تسلا و ادیسون، نابغه و شیاد

در اين بخش ميتوانيد جديدترين اخبار برق و الکترونیک را مطالعه کنيد

مدیران انجمن: SAMAN, sinaset, شوراي نظارت

ارسال پست
Colonel II
Colonel II
نمایه کاربر
پست: 7545
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۷, ۴:۲۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 9280 بار
سپاس‌های دریافتی: 22106 بار

تسلا و ادیسون، نابغه و شیاد

پست توسط sinaset »

نیکولا تسلا نابغه بود و ادیسون کم و بیش یک شیاد. داستان چه بود؟

به گزارش ایسنا، مجله چلچراغ نوشت: «هفته اول ژانویه که بگذرد سالروز درگذشت بزرگ‌ترین مخترع جهان معاصر از راه می‌رسد: نیکولا تسلا. درگیری‌های او و ادیسون در دوره همکاری‌شان مسئله‌ای نیست که بر همه پوشیده باشد اما هنوز هم فضای عمومی ادیسون را بیش از تسلا می‌شناسد. به همین خاطر دفاع از تسلا و رویکردی که او به مسائل داشت، هنوز هم موضوعیت خود را از دست نداده و اتفاقا با موج الگوی «موفق»تراشی جدیدی که بین خانواده‌ها رایج شده، شاید بیش از هر زمان دیگری ضرورت پیدا کرده باشد.

برگردیم به تابستان سال ۱۸۵۶. روزهای اول تابستان بود. دهم ژوئیه همان سال بود که شهر سمیلجان، که امروز در کرواسی قرار دارد و آن زمان در امپراتوری اتریش بود، ناگهان تبدیل شد به محل تولد یکی از درخشان‌ترین ذهن‌های تاریخ مهندسی و اختراعات: نیکولا تسلا.

امروز اگر سری به صربستان هم بخواهید بزنید، متوجه خواهید شد که فرودگاه اصلی پایتخت این کشور هم به نام همین فرد است: نیکولا تسلا. جدای از این دو نمونه کوچک شهری، واحدی که با آن قدرت میدان مغناطیسی - که احتمالا درست‌ترش «چگالی شار مغناطیسی» یا همچین چیزی باشد - را هم معرفی می‌کنند، «تسلا» نام دارد. مثلا می‌گویند فلان میدان مغناطیسی یک تسلا قدرت دارد و بهمان میدان ۲ تسلا.

آن فرودگاه و این میدان مغناطیسی و این‌ها را کنار بگذاریم و هر چه سریع‌تر برویم سراغ آن مجسمه که جلوی یک ساختمان جا خوش کرده است. مرد لاغری‌ است. کشیده است و شمایلش بیشتر به نوابغ بدجنس داستان‌ها و کارتون‌هایی می‌خورد که این همه سال دیده‌ایم. خودش اما قدیمی‌تر از این داستان‌ها و کارتون‌هاست. دو شی در دست گرفته و احتمالا در ذهنش مرور می‌کند که با این دو چه می‌توان کرد و چه می‌توان ساخت و چه گره‌ای از مشکلات بشر می‌توان باز کرد.

تقویم ورق می‌خورد و می‌رسیم به ۱۸۸۴. سالی که تسلا به آمریکا سفر کرد و در آنجا کارمند کسی شد که تمام داستان‌ها و درگیری‌های یک‌ قرن اخیر فناوری و اختراعات را یک تنه به نام خود ثبت کرده است: توماس ادیسون.

البته کار برای ادیسون از سفر به آمریکا آغاز نشد. تسلا دو سال پیش از این که به آمریکا سفر کند، برای شرکت بزرگ ادیسون که شعب مختلفی در سرتاسر جهان داشت، کار می‌کرد، منتها نه در محل تولد خود که سمیلجان باشد و نه در محل مرگش که نیویورک. در سال ۱۸۸۲ کاری برای او در شعبه پاریس کمپانی ادیسون دست و پا شد و شاید بهتر باشد اگر قرار است رگ‌ و ریشه‌ای برای این جدال تاریخی بین دو تن از مشهورترین مخترعان قرن نوزدهم و بیستم پیدا کنیم، بازگردیم به همین سالی که او رفت به پاریس تا برای کمپانی ادیسون کار کند.

تنها چیزی که در ذهن داشت، خلاقیت بود. خیلی اهل کوشش‌های عجیب نبود اما می‌توانست پیچیده‌ترین طرح‌های سه بُعدی را تنها نگاهی بیندازد و از روی آنها قطعاتی دقیق طراحی کند. این مرد لاغر و کشیده رفت و رفت تا روزگاری تبدیل شد به کسی که درباره‌اش چنین می‌گویند: «اختراع چرخ با تمام اهمیتش، شاید چیزی بدیهی بود و به ذهن خیلی‌ها می‌رسید. اما اختراع چرخ نامرئی که از هیچ‌ چیز ساخته نمی‌شد مگر میدان مغناطیسی، مسئله‌ای دیگر بود. همین مسئله باعث می‌شود که با احترامی عمیق و دهانی باز به نیکولا تسلا نگاه کنیم.» (رینالد کَپ)

چه چیزی باعث شده که یکی از نویسنده‌های مشهور تاریخ علم و فناوری چنین نگاهی به نیکولای داستان ما داشته باشد؟ نیکولایی که تازه از مجسمگی خارج شده بود و در خیابان‌های پاریس و پس از آن نیویورک - یا شاید حتی شهری دیگر در ایالات متحده - پرسه می‌زد. جدلی عمیق پیش آمده بود بین دو چهره بسیار مشهور تاریخ علم. جدلی که شاید از همان کار در پاریس آغاز شد یا شاید هم از همان سفر به آمریکا. ریشه‌های اصلی این مسئله را البته می‌توان به دو فقره دیگر تقسیم کرد. همان چیزی که به آن علم و اقتصاد می‌گوییم. یکی از آنها نبوغی بی‌حد و حصر داشت؛ دیگری اما مردی سخت‌کوش بود که به مرور زمان تبدیل به تاجری شیاد شده بود: اولی نیکولا تسلا و دومی توماس ادیسون.

مردم آمریکایی

علیرغم تصور عمومی که خانواده‌های ایرانی از توماس ادیسون دارند که او نابغه‌ای بود که نه نیاز به درس داشت و نه مدرسه و تنها با تکیه بر هوش و البته سخت‌کوشی خود توانسته بود «برق را اختراع کند»، در هیچ‌ جای حهان، حتی آمریکا، چنین تصویری از او موجود نیست. ادیسون در دید همه، مردی سخت‌کوش بود که با نگاهی فنی توانسته بود اختراعاتی را به نام خود ثبت کند و پس از آن با به راه انداختن یک کمپانی عظیم، اختراعات کارمندانش را به نام خود ثبت می‌کرد و از دیگران هم اختراعاتی را می‌خرید. ادیسون بر خلاف باور عمومی نه «برق» را، بلکه «لامپ» را اختراع کرده بود. تمام این موارد هم مورد مناقشه در سطح بین‌المللی است.

تسلا که به تازگی راه افتاده بود و پاهای مجسمه‌ای‌اش با حرکت‌های سریع آشنا شده بودند، چند مشکل بسیار جدی با ادیسون پیدا کرد. در وهله اول رفتار ادیسون با او که کارمندش بود، بسیار نامحترمانه بود و این مسئله چندین‌ بار منجر شده بود به درگیری بین آنها. تسلا کارمندی عادی نبود. نبوغ او بود که بار اصلی علمی کمپانی ادیسون را بر دوش می‌کشید. همین مسئله باعث می‌شد که تسلا مدام خود را مردی اهل علم و ادیسون را انسانی حریص و پول‌پرست توصیف کند.

تسلا به سراغ جریان‌های متناوب در برق رفت و همین مسئله باعث شد که ادیسون مدام او و نحوه تفکرش را مسخره کند. به نظر ادیسون، تسلا انسانی خیالاتی و دیوانه بود که ایده‌هایش هیچ راهکار عملی در برابر خود نمی‌دید. تاریخ ثابت کرد که نه تنها ادیسون اشتباه می‌کرده، بلکه علیرغم تمام دست‌آوردهایش، این مجسمه قصه ماست که ایستاده و ننشسته. ایستاده و تاریخ فناوری برق در قرن بیستم را با همان جریان متناوبش یک‌سره دگرگون کرده است.

تسلا چهره‌ای بسیار تاثیرگذارتر از ادیسون در مهندسی برق بود اما تصور کنید روزی که او را فراخواندند تا «مدال ادیسون» را به او اهدا کنند، چه حسی داشت. تسلایی که فلوئورواسکوپ را ختراع کرده بود اما ادیسون به نام خود ثبتش کرده بود. تسلایی که چندین اختراع به ادیسون تحویل داد اما ادیسون پولشان را به او نمی‌داد.

زمانی که نیکولا تسلا روی نمونه‌های اولیه رادار کار می‌کرد، یکی از بزرگ‌ترین دل‌مشغولی‌های ادیسون، خندیدن به او و مسخره کردنش بود. ادیسون به حدی رقابت روانی با تسلا را بالا برده بود که خودش هم داشت دیوانه می‌شد. البته سابقه چنین جنونی در کارنامه ادیسون دیده می‌شد اما در یک مورد برای ترساندن نیکولا تسلا دست به کار عجیبی زد. او با استفاده از جریان متناوب تسلا، اولین صندلی الکتریکی اعدام را ساخت و اولین نفر به طرزی فجیع به این وسیله کشته شد. تصویر به حدی بد بود که جرج واشنگتن‌هاوس گفت: «بهتر بود از یک تبر استفاده می‌کردند.»

در نهایت این ادیسون بود که با تولید انبوه محصولات در کارخانه‌اش پول به جیب می‌زد و در نهایت چیزی از این پول و ثروت را با بزرگ‌ترین مخترع دو قرن اخیر سهیم نشد و تسلا در سن بالا، در روز هفتم ژانویه، در وضعیتی نسبتا فقیر، در نیویورک، در عالمی تنها، از دنیا رفت. داستان تسلا و ادیسون همان مثال بارزی است که می‌گوید «رو سیاهی ماند برای…» و ادیسون هم همین‌طور شد. او که اکنون مخترعی بزرگ به شمار می‌آید همان چهره‌ای است که باید بنشیند و نه به آینده که به گذشته و کارهایش فکر کند.

«پول آن‌قدر هم ارزش ندارد که انسان‌ها به آن بها می‌دهند. تمام پول من صرف آزمایش‌ها و اکتشافاتی شد که در نهایت این امکان را فراهم آوردند که مردم زندگی اندکی راحت‌تر داشته باشند.» (نیکولا تسلا)

خود تسلا هم چنین کاری کرد اما متاسفانه در طول زندگی‌اش گرفتار کسی شد که تقریبا تمام هم و غمش - حداقل از سنی به بعد - درآوردن پول بود و فروختن جنس به مشتری‌ها به هر ترفندی. ادیسون مردی بود که برنده بازی زندگی شد اما حیثیت پس از مرگ را باخت، تسلا اما ۸۶ سال سختی کشید و پس از آن آرامشی همیشگی خواهد داشت.»
"قرآن"(کلام خدا) ...راه سعادت و خوشبختی.
با عرض پوزش،دیگر در انجمن حضور ندارم،که به پیام ها پاسخ بدم.
Colonel II
Colonel II
نمایه کاربر
پست: 7545
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۷, ۴:۲۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 9280 بار
سپاس‌های دریافتی: 22106 بار

Re: تسلا و ادیسون، نابغه و شیاد

پست توسط sinaset »

باسلام 

در مقاله بالا کمی در رابطه با تسلا اغراق شده..ولی تسلا واقعا زحمات بیشتری در زمینه راه اندازی برق انجام داده..و تقریبا به نوعی خودش بوده که برق را در خانه ها به جریان انداخته (AC)

ولی اختراع برق نیز! خودش توسط مجموعه  ای از دانشمندان در طول قرن های مختلف به مرور تکمیل شده و راه اندازی شده!..

تسلا نیز، با جایگزینی AC کم هزینه بجایی DC پر هزینه .. عملا باعث شده،برق با سرعت در تمام دنیایی راه اندازی شود..

باتشکر.
"قرآن"(کلام خدا) ...راه سعادت و خوشبختی.
با عرض پوزش،دیگر در انجمن حضور ندارم،که به پیام ها پاسخ بدم.
Captain
Captain
نمایه کاربر
پست: 3539
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۲, ۱۱:۴۰ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 4753 بار
سپاس‌های دریافتی: 7046 بار

Re: تسلا و ادیسون، نابغه و شیاد

پست توسط bamn »

با سلام و ضمن تشکر از این مطلب مفید .

یک نکته جالب درباره ادیسون این است که شکل گیری هالیوود را مدیون او هستیم! ادیسون چه ربطی به هالیوود دارد؟

نگاتیو فیلمبرداری را شرکت ادیسون اختراع و انحصار تولید آن در آمریکا با این شرکت بود! وکلای ادیسون (که به شرکتشان تراست ادیسون می گفتند) شدیداً روی قوانین مالکیت معنوی حق استفاده از نگاتیو حساس بودند و با اینکه نتوانسته بودند حق تولید دوربین های فیلمبرداری را هم انحصاری کنند و هر فیلمسازی می توانست دوربین خودش را بسازد ، عملاً بدون نگاتیوهای ادیسون ، دوربین ها ارزشی نداشتند!!! و هر فیلمی که روی نگاتیو ضبط می شد ، باید بابت پخش آن به شرکت ادیسون پول پرداخت می گردید! اینطور شد که کمپانی های فیلمسازی که آن زمان اکثراً در نیویورک و شهرهای ساحل شرقی بودند به فکر چاره افتادند و تصمیم گرفتند با کوچ به کالیفرنیا ، وکلای ادیسون را به زحمت بیاندازند ، و این کوچ به دهکده هالیوود در حومه لس آنجلس ختم شد . قوانین ایالتی در کالیفرنیا آزادی بیشتری به کمپانی ها می داد و وکلای ادیسون نمی توانستند مثل گذشته آنها را تحت فشار قرار دهند و بعد از چند سال هم قانون انحصار نگاتیو لغو شد!
شادی روح پدرم و همه درگذشتگان

صلوات


Colonel II
Colonel II
نمایه کاربر
پست: 7545
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۷, ۴:۲۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 9280 بار
سپاس‌های دریافتی: 22106 بار

Re: تسلا و ادیسون، نابغه و شیاد

پست توسط sinaset »

باسلام 

ادیسون یک شرکت داشت،که مجموعه از مهندس رو کنترول میکرد و شرکتش نیز اختراعات زیادی رو به ثبت رسوند. تسلا هم در اون شرکت مدتی کار می کرد .

بطور کلی ادیسون نابعه یا .. نبود! ولی تسلا بود .

باتشکر.
"قرآن"(کلام خدا) ...راه سعادت و خوشبختی.
با عرض پوزش،دیگر در انجمن حضور ندارم،که به پیام ها پاسخ بدم.
ارسال پست

بازگشت به “اخبار برق و الکترونیک”