پیروزی های بدون جنگ آدولف هیتلر- فتح اتریش

در اين بخش مي‌توانيد در مورد کليه‌ي مباحث مرتبط با تاريخ جهان به بحث بپردازيد

مدیران انجمن: abdolmahdi, رونین, شوراي نظارت

ارسال پست
New Member
نمایه کاربر
پست: 9
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۱, ۶:۰۲ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 13 بار

پیروزی های بدون جنگ آدولف هیتلر- فتح اتریش

پست توسط meriwan »

 فتح اتریش بدون هیچ جنگ و خون ریزی توسط هیتلر را می توان یکی از شاهکارهای سیاسی وی قلمداد کرد.


دو کشور همسایه آلمان و اتریش ازدیرباز چه از حیث فرهنگی و چه از حیث خونی آمیختگی فراوانی با یکدیگر داشته و دارند. هر دو به زبان آلمانی صحبت می کنند و به عقیده بسیاری مردم کشور اتریش اصالتا و از قدیم آلمانی بوده اند که در طی سالیان مرزها این مردم را از هم جدا کرده. لازم به ذکر است شخص آدولف هیتلر خود متولد و بزرگ شده اتریش بوده و چندین سال از عمرش را در وین پایتخت اتریش سپری کرده بود.

هیتلر در کتابش نبرد من گفته: ملت آلمان تنها در یک صورت به پیروزی نهایی خود دست می یابد که تمام ملت آلمان در اروپا با یکدیگر متحد شوند. بی شک یکی از منظورهای او مردم آلمانی اتریش بود .

اکنون می پردازیم به جزئیات بیشتر از اولین فتح بدون جنگ آدولف هیتلر یعنی اتریش.

سحرگاه روز یازدهم فوریه 1938 کورت فون شوشنیگ صدر اعظم اتریش به اتفاق وزیر خارجه خود وارد آلمان و ویلای شخصی آدولف هیتلر برای حل اختلافات دو کشور آلمان و اتریش شدند. استقبال از شوشنیگ دوستانه بود ولی وقتی سر میز مذاکره نشستند هیتلر ابتدا شروع به انتقاد از سیاست اتریش کرد و بدرفتاری با نازی های اتریش و باقی ماندن اتریش در جامعه ملل را پس از خروج آلمان از این سازمان دلیل سیاست خصمانه اتریش نسبت به آلمان تلقی کرد. هیتلر سپس گفت که اتریشی ها نیروهای نظامی خود را در مرز آلمان تقویت کرده و پل های ارتباطی دو کشور را مین گذاری نموده اند و مجموع این اعمال دلیل خصومت حکومت فعلی اتریش با آلمان است. سپس هیتلر خطاب به صدر اعظم اتریش گفت : “رایش (حکومت آلمان) امروز یکی از قدرتهای بزرگ اروپا و جهان به شمار می آید و من دیگر چنین وضعی را تحمل نخواهم کرد. تجهیزات دفاعی شما در برابر نیروهای آلمان پشیزی ارزش ندارد و ممکن است یک روز صبح از خواب بیدار شوید و سربازان آلمانی را در خیابانهای وین ببینید.”

فون شوشینگ سپس با حفظ خونسردی اش ضمن رد ادعای هیتلر درباره اینکه اتریش سیاست خصمانه ای نسبت به آلمان دارد در پاسخ به هیتلر گفت: “اتریش در دنیا تنها نیست و تجاوز به اتریش به معنی یک آغاز یک جنگ بزرگ است”

هیتلر با خنده ای گفت “خاطرتان جمع باشد آقای شوشنیگ، نه انگلیس، نه فرانسه و نه ایتالیا یک انگشت خود را هم به خاطر اتریش تکان نخواهند داد!” سپس به شوشنیگ اولتیماتوم داد که فقط تا بعد از ظهر همان روز وقت دارد خواستهای آلمان را تامین کند.


ساعت چهار بعد از ظهر ریبن تروپ وزیر خارجه آلمان توافقنامه آماده شده ای را مقابل صدراعظم اتریش گذاشت و گفت این متن با نظر پیشوای آلمان تهیه شده و با امضای آن اختلافات ما حل خواهد شد. در این توافقنامه نوشته شده بود که دولت اتریش کلیه نازیهای زندانی را آزاد می کند و تشکیلات آنها را قانونی می شناسد. “آرتور سیس اینکارت” رهبر سازمان پان ژرمن (طرفدار وحدت با آلمان) با اختیارات کامل در اداره پلیس اتریش به وزارت کشور اتریش منصوب می گردد و وزیر دفاع فعلی اتریش هم که به خصومت با آلمان شهرت دارد جای خود را به یک وزیر دفاع معتدل می دهد. در مقابل این امتیازات از طرف دولت اتریش، آلمان پشتیبانی خود را از استقلال و تمامیت ارضی اتریش اعلام می داشت.

شوشنیگ حاضر به امضای این سند نشد. سپس صدراعظم اتریش همراه با وزیر خارجه اش نزد هیلر رفتند و هیتلر او را تهدید کرد که اگر همین امشب این سند به امضا نرسد تصمیمی را که باید بگیرد خواهد گرفت. هیتلر برای اینکه تهدید خود را کاملا جدی نشان بدهد ژنرال کایتل وزیر جنگ خود را احضار کرد و به او گفت که طرح عملیات نظامی در اتریش را تهیه نماید. پس از اندکی هیتلر به آنها گفت شما این توافق نامه را امضا کنید ولی اجرای آن را به موافقت رئیس جمهوری اتریش (میکلاس) موکول نمایید. اسناد با شرطی که به آن اضافه شده بود امضا شد، و هیتلر پس از گرفتن امضا از صدر اعظم اتریش به او گفت که حالا سه روز به شما مهلت می دهم که توافقنامه را به مرحله اجرا در اورید.

صدراعظم در بازگشت به کشور خود سه پیشنهاد در برابر رئیس جمهوری اتریش قرار داد: او را از کار برکنار کند و ب انتصاب یک صدراعظم جدید عملا توافقنامه ای را که او امضا کرده است باطل کند. استعفای او را بپذیرد و صدراعظم جدید را مامور مذاکرات تازه ای با هیتلر بکند و یا اینکه به توافقنامه ای که امضا شده است عمل نماید.

میکلاس رئیس جمهوری اتریش تماس های محرمانه ای را با دولت انگلستان، فرانسه و ایتالیا گرفت که نتیجه مورد نظر را به بار نیاورد و رئیس جمهوری اتریش سرانجام به اجرای قرارداد برچسدگان رضایت داد.

هیتلر پس از این اتفاق که بسیار موجب خوشحالی اش شده بود روز بیستم فوریه طی نطقی در مجلس رایشتاگ موضوع تشکیل آلمان بزرگ و وحدت دو ملت آلمانی زبان را که در واقع یک ملت هستند عنوان کرد.

صدراعظم اتریش که دولت اتریش را در خطر می دید با ارجاع استقلال یا پیوستن به آلمان به آراء عمومی موکول شود. و به همین جهت روز یکشنبه 13 مارس 1938 را برای انجام این رفراندوم در نظر گرفت و تبلیغات وسیعی را برای افزایش عمومی در این رفراندوم آغاز کرد.

این کار صدراعظم اتریش ، هیتلر را غافلگیر و عصبانی کرد ولی او کسی نبود که به این سادگی میدان را خالی کند. روز دهم مارس دو فرمان از طرف هیتلر صادر شد، فرمان نخست خطاب به کایتل وزیر جنگ برای تدارک عملیات نظامی سریع در اتیش و فرمان دوم خطاب به نازی های اتریش برای آغاز یک حرکت عمومی به منظور بر هم زدن طرح رفراندوم شوشنیگ بود. روز یازدهم مارس آرایش جنگی نیروهای آلمان در مرزهای اتریش آغاز گردید و در شهرهای اتریش نازیها با شعار “یک ملت.یک دولت.یک رهبر” دست به تظاهرات زدند.

ساعت 10 بامداد جمعه یازدهم مارس اولتیماتوم هیتلر به شوشنیگ ابلاغ شد: صدراعظم اتریش باید تا ظهر استعفا بدهد و تاریخ رفراندوم به دو هفته بعد موکول شود. با شرط دوم موافقت شد اما این برای آلمانها کافی نبود و هرمان گورینگ که از طرف هیتلر با وین مذاکره می کرد خطاب به وزیر کشور اتریش گفت که اگر تا دو ساعت دیگر کابینه استعفا ندهد و سیس اینکارت وزیر کشور طرفدار آلمان صدراعظم نشود نیروهای آلمان وارد خاک اتریش خواهند شد.

شوشنیگ از انگلستان استمداد کرد که چمبرلن نخست وزیر انگلستان به صدراعظم اتریش توضیه کرد از در مسالمت در آید و تلگرافی به این مضمون به شوشنیگ مخابره شد که دولت انگلستان نمی تواند در شرایط فعلی کمکی به اتریش بکند. با روابط خوب هیتلر و موسولینی هم از ایتالیا هم انتظار کمک نمی رفت و فرانسه هم که خود در معرض تهدید قرار داشت نمی توانست کاری بکند. پیش بینی هیلر درست از آب در آمد و هیچ کس انگشت خود را برای کمک به اتریش تکان نداد. شوشنیگ در یک پیام رادیویی در حالی که به زحمت جلوی گریه خود را می گرفت استعفای خودش را به مردم اعلام کرد. رئیس جمهوری اتریش استعفای شوشنیگ را پذیرفت ولی از تعیین سیس اینکارت به جانشینی وی خودداری کرد.

بعد از ظهر روز یازدهم مارس هیتلر فرمان نهایی حمله به خاک اتریش را صادر کرد و سحرگاه روز شنبه داوزدهم مارس نیروهای آلمانی بدون برخورد با کمترین مقاومتی وارد خاک اتریش شدند و با مقدماتی که از قبل از طرف نازی های اتریش فراهم شده بود در همه جا با استقبال پر شور و کف زدنها و پرتاب گل مواجه شدند.
آدولف هیتلر در اتریش



هیتلر بعد از ظهر روز 12 ام مارس وارد اتریش شد و در نخستین مرحله دیدار از وطن اصلی خود به زادگاهش “برونو” رفت. از برونو تا شهر لینز که هیتلر روزگار نوجوانی خود را در آن بسر آورده بود مراسم استقبال پر شوری از هیتلر تدارک شد و پرچم های صلیب شکسته بر فراز هر ساختمان و مغازه ای در اهتزاز بود. هیتلر برای ایرد نطقی خطاب به مردم لینز در بالکن ساختمان شهرداری حاضر شد ولی هنوز چند کلمه ای نگفته بود که از شدت هیجان اشن از چشمانش جاری شد. روز 13 مارس هیتلر پیروزمندانه وارد وین شد. شهر غرق در پرچم های صلیب شکسته بود. هیتلر سپس به “لئوندینگ” رفت و دسته گلی نثار قبر والدین خود کرد و مدتبی بر سر گور آنها دعا خواند.

آن شب ضیافت با شکوهی برای هیتلر و همراهانش در هتل مجلل امپریال وین برگزار شد. از هیتلر مانند یک قهرمان فاتح در برلن استقبال شد. هیتلر روز دهم آوریل را برای مراجعه به آرای عمومی در “آلمان بزرگ” یعنی کشور واحد آلمان و اتریش تعیین کرد.

در روز مراجعه به آرای عمومی 99/73 درصد رای دهندگان اتریشی به نفع پیوستن اتریش به آلمان رای دادند که از نسبت رای دهندگان آلمانی (99/02 درصد) هم بیشتر بود.

هیتلر در آخرین سخنرانی خود قبل از اخذ رای در وین گفت: “من ایمان دارم که این اراده خداوندی بود که فرزندی از این سرزمین را به آلمان فرستاد تا موجبات پیشرفت و ارتقاء او را تا مقام رهبری آلمان قراهم ساخت تا بتواند روزی آلمان بزرگ را از پیوستن این دو کشور فراهم آورد”

هیتلر در جریان مسافرت خود در نقاط مختلف اتریش ملاقاتهای جالب دیگری هم داشت که از آن جمله ملاقات با معلم تاریخ خود پروفسور هومر و یافتن دوست صمیمی دوران جوانیش “کوبیزک” بود.
آدولف هیتلر و سران حزب نازی در وین


به دنبال مراجعه به آرای عمومی برای پیوستن اتریش به آلمان انتخابات برای تعیین نمایندگان مجلس بزرگ رایشتاگ نیز صورت گرفت و 99/8 درصد مردم آلمان و اتریش به نامزدهای انتخاباتی حزب نازی رای دادند.
 
تصویر
کسی که میخواهد زنده بماند باید مبارزه کند و کسی که دست از مبارزه بردارد آن هم در جهانی که هستی آن وابسته به مبارزه کردن است لایق زنده ماندن نیست . [COLOR=#696969]هیتلر 
ارسال پست

بازگشت به “تاريخ جهان”