توطئه جدید امریکا و اروپا برای فلج کردن صنعت چین؟

در اين بخش ميتوانيد درباره موضوعاتي كه در انجمن براي آنها بخشي وجود ندارد به بحث و گفتگو بپردازيد

مدیران انجمن: رونین, Shahbaz, MASTER, MOHAMMAD_ASEMOONI, شوراي نظارت

ارسال پست
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 1742
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۴ شهریور ۱۳۸۹, ۹:۱۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3423 بار
سپاس‌های دریافتی: 5849 بار

توطئه جدید امریکا و اروپا برای فلج کردن صنعت چین؟

پست توسط shafagh »

 در ماه های اخیر  شاهد بالا گرفتن بحث گرمایش زمین و تخریب صنایع در طبیعت در کلیه رسانه های غربی بوده و هستیم طوریکه روزانه در همین رسانه BBC  یا رسانه Iran National ( که با سفارش وبودجه عربستان سعودی پایه گذاری شده ) بطور مکرر و میان برنامه ای، گزارشات و ویدئوهای مختلفی حاوی نظرات دانشمندان و طرفداران حفظ محیط زیست و حتی سیاستمداران غربی در اینمورد پخش می شود تا جاییکه اخیرا کنفرانسی شامل 20 کشور از جمله امریکا (که قبلا زیر بار تقلیل گازهای گلخانه ای از طرف صنایع اش نمی رفت) در ایتالیا بر پا شده ونماینده  چین و همچنین رییس جمهور ترکیه و نخست وزیر هند هم (جهت تالیف قلوب) حضور داشتند.

همه سران کشورهای غربی دور حوض معروف کشور ایتالیا جمع شده و نمایندگان این کشورهای اسیایی را هم لابلای خود جا دادند وانها را تشویق کردند تا مثل گروه غربی سکه ای در ان حوض انداخته و از این تجمع خیلی دوستانه و محبت امیز خوشحال و خوشوقت شوند! (البته خوب شد بایدن که تعادل ندارد همراه سکه در حوض نیفتاد).
در اینجا من بیاد جلسات برجام و لبخندهای دروغ نمایندگان امریکا و اروپا افتادم که بالاخره بعد از مدت های طولانی بحث و  گفتگو، همگی عهدنامه برجام ممهور به مهر دولت هایشان را امضاء کردند اماهنوز جوهر و مرکب ان امضائات و مهرها خشک نشده زدند زیر قولشان و گفتند؛ کدام قرارداد،کدام برجام، کدام امضاء، کدام رفع تحریم وکذالک!

حالا می بینم همان مکارها و دغل بازهایی که نه حرف اشان حرف است و نه قول اشان قول، بازار مکاره ی دیگری با عنوان نجات زمین و بهسازی محیط زیست با محدود کردن گازهای گلخانه ای ایجاد شده توسط صنایع بر پا کرده اند که مسلما نقشه دیگری در پشت این پرده نمایشی است که بازیگراصلی اش بایدن رییس جمهور جدید امریکاست که در مورد اوضاع نابسامان طبیعت و اب و هوای زمین و اثرات تخریبی صنعت بر طبیعت به ایراد سخنرانی مبسوطی پرداخت!

حالا اول می پردازیم به رییس جمهور ترکیه که ارزوی او و همه ی اسلافش شانه به شانه ایستادن کنار اروپایی ها وپیوستن دائمی ترکیه به اروپا بوده است. شاید ایشان خیال کنند این کنفرانس و جلسات تصفیه طبیعت یک رشته پیوند دوستی بین شرق و غرب و شروع یک اتحاد و اتفاق صمیمانه تر برای پیوندهای هرچه بیشتر است اما مسلما اوهم مثل بعض از ما که بر خلاف هشدار رهبری به اعتماد نکردن به وعده ها غرب به برجام امید بسته بودیم اشتباه می کند!

اقای اردوغان برای چنین مقاصد با نیت های دیگری دعوت می شوند کهدر این مورد همانا طبیعی جلوه دادن و تکمیل کردن تابلویی است که نقاشان ان همان امضاء کنندگان عهد شکن برجام می باشند! با اختلافاتی که قبلا بین غرب و ترکیه در گرفت و دولت این کشور متمایل به روابط سیاسی و تجاری بیشتری با روسیه شد قضیه روشن تر می شود. می خواهند ترکیه را به سمت خود بکشند البته بی انکه چیزی نصیب ان شود که تا به حال هم نشده! ترکیه در انجا سیاهی لشکر است و هیچگونه تطابق و تناسبی وتشریک منافعی با ان گرگ های خدعه گرعالم ندارد.  

اما هدف بزرگتر و اصلی تشکیل چنین کنفرانسی چین است! چین اکنون وسیع ترین صنایع و تولیدات جهان را دارد که در بازارهای جهانی بالاترین رتبه را کسب کرده است و از این جهت ضربه شدیدی متوجه صنایع امریکا واروپا شده است. اما باید توجه داشت قضیه دشمنی غرب با چین منحصر به همین قضیه صنایع عمومی و اقتصادی نیست.
غرب از دو قرن قبل و حتی پیش از ان سلسله مراتب ریاستی بر جهان داشته است که البته از بین ان گرگ ها همیشه یکی رییس بوده و بقیه تابع.  این ها خود را اقای جهان و غرب را مرکز تمدن عالم می دانسته اند که از بعد از جنگ جهانی دوم این امپراطوری و قدرت از انگلیس به امریکا منتقل شد. انها تمامی کشورها و ملت های بیرون از غرب را  نسل هایی نازل با قدرت تعقل و سیاست خفیف میدانند و بر اساس همین طرز تفکر تمامی ملل و کشورهای غیر غربی را ملزم به تسلیم و تبعیت از غرب و فرهنگ و سیاست ان می دانند.
حالا چین که علیرغم وفور و کثرت تعداد مردم ان، غرب قبلا ان را کشوری منفعل در مقابل خود می دانست تنها در طی چندین دهه به چنان پیشرفت های تکنولوژیکی،اقتصادی و حتی نظامی نائل امد که به یکی از سه قدرت مطرح تکنولوژیکی و اقتصادی جهان تبدیل شده و با ان زیر بنای قوی فناوری و اقتصادی بسرعت در حال تشکیل ارتشی مدرن و قدرتمند می باشد.
این قضیه بشدت دنیای غرب را نگران و قدرت و شوکت قبلی ان را تضعیف کرده است (البته به حق بگویم، خداوند سبحان قبلا بواسطه ایران اسلامی ستون های شوکت و تکبر غرب را فرو ریخت و فقط ویرانه ای از ان ماند). دیروز امریکا فقط مشغول مکابره اشکار سیاسی ومکابره پنهان نظامی با روسیه بر سر قدرت بود  اما حالا قدرتی سوم در بعد تکنولوژی، تجارت و اقتصاد و نظام در اسیا پا گرفته است که چین نام دارد و در جنبه رقابت کمتر از روسیه برای غرب نیست.
امریکا بر ژاپن، کره جنوبی و بیشتر کشورهای ان مناطق و حتی استرالیا استیلا و نفوذ موثر دارد در ان حال که چین بیخ گوش همه ی این کشورهای تابعه امریکاست و می تواند عامل خطری برای از دست رفتن همه این مستعمرات و منافع باشد.
وجود چین جولان امریکا در این کشورهای تحت الامر را محدود کرده است و نیروی دریایی چین که هر روز قوی تر و متعدد تر و مجهزتر از روز قبل می شود جابجایی ناوگانهای غرب چه امریکا و چه اروپا در دریاهای اطراف را مرعوب و محدوتر کرده است. امروز در دریاهای نزدیک به چین و ژاپن وقتی یک هواپیمای امریکایی از روی عرشه یک کشتی به پرواز در می اید چندین جنگنده پیشرفته چینی در فواصلی دورتر ان را رصد و پیگیری می کنند و اینگونه موارد تحقیروتخفیف امیر برای کاخ سفید تزاحمی تلخ و ناگوار وبنوعی اخطار است، انهم برای امریکایی که علیرغم همه شکست های سیاسی و پرستیژی هنوز خود را شماره یک جهان می داند! از طرفی اتحاد نزدیک چین و روسیه و دیدارها و مانورهای مکرر و مشترک نظامی گسترده این دو قدرت عرصه را بر نیروهای امریکایی مستقر در ژاپن و کره جنوبی و دریاهای اطراف تنگ تر کرده و نوعی جنگ و تحلیل روانی برای مجموعه نیروهای غرب و در راس انها امریکا تحمیل کرده است.

غرب با تمام قوا می کوشد به هر نحو شده جلو پیشرفت بیشتر چین را بگیرد، البته اینکه نمی تواند چیز دیگری است و باید توجه داشت امریکا هیچگاه از طرح ریزی نقشه برای پیشبرد مقاصد خود باز نمی ماند. مدتی قبل ترامپ رییس جمهور سابق امریکا سعی کرد با بستن مالیات های سنگین بر واردات کالاهای چینی به امریکا، به تجارت چین صدمه بزند که تا حدی هم موفق بود اما وسعت معاملات چین در دنیا بقدری است که چنین اقدامی از طرف امریکا خدشه ای به صنعت واقتصاد چین به معنایی که کاخ سفید در نظر داشت وارد نکرد.

حالا زعم بنده این است که امریکا و اروپا نقشه دیگری کشیده اند که طی یک کنفرانس به نام نجات زمین و ایجاد قراردادهای احتمالی بعدی و اینکه صنایع چین هم همراه با صنایع غرب دارد به طبیعت و اب و هوای زمین صدمه میزند بنحوی به صنعت چین مهار بزنند. شاید تحمیل مخارج سنگین به چین باشد یا شاید محدود کردن تولیدات یا بعض اقلام تولیدی با پشتوانه تصمیمات و عهدنامه های بعدی  بین المللی!

بهر حال چنین می نماید که هدف اصلی غرب چین باشد اما اینکه جزییات نقشه انها در مراحل بعدی  چه خواهد بود مبهم است اما کند کردن گردش چرخ صنایع ان کشور از احتمالات عمده می باشد.
ارسال پست

بازگشت به “ساير گفتگوها”