نظر شخصی شما در مورد امکان سفر در زمان چی هست ؟

[Mohammad 1985]

به این سادگی هام نمیشه گفت که زمان به معنای تغییر است, حتی قوی ترین نظریات هم قادر به تعریف دقیق زمان نیستند.

اصلا ممکنه چیزی به اسم زمان وجود خارجی نداشته باشه

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

به این سادگی هام نمیشه گفت که زمان به معنای تغییر است, حتی قوی ترین نظریات هم قادر به تعریف دقیق زمان نیستند.

اصلا ممکنه چیزی به اسم زمان وجود خارجی نداشته باشه

سلام

ممنون از نظرتون

به این مثال توجه کنید :

تعریف صدا :
لرزش و ارتعاشات مولکولها باعث تولید صدا میشه

حالا یکی میاد میگه اصلاً چیزی به نام صدا نداریم . در حقیقت فقط ارتعاشات مولکولی داریم و این ارتعاشات باعث تحریک الکتریکی در عصب‌های شنوایی میشه که در نهایت در مغز یک جور احساس رو به وجود میاره که ما بهش میگیم شنیدن صدا

حالا در مورد زمان هم بله ، درحقیقت زمان خودش چیزی نیست جز یک تعریف برای تغییرات در ماده و حتی ضدماده و کلاً زمان یک معیار هست برای اینکه تغییراتِ حالتی یا مکانیِ ماده یا مواد رو تشخیص بدیم و اندازه گیری کنیم

فقط همین .

تنه ی یک درخت رو می‌بُرند و تعداد حلقه های مقطعِ تنه رو میشمارند و میگن عمرش ۱۰۰ ساله چون ۱۰۰ حلقه داره .

حالا یکی میاد میگه ۱۰۰ سال یعنی چی ؟

بهش میگن ۱۰۰ سال یعنی اینکه زمین ۱۰۰ بار دور خورشید چرخیده و یا زمین ۳۶,۵۰۰ بار دور خودش چرخیده و یا ۱۰۰ بهار و تابستان و پاییز و زمستان رخ داده و یا نور خورشید فلان مقدار کیلومتر رو در فضا طی کرده

همه ی اینها فقط تغییر در حالت و مکان هست .

ثانیه ، دقیقه ، ساعت ، روز ، هفته ، ماه ، سال و قرن و غیره همگی واحد‌های اندازه گیری زمان هستند ولی چیزی نیستند جز یک مقدار تغییر در حالت و مکان .

[Solver]

جالب است که شما همچون اکثر مباحث نقطه نظر مخالف بنده دارید. حتی با نظرات سال ها قبل تر بنده هم اگر بهش به هر دلیل برخورد کنید مخالف هستید.

من یک رویکرد منطقی و علمی به مسئله طرح شده داشته ام که همچنان با گذر سال ها از  پست آخرم وقتی مرورش کردم در آن منطق کافی برای قانع شدن خودم مجدد یافتم و با وجودی که این سال ها تجربیات متفاوتی کسب کردم و کم و بیش دنیا دیده تر شده اما در خصوص این موضوع اگر بخواهم نظری بدهم مجدد تفاوت خاصی با پست اخرم نخواهد داشت.

در خصوص مثال های شما، مشخصا شما اصلا مطلب بنده را متوجه نشده اید و احتمالا تجربه ای از مسئله ای که من طرح کردم نداشتید به همین دلیل غفلت یا سرگرمی را با تمرکز یکی دانستید.

این که فرد حواسش سرگرم چیزی باشد معناش اصلا تمرکز نیست.

در حالت تمرکز فرد فاقد حواس است نه اینکه حواسش معطوف یک چیز خاص باشد. 

بین این دو حالت تفاوت زیادی است که همانطور که قبل تر هم اشاره کردم این دست مباحث را جز با تجربه و تمرین نمی توان درک کرد و تنها با مطالعه به دست نخواهد آمد.

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

جالب است که شما همچون اکثر مباحث نقطه نظر مخالف بنده دارید. حتی با نظرات سال ها قبل تر بنده هم اگر بهش به هر دلیل برخورد کنید مخالف هستید.

من یک رویکرد منطقی و علمی به مسئله طرح شده داشته ام که همچنان با گذر سال ها از  پست آخرم وقتی مرورش کردم در آن منطق کافی برای قانع شدن خودم مجدد یافتم و با وجودی که این سال ها تجربیات متفاوتی کسب کردم و کم و بیش دنیا دیده تر شده اما در خصوص این موضوع اگر بخواهم نظری بدهم مجدد تفاوت خاصی با پست اخرم نخواهد داشت.

در خصوص مثال های شما، مشخصا شما اصلاً مطلب بنده را متوجه نشده اید و احتمالا تجربه ای از مسئله ای که من طرح کردم نداشتید به همین دلیل غفلت یا سرگرمی را با تمرکز یکی دانستید.

این که فرد حواسش سرگرم چیزی باشد معناش اصلا تمرکز نیست.

در حالت تمرکز فرد فاقد حواس است نه اینکه حواسش معطوف یک چیز خاص باشد. 

بین این دو حالت تفاوت زیادی است که همانطور که قبل تر هم اشاره کردم این دست مباحث را جز با تجربه و تمرین نمی توان درک کرد و تنها با مطالعه به دست نخواهد آمد.

سلام علیکم

ممنون از حضورتون و مطلبتون و نظرتون

همونطور که قبلاً نوشته‌ام ، این مسائلو مباحث ، علمی هست و تفاوت در نظر و عقیده و دیدگاه و بینش و استنتاج و استنباط همیشه وجود داشته و داره در همه ی مباحث علمی .

گاهی هر دو نفر در اشتباهند ، گاهی یکیشون در اشتباهه .

گاهی هم هر دو درک واحد دارند ولی به دلیل اختلاف در کلمات ، با همدیگه اختلاف دارند مثل همون ماجرای دعوای شعر معروفِ ۳ نفر فارسی و یونانی و عرب هست که همگی یک چیز میخواستند ولی یکی می‌گفت انگور میخواد ، یکی می‌گفت استافیل میخواد و یکیشون هم می‌گفت عنب میخواد و دعوا کردند با همدیگه تا بالاخره یکی اومد که معنای هر ۳ کلمه رو بلد بود و بهشون گفتم شما همگی یک چیز میخواین .

به خصوص اختلافات علمی ، به عنوان مثال ، هنوز که هنوزه دانشمندان بر سر ماهیت نور با همدیگه اختلاف دارند .
عده‌ای عقیده دارند که نور در حقیقت بسته های انرژی (فوتون ) هست و دلیل‌های خودشون رو میارند .

عده‌ای هم عقیده دارند موج‌ هست و دلیل‌های خودشون رو میارند .

وَاللهُ أعلَم

در مورد تمرکز و غفلت ، مغز انسان هم مثل کامپیوتر یک رَم داره ( RAM . RANDOM-ACCESS MEMORY)
یعنی حافظه ی تصادفی یا حافظه ی لحظه ای یا حافظه ی موقت

در مغز انسان اسمش ذهن هست .

اطلاعاتی که انسان داره الان در مغزش پردازش می‌کنه ، در حقیقت از روی حافظه (هارد ) اومده روی ذهن و انسان فقط به همون اطلاعات فکر می‌کنه .

مثلاً بنده تا می‌نویسم میوه ، خوانندگان این کلمه یکدفعه اطلاعاتی در مورد میوه میاد توی ذهنشون .

تا میگم مریخ ، اطلاعات اولی پاک میشه و اطلاعات در مورد مریخ میاد روی ذهنِ خواننده و شنونده .

انسان بیش از ظرفیتِ ذهنش نمیتونه اطلاعات پردازش کنه .

این ظرفیت در افراد مختلف متفاوت هست . درست مثل رمِ کمپیوترها که ظرفیتش متفاوت هست .

بعضی‌ها قادرند در آنِ واحد به چند موضوع مختلف فکر کنند ولی باز هم یک حد و حدودی داره ذهنشون


انسانِ معمولی نمیتونه با تکیه به مغز خودش تغییرات همه چیز رو لحظه به لحظه زیر نظر داشته .

برای همین هست که از وسایل و دستگاهها و و ماشین آلات و سیستم ها و افراد استفاده می‌کنه برای زیر نظر گرفتنِ تعداد بیشتری از حوادث و وقایع و تغییرات و تحولات و حتی با اذن و اجازه ی خدای دانای مطلق تونسته بسیاری از این تغییرات و تحولات رو ثبت و ضبط کنه تا هر وقت خواست بتونه بره دقیقتر متمرکز بشه روی اون و تغییرات و تحولاتش رو بررسی کنه . .

ضمناً انسان با فراموشی هم باید دست و پنجه نرم کنه در زندگی دنیا .

حُسنِ ختام :

یادِ این آیه ی شریفه در قرآن کریم افتادم که خدای متعال می‌فرماید :

بسم الله الرحمن الرحیم

إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ

بازگشت همگیتان به نزد خداست سپس به شما خبر می‌دهد در مورد آنچه که در موردش با هم اختلاف داشتید

صَدقَ اللهُ العلیمُ الحکیم

[John rider]

سفر به زمان راهی است که
اکنون محال و پرپیچ و خم و دست نیافتنی
می نماید

اما آیا راه حقیقت
در یافتن و پیمودن این مسیر است
؟

وهویت انسان در پس دروازه های تونل زمان
اسیر شده است
؟

شادی

نهایت شادی

[John rider]

سه حالت کلی وجود دارد
1 هویت انسان موجودی مادی است
2 هویت انسان موجودی غیر مادی است
3 هویت انسان موجودی مادی وهم غیر مادی است

اگر حالت اول را در نظر بگیرم، تا کنون روشی علمی برای سفر به زمان کشف نگشته است.
اگر حالت دوم و یا سوم را در نظر بگیرم، با راه ها و روشهای غیر مادی و یا سوپرنچرال چنین سفری امکان پذیر است.
و در صورتی که حالت دوم و یا سوم را به عنوان حقیقت هویت انسانی در نظر بگیریم؛ قطعا راه حل  معما در راههای علمی نیست.
 

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

سه حالت کلی وجود دارد:

1 هویت انسان موجودی مادی است
2 هویت انسان موجودی غیر مادی است
3 هویت انسان موجودی مادی وهم غیر مادی است

اگر حالت اول را در نظر بگیرم، تا کنون روشی علمی برای سفر به زمان کشف نگشته است.

اگر حالت دوم و یا سوم را در نظر بگیرم، با راه ها و روشهای غیر مادی و یا سوپرنچرال چنین سفری امکان پذیر است.

و در صورتی که حالت دوم و یا سوم را به عنوان حقیقت هویت انسانی در نظر بگیریم؛ قطعاً راه حل  معما در راههای علمی نیست.
 

سلام دوست عزیز

۱- نوشتین :

قطعاً راه حل  معما در راههای علمی نیست.

حتی متافیزیک هم علم و دانش هست .
حتی معجزات خدای متعال هم علم و دانش هست و علمی هست ولی علم و دانشی که دستیابی به اون برای همه ی مخلوقات خدا ممنوع شده مگر مخلوقاتی که خدا بهشون اجازه داده باشه .
این در قسمتی از آیه الکرسي ذکر شده :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحيم

وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ

و احاطه ای ندارند به چیزی از علم و دانش خدای متعال مگر به آنچه که خدای متعال بخواهد .

صَدَقَ اللَّهُ الْعَلِيمُ الْحَكِيم

۲- قبلاً توضیح داده‌ام که آینده رو می‌تونیم ببینیم (پیشگویی کنیم ) و حتی می‌تونیم آینده رو تغییر بدیم و این بستگی به میزان علم و دانش ما داره .

هر چی علم و دانششون بیشتر باشه ، آینده رو دقیقتر می‌بینیم و جزئیات بیشتری ازش برامون نمودار میشه .

پس می‌تونیم آینده رو تغییر هم بدیم و براش مثال هم زده‌ام (مثالِ لکه‌ی سیاه روی دندان و سپس رفتن پیش دندانپزشک و ترمیم دندان و جلوگیری از خراب شدن و افتادن دندان . )
و این یعنی دیدنِ آینده و تغییر دادنِ مسیرش تا رخ نده و یا رخ بده .

۳- اما گذشته در حقیقت تغییرات ماده هست که انجام شده و تمام شده پس قابل دسترسی نیست مگر در چیزی مثل فیلم . که در اینصورت هم فقط می‌تونیم نظاره‌گر و شنونده باشیم بدون اینکه بتونیم چیزی رو تغییر بدیم . درست مثل تماشا کردنِ یک فیلم .

۴- انسان بدون شک ، مادی و غیرمادی هست . یعنی جسمش مادی هست و روحش مادی نیست و نمی‌دونیم ماهیت این روح دقیقاً چی هست چون روح جزء اموری هست که به خدای متعال مربوط میشه و به انسان فقط اجازه داده شده که اطلاعات بسیار اندکی در موردش داشته باشه (قرآن کریم)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحيم

وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ ۖ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا

و از تو (پیامبر ص ) در مورد روح می‌پرسند . بگو روح از کارهای مربوط به خدای متعال است و فقط علم و دانش اندکی در موردش به شما داده شده .

[John rider]

 

۳- اما گذشته در حقیقت تغییرات ماده هست که انجام شده و تمام شده پس قابل دسترسی نیست مگر در چیزی مثل فیلم . که در اینصورت هم فقط می‌تونیم نظاره‌گر و شنونده باشیم بدون اینکه بتونیم چیزی رو تغییر بدیم . درست مثل تماشا کردنِ یک فیلم .

سلام آقا محمد. مرسی
وقتی صحبت از علم متافیزیک می شود. ما سراسر مرزهای شناخت علمی کنونی را می توانیم نادیده بگیریم. که شما بر اساس شناخت علمی کنونی از ماده (که با گذر زمان تغییراتش برگشت ناپذیر است) به موضوع علم متافیزیک نگاه نموده اید؛ که به نظر من خطاست.
و براین اساس، یعنی بر اساس قدرت سوپرنچرال حاصل از علم متافیزیک، می توانیم گذشته را هم تغییر دهیم.

و در خصوص اعمال تغییر در آینده نیز، شما شرط اصلی بر تغییردر آینده را داشتن اطلاعات از زمان آینده و اخذ تصمیمی درست در زمان حال برای رفع خطر در آینده دانسته اید.
که در  مثال دندانپزشکی که زدید ... این واضح است.
یعنی شما می گویید که من می دانم که در آینده دندانم خراب میشود... و در نتیجه اکنون تصمیمی درست را اخذ می نمایم و آن را درمان می نمایم.

درحالی که در علم متافیزیک ...
می توانیم بر روی چنین منطق علمی ای نیز خط بطلان بکشیم.
یعنی بر این منطق علمی که برای رفع خطر در آینده،  بایستی اطلاعات را از زمان آینده دید و دانست و درک نمود و سپس بر آن اساس در زمان حال تصمیمی مناسب اخذ نمود.

یعنی از دیدگاه من می توان از هر خطری درزمان حال در پناه بود ... حتی اگر آینده را ندانست... و یا حتی اگر آینده را نیز دانست ولی تصمیمی مناسب اخذ ننمود.

چون بحث و دایره فکری ما روی علم متافیزیک و قدرت سوپرنچرالی علم متافیزیک است.