
ساعت 8:30بود که بمب (پسر کوچک)در ارتفاع 580متری رها شد 480ثانیه بعد ابتدا برق آبی _سفید کور کننده ای درخشید اما عذاب دیگری در انتظار مردم بود عده ای به ذرات سوخته ریز تبدیل شدند.عده ای بخار شدندوآنهایی که در وسط مهلکه گیر افتاده بودند خوشبخت ترین مردگان بودند0موج انفجار پوست بدن را جدا میکرد گرمایی شدید تخم چشم های مردم را ترکاند.شیشه های نوک تیز در بدن مردم فرو رفتند و 48 ساختمان با خاک یکسان شد.

که زنده ماندن تلوتلو خوران به دنبال قطره ای آب میگشتند.نقش کیمونو ها روی بدن ها چاپ شده بود کمی دورتر عده ای از موج انفجار له شدند و عده ای دیگر زیر مصالح ساختمانی زندانی شدند تا به فجیع ترین وضعی که فکرش را نمیکردند بمیرند.

10ساله ای پوست بدنش جدا شده بود و فریاد میزد .فریاد های دلخراش از همه جای هیروشیما میامد عده ای فقط دست و پای خودرا حرکت میدادند و لحظه ای بعد جان میسپردند کپه ای از مگس ها رو بدن های هر انسان زنده و مرده نشسته بودند.

همه جا عوض شده بود و از قهوه ای به قرمز تبدیل شده بود.بوی ناشی از اجساد مردگان میامد هیروشیما دیگر به جزیره دی سبز معروف نبود بلکه جهنم شده بود.بوی بدعفونت تهوع آوری در فضا پیچیده بود حیوانات هم مرده بودند اما از دست کسی کاری بر نمیامد.


/ جان سپردند و تا آخر سال مردم به بیماری های ناشی از بمب اتم میمردند.هزاران نوزاد ناقص الخلقه به دنیا آمدند وعده ی زیادی هم به بیماری های ناشی از بمب (بخصوص سرطان خون)
یک از یازده نفر که در هواپیما بودند نمیدانستند چه چیزی را حمل میکنند فقط خلبان تیتز خبر داشت پس از انفجار ناگهان مسئول فیلم برداری فریاد زد <<خدای من ما چه کردیم؟>> نگاه سرد خلبان به او فهماند که ساکت باشد سیاستمداران آمریکا گفتند هزاران نفر مردند بقیه هم میمیرند چه اهمیتی دارد!!!
آمریکا خوشحال و سرمست از پیروزی بودند و تا سالها نوشتن درباره ی این فاجعه ممنوع بود تا اینکه <جان هرسی>برای اولین بار آن را نوشت و مردم را متوجه کثافت کاری سیاستمدارانشان در ژاپن کرد نسل جدید آمریکا هنوز اعتقاد ندارند که از ژاپن معذرت بخواهند و هنوز گروه های ژاپنی مثل ارتش سرخ ژاپن وجود دارند که به انتقام بیاندیشند.
[COLOR=#b22222]
منبع:http://www.forum.nazicenter.ir/
