاي وي توسط چند حاخام بلند پايه گسترش يافت، اما اين بار اين انديشه ها متاثر از رشد ملي گرايي در اروپا بودند و حاخام هاي يهودي عنصر ملت يهود را نيز بر عنصر مذهب افزودند. در ميان حاخام هاي ادامه دهنده ي انديشه ي منشه ميتوان به حاخام آبراهام اسحاق كوك(1865-1935) اشاره كرد كه از برجسته ترين نمايندگان صهيونيسم مذهبي محسوب ميشود. در يك بيوگرافي مختصر از كوك آورده اند كه وي متولد روسيه بوده است و در سن چهل سالگي در فلسطين سكني گزيد و حاخام بزرگ يهوديان اشكنازي شد.
صهيونيسم مذهبي، پيشينه اي از تفسير عرفاني از سرزمين و نسبت مردم يهود با ((ارض اسرائيل)) دارد. همانطور كه در بخش صهيونيسم سياسي اشاره شد، جنبش صهيونيسم به بهره گيري از احساسات ديني مردم يهود و امتزاج آن با عناصر ملي گرايي و ليبراليسم ، و هم چنين با استفاده از موج يهودبيزاري اواخر قرن نوزدهم در اروپا، يهوديان را تشويق به مهاجرت به فلسطين مي كرد. صهيونيسم در كنار ايدئولوژيك كردن يهودآزاري ، با تكيه كردن برميراث فرهنگي-مذهبي يهوديان و تعلق خاطر تاريخي و مذهبي آنها به اورشليم ، تصوير مقدسي از اين سرزمين را در ذهن يهوديان آواره تبليغ كرد و به تحريك عواطف مذهبي يهوديان براي حمايت از طرح مهاجرت و اسكان در فلسطين پرداخت. واكنش اوليه يهوديان در نقاط مختلف جهان نسبت به تبليغات سرزمين محور صهيونيسم ، بيانگر آنست كه در ابتدا مهاجرت و سكني گزيدن در فلسطين به هيچ وجه يك اشتياق فعال در ذهن يهوديان نبود؛ از اين روست كه شاهد امواج مهاجرت يهوديان به آمريكا واروپا هستيم . از سوي ديگر يهوديان ارتدوكس با اعتقاد به ظهور ((مسيح نجات بخش)) قوم يهود كه از نظر آنان در آخرالزمان ظهور خواهد كرد ، مانع ديگري در راه تحقق اهداف صهيونيسم بودند. در اين ميان حاخام آبراهام كوك در نقطه مقابل يهوديان سنتي-ارتدوكس كه تبعيد را خواست خداوند و جزء لاينفك تجربه ديني مي دانستند، به طرح ايده ي نسبت يهوديان با ((ارض اسرائيل)) پرداخت. طبق انديشه حاخام كوك ، يهود در تبعيد فاقد وجود اصيل ، فعال و حقيقي است. تنها با استقرار مجدد آنان در سرزمين فلسطين مي توان حضور و تاثير زنده يهود در زندگي خود و جهان را به وضوح ديد ، زيرا اراده خداوند از طريق اين قوم برگزيده ، ظهور و بروز خواهد كرد . حاخام كوك معتقد بود كه روح خدت و روح قوم بني اسرائيل واحد است و خدا در روح اين قوم حلول خواهد كرد، اما اين روح بدون سرزمين كامل نيست . از همين عبارت به راحتي مي توان نتيجه گرفت كه تجلي كامل روح خدا در قوو بني اسرائيل منوط به استقرار در ((ارض اسرائيل)) و بازيافت آن است؛ و اين همان اساس و پايه انديشه صهيونيسم مذهبي است .
صهيونيسم مذهبي ، بازگشت به سرزمين مقدس را به عنوان تنها راه حل مشكل يهود مطرح ساخت و معتقد بود كه تنها حضور مجدد قوم بني اسرائيل در فلسطين و تكرار زندگي در درون اين سرزمين ؛ مي تواند روح قومي يهود را احيا نمايد و موجب بازگشت مجدد قداست حقيقي يا همان ظهور و حضور خداوند در عالم هستي و به ويژه حيات يهود شود.
از انديشه حاخام آبراهام كوك كه مي توان وي را بنيان گذار صهيونيسم مذهبي نوين تلقي كرد ، اهميت تاسيس كشور و دولت يهود براي ظهور اراده الهي مورد نظر وي ، استنباط مي شود. بدين معنا كه فراهم شدن شرايط استقرار مجدد قوم يهود ، منوط به تاسيس نهادهايي مي گردد كه به جلب،بسيج،سازماندهي و تامين يهوديان در نقاط مختلف سرزمين و بازپس گيري سرزمين اقدام نمايند و دولت اسرائيل با تامين و بسيج مي تواند زمينه فعليت يافتن اهداف موعود ومسيحيايي را براي قوم يهود فراهم آورد . از اين روست كه دولت اسرائيل ، در انديشه حاخام ((روي كوك)) فرزند و ادامه دهنده راه حاخام كوك ، چهره اي نجات بخش مي يابد و مقدمه ظهور مسيح رهايي بخش قوم يهود و تحقق سكوت خداوند به دست وي شمرده مي شود .
تا اين مرحله شايد اعتقاد به چنين انديشه هايي چندان خطرناك به نظر نيايد اما آنجا كه مبناي عمل جنبش هاي افراطي همچون ((جنبش گوش آمونيوم)) قرار مي گيرد، درجه تخريب آن آشكار مي شود. جنبش گوش آمونيوم با داشتن ارادت قلبي به آموزه هاي ربي آبراهام كوك و فرزندش ((روي كوك)) و نشات گرفتن از اين تفاسير عرفاني و رازآلود از قوم يهود و سرزمين فلسطين ، با خشونت هر چه تمام تر در صدد پاكسازي ((ارض اسرائيل)) از اعراب و نهايتا تصرف تمام سرزمين هاي توراتي و الحاق آن به سرزمين اسرائيل برآمده است. پاكسازي سرزمين اسرائيل برآمده از انديشه حاخام آبراهام كوك است كه به نفي سكونت غيريهوديان (نامقدس) در سرزمسن مقدس فلسطين حكم مي كند. به اعتقاد رهبران گوش آمونيوم ، تمام يهوديان در برابر تحقق رهايي كامل سرزمين هاي توراتي ، مسئول و حامل رسالت ديني هستند و تا تماميت سرزمين شان تحقق نيابد ، آزادي اخلاقي و معنوي يهود به عنوان يك غايت مسيحيايي نيز به تاخير خواهد افتاد. بنابراين ، در راستاي حصول اين هدف به هر قيمت ، ولو سركوب و نابودي اعراب ، به بسيج نيرو، منابع و كاربرد خشونت در قالب ترور،بمب گذاري، تصرف سرزمين ها و شهرك سازي اقدام كردند. شايان ذكر است كه گوش آمونيوم در مقابل ساير گرايش هاي صهيونسم خود را صهيونيسم واقعي مي داند.
خدایا ...!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!
نیازی به زمین لرزه نیست ...!
کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت ...!!!