بله سفر در زمان گذشته هم امکانپذیر است اما دوستان در این مورد متوجه علم فیزیک و ابزارهای فیزیکی نباشند. این علم در کنار سایر علوم مادی فقط میتوانند از طریق اثار و نشانه های بجا مانده از تاریخ گذشته بخش کوچکی از واقعیت های گذشته و مردمان باستانی را بازسازی کنند اما اینکه بشر بتواند بواسطه این علوم کیلی و صرفا مادی به گذشته یا اینده سفر کند اصلا قابل انجام نیست چون علوم مادی محصور در زمان و مکان هستند و استعداد خروج از ان حصار را ندارند.
بنابراین اعتقاد به چیزی مثل ماشین زمان یک تصور غیر قابل عملی است. اما انیشتین (فکر کنم نظریه او باشد) چیزی را در مورد زمان اظهار داشته که گویا با فرمول ها ی بالا بلند ریاضی و فیزیک همخوانی دارد اما من اطلاع بیشتری در این مورد ندارم. او گفته است اگر بشر بتواند با سرعت نور در فضا سفر کند زمان برای او متوقف می شود. البته شاید دوستان مطلع تر بتوانند توضیح بیشتری در این باره ارائه کنند اما بازهم این قضیه ربطی به سفر در زمان مثل اینده و گذشته ندارد، مگر اینکه یک انسانی واقعا بتواند طبق این فرضیه مدت 200 سال با سرعت نور در فضا سفر کند و بعد به زمین باز گردد که در این صورت می تواند محیط و مردم 400 سال بعد را مشاهده کند در حالیکه هنوز زنده است و در همان سن و سال می باشد. البته همانطور که گفته شد این موضوع یک فرضیه است و اینکه تا چه حد واقعیت داشته باشد معلوم نیست.
حضرت ایت الله جنتی در یکی از سخنرانی هایشان (ویدئوی سخنرانی را مشاهده کردم) ودر بین سخنانشان در مورد بدبختی و فلاکت قوم بنی اسراییل در زمان فرعون جمله عجیبی گفتند که یحتمل همان سفر در زمان با اذن و قدرت الهی باشد. ایشان فرمودند: " ما انجا رفته ایم، دیده ایم..."
نظر شخصی شما در مورد امکان سفر در زمان چی هست ؟
مدیر انجمن: شوراي نظارت
- پست: 3631
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۲, ۱۱:۴۰ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 4784 بار
- سپاسهای دریافتی: 7063 بار
Re: نظر شخصی شما در مورد امکان سفر در زمان چی هست ؟
با سلام مجدد .
این موضوع که مطرح کردید با عنوان " نظریه نسبیت انیشتین " شناخته می شود . البته بنده هم اصلاً از این بحث سر در نمی آورم و فقط آنچه پیرامون آن شنیده ام را می گویم . می دانم که نظریه نسبیت خودش دو شاخه " عام " و " خاص " دارد و فکر می کنم بحثی که انیشتین درباره سفر با سرعت نور مطرح کرد مربوط به نسبیت عام باشد . انیشتین اعتقاد داشت نسبیت عام برای تمامی شاخه های فیزیک کاربردی قابل استفاده و استناد است اما امروزه بسیاری از فیزیکدانان به این نتیجه رسیده اند که نسبیت عام در برخی شاخه ها بخصوص فیزیک کوانتوم جواب نمی دهد!
اما نسبیت عام درباره سفر در زمان چه می گوید؟ اگر شخصی با سرعت نور در فضا سفر کند و بازگردد چون توانسته از جاذبه ، که اصلی ترین عامل در فرمول زمان است فرار کند ، بنابراین اگر مثلاً به نظر خودش برسد که این سفر 10 ساعت طول کشیده ، ممکن است روی زمین این زمان معادل 10 یا حتی 100 سال طول کشیده باشد . اما یک نکته ایی که این مسئله دارد و نظر فیزیکدان ها را به خودش جلب کرده این است که نور نمی تواند از جادبه سیاهچاله ها فرار کند . بنابراین ممکن است سیاهچاله ها نکته کلیدی برای رسیدن به پاسخ چگونگی سفر در زمان باشند .
یک نکته دیگر هم که خواستم متذکر شوم این است که نباید مسائل فلسفی و مذهبی باعث نفی مسائل علمی شوند و بلعکس . مثلاً بسیاری از علما مسلمان می گویند " نظریه تکامل تدریجی " نفی کننده وجود خالق نیست . اما طرح این نظریه در قرن نوزدهم دستاویزی شد تا بسیاری از اندیشمندان غربی عملاً دین و مذهب را زیر سئوال ببرند .
این موضوع که مطرح کردید با عنوان " نظریه نسبیت انیشتین " شناخته می شود . البته بنده هم اصلاً از این بحث سر در نمی آورم و فقط آنچه پیرامون آن شنیده ام را می گویم . می دانم که نظریه نسبیت خودش دو شاخه " عام " و " خاص " دارد و فکر می کنم بحثی که انیشتین درباره سفر با سرعت نور مطرح کرد مربوط به نسبیت عام باشد . انیشتین اعتقاد داشت نسبیت عام برای تمامی شاخه های فیزیک کاربردی قابل استفاده و استناد است اما امروزه بسیاری از فیزیکدانان به این نتیجه رسیده اند که نسبیت عام در برخی شاخه ها بخصوص فیزیک کوانتوم جواب نمی دهد!
اما نسبیت عام درباره سفر در زمان چه می گوید؟ اگر شخصی با سرعت نور در فضا سفر کند و بازگردد چون توانسته از جاذبه ، که اصلی ترین عامل در فرمول زمان است فرار کند ، بنابراین اگر مثلاً به نظر خودش برسد که این سفر 10 ساعت طول کشیده ، ممکن است روی زمین این زمان معادل 10 یا حتی 100 سال طول کشیده باشد . اما یک نکته ایی که این مسئله دارد و نظر فیزیکدان ها را به خودش جلب کرده این است که نور نمی تواند از جادبه سیاهچاله ها فرار کند . بنابراین ممکن است سیاهچاله ها نکته کلیدی برای رسیدن به پاسخ چگونگی سفر در زمان باشند .
یک نکته دیگر هم که خواستم متذکر شوم این است که نباید مسائل فلسفی و مذهبی باعث نفی مسائل علمی شوند و بلعکس . مثلاً بسیاری از علما مسلمان می گویند " نظریه تکامل تدریجی " نفی کننده وجود خالق نیست . اما طرح این نظریه در قرن نوزدهم دستاویزی شد تا بسیاری از اندیشمندان غربی عملاً دین و مذهب را زیر سئوال ببرند .
شادی روح پدرم و همه درگذشتگان
صلوات
صلوات
- پست: 1771
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۹, ۹:۱۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3430 بار
- سپاسهای دریافتی: 5870 بار
Re: نظر شخصی شما در مورد امکان سفر در زمان چی هست ؟
البته من مسائل علوم مادی را نفی نکردم و حتی مثال نظریه انیشتین را هم متذکر شدم اما یک حجت کلی آوردم و اینکه زمان و مکان و از طرفی اعداد بر این علوم محیط هستند و خارج از ان دو عامل حاکم بر حیات استعدادی ندارند.
مسائل مذهبی را هم از روی تعصب کور نگفتم فقط اشاره داشتم که ورای علوم مادی مسائل و اسرار اسمانی است که این علوم لمسی که ما با ان سرو کار داریم قابل قیاس با ان نیست.
خیلی از این نوع مسائل وراء طبیعت را خود خداوند در قرآن و یا رسول(ص) و اولیاء او( ع) بصراحت بیان فرموده اند اما امروز ما از بیم انکه سکولارها یا معتقدین صرف تکنولوژی انها را نفی کنند بیان نمی کنیم.
مثلا اینکه نوح(ع) 900 سال عمر کرد یا ابراهیم (ع) در اتش عظیم نمرودیان نسوخت، یا اصحاب کهف که 4000 یا 5000 سال است زنده اند و در غار نامعلومی در خوابند، یا خضر پیامبر (ع) که بعد از چند هزار سال زنده است، یا واقعه طبس که خداوند در نبود محافظان مرز با ایجاد طوفان شنی ناگهانی، اسکادران متجاوز امریکایی ها را درهم کوبید.
این ها فوق طبیعت ها را علومی که ما با ان سر و کارداریم نمی تواند انالیز کرده و جوابی به انها بدهد.
اگر امروزبنده که مقداری علم الکترونیک دارم یک گوشی مدرن را نگاه کنم می توانم بفهمم مجموعه ای از چیپ ها و یک یا چند پردازنده مرکزی سی پی یو است و خود انها هریک از چند صد یا چند هزار یا چند میلیون ترانزیستور میکرومتری تشکیل شده اند و اساس کلی کار گوشی هم اساس دیجیت های 1 و 0 است. خوب بهر حال این ها جزییات ساخت و تکنولوژی های خاصی دارند که ممکن است من ندانم اما کلیات همان است. یا روبات های کارگر و و هوش مصنوعی امروز هم باز همان اصل حافظه ها و دیجیت های 0 و 1 می باشند اما با وسعتی فوق العاده.
لذا اگر به همان قضیه طبس بر گردیم می بینیم که مدرن ترین تکنولوژی های موجود دنیا در ان هواپیماها و هلیکوپترها بودند غیر از انکه از جانب هواپیماهای اواکس و ماهواره ها هم ساپورت می شدند ولی قدرت ما فوق با یک طوفان شن که اصلا پیش بینی ان در چارت عملیات و پرواز امریکایی ها به سمت ایران وجود نداشت همه را به عجز کشاند.
چقدر ما در دین توصیه شده ایم که علم بیاموزیم و در چند جا گفته شده که خدا طلب علم که بخشی از ان همین علم فیزیک و شیمی و امثالهم است را دوست دارد؟ اما همه چیز این ها نیست. بالاخره انسان بنهایت عالم شدن دراین علوم بجایی میرسد که مرز ی است و ان مرز بین عالم ماده و عالم و علوم و اسرار اسمانی است.
لذا انچه من گفتم بر اساس جمود مذهبی یعنی انچه در قرون وسطا وجود داشت و گالیله را بدلیل انکه کشف کرد زمین گرد است تکفیر کردند نیست من اشاره به فوق طبیعت داشتم که جهل بشر و عدم تجربه او در این موارد فوق هر جهلی است که در مورد اسرار کشف نشده علوم مادی دارد.
امروز طرف پرفسور فیزیک است اما چنان در این علم غرق است و فسیل شده که در اینه که نگاه می کند و دو دوربین (کامرای) ابر پیشرفته بیولوژیکی یعنی چشم هایش را می بیند از خودش نمی پرسد خوب فلان دوربین کانن را آقای X طراحی کرده و ساخته است این کامراهای ابر پیشرفته را که هزاران سال قبل از تکنولوژی در صورت انسان وجود داشته چه کسی طراحی کرده و ساخته است؟ (البته بعضی ها هم در اینه نگاه می کنند تا فقط ببینند چشمشان قشنگ است یا نه اما به پیچدگی خلقت و خالق و این طور مسائل کاری ندارند)
انوقت میشود اقای هاوکینز که سکولارها و سحر شدگان تکنولوژی (البته از کم جنبه گی است) به او افتخار می کنند!
بهر حال من اشاره ای منطقی به قضیه سفر در زمان داشتم و اینکه علوم مادی تابع زمان هستند و این تبعیت مطلق است و بشر از این طریق نمی تواند به گذشته یا اینده سفر کند اما به قدرت و اراده فوق طبیعت که همانا خداست انهم برای بعض بندگان خاص و مخلصی که تمام عمرشان را صرف طاعت و فرمانبرداری از کرده اند شاید میسر باشد.
مسائل مذهبی را هم از روی تعصب کور نگفتم فقط اشاره داشتم که ورای علوم مادی مسائل و اسرار اسمانی است که این علوم لمسی که ما با ان سرو کار داریم قابل قیاس با ان نیست.
خیلی از این نوع مسائل وراء طبیعت را خود خداوند در قرآن و یا رسول(ص) و اولیاء او( ع) بصراحت بیان فرموده اند اما امروز ما از بیم انکه سکولارها یا معتقدین صرف تکنولوژی انها را نفی کنند بیان نمی کنیم.
مثلا اینکه نوح(ع) 900 سال عمر کرد یا ابراهیم (ع) در اتش عظیم نمرودیان نسوخت، یا اصحاب کهف که 4000 یا 5000 سال است زنده اند و در غار نامعلومی در خوابند، یا خضر پیامبر (ع) که بعد از چند هزار سال زنده است، یا واقعه طبس که خداوند در نبود محافظان مرز با ایجاد طوفان شنی ناگهانی، اسکادران متجاوز امریکایی ها را درهم کوبید.
این ها فوق طبیعت ها را علومی که ما با ان سر و کارداریم نمی تواند انالیز کرده و جوابی به انها بدهد.
اگر امروزبنده که مقداری علم الکترونیک دارم یک گوشی مدرن را نگاه کنم می توانم بفهمم مجموعه ای از چیپ ها و یک یا چند پردازنده مرکزی سی پی یو است و خود انها هریک از چند صد یا چند هزار یا چند میلیون ترانزیستور میکرومتری تشکیل شده اند و اساس کلی کار گوشی هم اساس دیجیت های 1 و 0 است. خوب بهر حال این ها جزییات ساخت و تکنولوژی های خاصی دارند که ممکن است من ندانم اما کلیات همان است. یا روبات های کارگر و و هوش مصنوعی امروز هم باز همان اصل حافظه ها و دیجیت های 0 و 1 می باشند اما با وسعتی فوق العاده.
لذا اگر به همان قضیه طبس بر گردیم می بینیم که مدرن ترین تکنولوژی های موجود دنیا در ان هواپیماها و هلیکوپترها بودند غیر از انکه از جانب هواپیماهای اواکس و ماهواره ها هم ساپورت می شدند ولی قدرت ما فوق با یک طوفان شن که اصلا پیش بینی ان در چارت عملیات و پرواز امریکایی ها به سمت ایران وجود نداشت همه را به عجز کشاند.
چقدر ما در دین توصیه شده ایم که علم بیاموزیم و در چند جا گفته شده که خدا طلب علم که بخشی از ان همین علم فیزیک و شیمی و امثالهم است را دوست دارد؟ اما همه چیز این ها نیست. بالاخره انسان بنهایت عالم شدن دراین علوم بجایی میرسد که مرز ی است و ان مرز بین عالم ماده و عالم و علوم و اسرار اسمانی است.
لذا انچه من گفتم بر اساس جمود مذهبی یعنی انچه در قرون وسطا وجود داشت و گالیله را بدلیل انکه کشف کرد زمین گرد است تکفیر کردند نیست من اشاره به فوق طبیعت داشتم که جهل بشر و عدم تجربه او در این موارد فوق هر جهلی است که در مورد اسرار کشف نشده علوم مادی دارد.
امروز طرف پرفسور فیزیک است اما چنان در این علم غرق است و فسیل شده که در اینه که نگاه می کند و دو دوربین (کامرای) ابر پیشرفته بیولوژیکی یعنی چشم هایش را می بیند از خودش نمی پرسد خوب فلان دوربین کانن را آقای X طراحی کرده و ساخته است این کامراهای ابر پیشرفته را که هزاران سال قبل از تکنولوژی در صورت انسان وجود داشته چه کسی طراحی کرده و ساخته است؟ (البته بعضی ها هم در اینه نگاه می کنند تا فقط ببینند چشمشان قشنگ است یا نه اما به پیچدگی خلقت و خالق و این طور مسائل کاری ندارند)
انوقت میشود اقای هاوکینز که سکولارها و سحر شدگان تکنولوژی (البته از کم جنبه گی است) به او افتخار می کنند!
بهر حال من اشاره ای منطقی به قضیه سفر در زمان داشتم و اینکه علوم مادی تابع زمان هستند و این تبعیت مطلق است و بشر از این طریق نمی تواند به گذشته یا اینده سفر کند اما به قدرت و اراده فوق طبیعت که همانا خداست انهم برای بعض بندگان خاص و مخلصی که تمام عمرشان را صرف طاعت و فرمانبرداری از کرده اند شاید میسر باشد.
- پست: 3631
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۲, ۱۱:۴۰ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 4784 بار
- سپاسهای دریافتی: 7063 بار
Re: نظر شخصی شما در مورد امکان سفر در زمان چی هست ؟
دوباره سلام .
ببینید ، بنده متوجه حرف شما هستم ، اما این راه ورود به یک بحث و مناظره علمی نیست . در مباحثه با دانشمندان پیرو تفکرات امانیستی و ماتریالیستی ، به محض اینکه بگویید زمان یک تابع مطلق و غیر قابل تغییر است ، آنها را پس می زنید . چون از نظر آنها زمان فقط یک تابع در فرمول های تعریف جهان مادی است که مطلق یا غیر مطلق بودن آن ثابت نشده .
حتی همین آقای هاوکینز هم چندین بار فرضیات و تئوری های خودش را که باعث تحرکات زیادی در دنیای علم شده بود نقض کرد و زیر سئوال برد ، چون هیچ وقت ذهن خودش را درگیر مطلق بودن هیچ تابعی نکرد . حتی اینکه می گویند او بطور کامل یک ملحد و ناخداباور بود هم چندان صحیح نیست چون او بارها در سخنرانی هایش گفته بود همانطور که نمی توانم وجود خدا را ثابت کنم فرمولی هم بر رد وجود خدا ندارم . مشکل اینجا بود که او فقط از دریچه علم به جهان نگاه می کرد چون هرگاه پای دین و مذهب به مباحث کشیده می شد مذهبیون بر مطلق بودن توابع اصرار داشتند .
و یک نکته خیلی مهم ؛ در مباحثه علمی ، اگر می خواهید پای نکات دینی و مذهبی را پیش بکشید ، باید اطلاعات دقیق و کاملی داشته باشید تا طرف مقابل با استفاده از نکته گیری از حرف خودتان ، بحث را زیر سئوال نبرد! طبق متون دینی مختلف (اسلام ، مسیحیت و حتی یهودیت) دوران ارشاد مردم توسط حضرت نوح (ع) 900 سال طول کشید ، نه اینکه کل طول عمر ایشان 900 سال بوده باشد . منابع مختلف دینی عمر ایشان را از هزار تا بیش از دو هزار سال ذکر کرده اند . در قرآن به زمان وقوع و مدت ماجرای اصحاب کهف بطور واضح اشاره نشده و اینکه بعد از بیداری چند صد ساله ، آیا دوباره به خواب رفته اند یا به اذن خداوند جانشان ستانده شده ، هم نامشخص است و بیشتر آنچه درباره جزئیات این داستان وجود دارد از روایات و تفاسیر است ، اما بطور کلی بیشتر مفسران اعتقاد دارند ماجرای اصحاب کهف پس از میلاد مسیح بوده و بنابراین قدمت آن باید کمتر از دو هزار سال باشد . در مورد واقعه طبس هم یک عده اینطور تشکیک کرده اند که خود آمریکایی ها چون انتظار مقاومت نداشتند از هواپیماها و هلی کوپترهای کار کرده و قدیمی استفاده نموده اند که در طوفان دچار مشکل شدند . و ... اینها جزئیاتی است که در هنگام طرح همزمان مباحث علمی و مذهبی باید در بیان آنها بسیار محتاط بود و با دقت بیان کرد تا شنوندگان و خوانندگان نکته گیر را از بحث اصلی دور نکند . فکر می کنید چرا حلقه مخاطبان امثال آقای رائفی پور از یک حد خاصی بیشتر نمی شود؟ چون با اینکه خیلی زیبا صحبت می کنند ، نکات اشتباه زیادی در حرف هایشان است که باعث انحراف توجه می گردد .
ببینید ، بنده متوجه حرف شما هستم ، اما این راه ورود به یک بحث و مناظره علمی نیست . در مباحثه با دانشمندان پیرو تفکرات امانیستی و ماتریالیستی ، به محض اینکه بگویید زمان یک تابع مطلق و غیر قابل تغییر است ، آنها را پس می زنید . چون از نظر آنها زمان فقط یک تابع در فرمول های تعریف جهان مادی است که مطلق یا غیر مطلق بودن آن ثابت نشده .
حتی همین آقای هاوکینز هم چندین بار فرضیات و تئوری های خودش را که باعث تحرکات زیادی در دنیای علم شده بود نقض کرد و زیر سئوال برد ، چون هیچ وقت ذهن خودش را درگیر مطلق بودن هیچ تابعی نکرد . حتی اینکه می گویند او بطور کامل یک ملحد و ناخداباور بود هم چندان صحیح نیست چون او بارها در سخنرانی هایش گفته بود همانطور که نمی توانم وجود خدا را ثابت کنم فرمولی هم بر رد وجود خدا ندارم . مشکل اینجا بود که او فقط از دریچه علم به جهان نگاه می کرد چون هرگاه پای دین و مذهب به مباحث کشیده می شد مذهبیون بر مطلق بودن توابع اصرار داشتند .
و یک نکته خیلی مهم ؛ در مباحثه علمی ، اگر می خواهید پای نکات دینی و مذهبی را پیش بکشید ، باید اطلاعات دقیق و کاملی داشته باشید تا طرف مقابل با استفاده از نکته گیری از حرف خودتان ، بحث را زیر سئوال نبرد! طبق متون دینی مختلف (اسلام ، مسیحیت و حتی یهودیت) دوران ارشاد مردم توسط حضرت نوح (ع) 900 سال طول کشید ، نه اینکه کل طول عمر ایشان 900 سال بوده باشد . منابع مختلف دینی عمر ایشان را از هزار تا بیش از دو هزار سال ذکر کرده اند . در قرآن به زمان وقوع و مدت ماجرای اصحاب کهف بطور واضح اشاره نشده و اینکه بعد از بیداری چند صد ساله ، آیا دوباره به خواب رفته اند یا به اذن خداوند جانشان ستانده شده ، هم نامشخص است و بیشتر آنچه درباره جزئیات این داستان وجود دارد از روایات و تفاسیر است ، اما بطور کلی بیشتر مفسران اعتقاد دارند ماجرای اصحاب کهف پس از میلاد مسیح بوده و بنابراین قدمت آن باید کمتر از دو هزار سال باشد . در مورد واقعه طبس هم یک عده اینطور تشکیک کرده اند که خود آمریکایی ها چون انتظار مقاومت نداشتند از هواپیماها و هلی کوپترهای کار کرده و قدیمی استفاده نموده اند که در طوفان دچار مشکل شدند . و ... اینها جزئیاتی است که در هنگام طرح همزمان مباحث علمی و مذهبی باید در بیان آنها بسیار محتاط بود و با دقت بیان کرد تا شنوندگان و خوانندگان نکته گیر را از بحث اصلی دور نکند . فکر می کنید چرا حلقه مخاطبان امثال آقای رائفی پور از یک حد خاصی بیشتر نمی شود؟ چون با اینکه خیلی زیبا صحبت می کنند ، نکات اشتباه زیادی در حرف هایشان است که باعث انحراف توجه می گردد .
شادی روح پدرم و همه درگذشتگان
صلوات
صلوات
- پست: 1771
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۹, ۹:۱۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3430 بار
- سپاسهای دریافتی: 5870 بار
Re: نظر شخصی شما در مورد امکان سفر در زمان چی هست ؟
در بیان موضوعات اشتباهی نبود اما در اعداد و ارقام تاریخی مربوط به اصحاب کهف بله اشتباه عنوان شد و گویا حدود همان 2000 سال است. مدتهاست مطالعات کتب در این باره را نداشتم و اشتباه اعداد به همین دلیل بوده است. حالا بیشتر در مورد سن حضرت نوحهمان 900 سال گفته شده که البته ممکن است روایات دیگری باشد مثل اینکه بنا به سال های شمسی و قمری خواب ابتدایی اصحاب کهف 300 و بعض موارد 309 سال ذکر شده است. و از این به بعد در مورداین ارقام ضمن رجوع به رفرنس های معتبر دقت کافی خواهم کرد اما همانطور که گفته شد اصل موضوعات مطروحه مشکلی نداشتند.
در مورد کسانی درغرب یا شرق که به درجات بالایی از علوم فیزیک و ریاضی و امثالهم می رسند و بعنوان فیلسوف و دانشمندان مطرح در جوامع شناخته می شوند و حرف وحدیث انها یعنوان مثال متقن و گاه حجت عنوان می شود بعضا صریحا منکر وجود خالق عالم می شوند و بعضی برای جذب اولیه معتقدین به مذاهب که هر گروه بنحوی یا بر اساس توحید یا بالاخره شرک به خدا اعتقاد دارند انکار و اعتقاد را معلق نگه میدارند و صراحتا منکر وجود خداوند نمی شوند از جمله هاوکینز.
دلیل چنین انکار های غیر منطقی انهم از جانب کسانی که عالم علوم مادی هستند تعمق افراطی در مسائلی که قادر به محاسبه انها از طریق حسی و فرمولی نمیباشند می باشد درحالیکه شناخت و تایید وجود خداوند عالم بسیار ساده تر از انست که این ها بخواهند با محاسبات و فرمول به چنین حقیقتی برسند.
حالا شما به استناد به یک سخن هاوکینز می خواهید مسئله را بدین نحو مطرح کنید (البته نه به طرفداری و تبرئه کردن او) که هاوکینز در مرحله شک بوده یعنی نه انکار صریح داشته و نه تایید. من تا به حال حتی یک مقاله هم در مورد او و نظریاتش نخوانده ام اما برای شناخت افراد در خط فکری و مشی کلی انها و با استناد به نظریات اطرافیانو طرفدارنشان یک طبقه بندی مخصوص دارم که ملاک های مخصوصی هم دارد. اما انچه در مورد هاوکینز مشهود است انکه وی در دنیا بعنوان یک دانشمند با اعتقاد صرف به علم فیزیک سوای مسائل فوق طبیعت شناخته می شود.
آمریکا برای هر قضیه ای و هر واقعه ای نقشه ها و طرح ها و داستان های خودش را دارد الا در مورد بشهادت رساندن سردار سلیمانی که مرد اول و مرد عمل مبارزه با تروریسم بود و آمریکا هیچ دستاویز و عذری برای ترور وی نداشت.
آمریکا برای انجام چنین عملیات هایی که در طبس انجام داد تمامی ابزارهای نظامی و مخابراتی بروز خود را بکار می برد و لذا اینکه ادعا می کند در عملیات طبس از ادوات پرنده قدیمی استفاده کرده بقول مصطلح بعضی اهل موبایل، یک دروغ کاملا تابلو است.
من اسم اقای رائقی پور را شنیده ام اما شخصا نشستن پای سخنان این نوع ایدئولوگر های جدید را دوست ندارم (قصدم تخطئه ایشان نیست).
حالا به این نکته اعتراف میکنم که نسبت بیان اعداد مربوط دوران اصحاب کهف اشتباهی رخداد که عذر خواهی می کنم اما سوای این مورد من ان مسائل مذهبی را که میدانم به اشتباه بیان نمی کنم و اگر به کل مقالات من در این مورد رجوع کنید می بینید که اگر جایی معنا و ترجمه یک حدیتی درست یادم نبوده توضیح داده ام که ممکن است معنای دقیق ان حدیث نباشد و ان را ضمنی و مفهومی بیان کرده ام.
در مورد کسانی درغرب یا شرق که به درجات بالایی از علوم فیزیک و ریاضی و امثالهم می رسند و بعنوان فیلسوف و دانشمندان مطرح در جوامع شناخته می شوند و حرف وحدیث انها یعنوان مثال متقن و گاه حجت عنوان می شود بعضا صریحا منکر وجود خالق عالم می شوند و بعضی برای جذب اولیه معتقدین به مذاهب که هر گروه بنحوی یا بر اساس توحید یا بالاخره شرک به خدا اعتقاد دارند انکار و اعتقاد را معلق نگه میدارند و صراحتا منکر وجود خداوند نمی شوند از جمله هاوکینز.
دلیل چنین انکار های غیر منطقی انهم از جانب کسانی که عالم علوم مادی هستند تعمق افراطی در مسائلی که قادر به محاسبه انها از طریق حسی و فرمولی نمیباشند می باشد درحالیکه شناخت و تایید وجود خداوند عالم بسیار ساده تر از انست که این ها بخواهند با محاسبات و فرمول به چنین حقیقتی برسند.
حالا شما به استناد به یک سخن هاوکینز می خواهید مسئله را بدین نحو مطرح کنید (البته نه به طرفداری و تبرئه کردن او) که هاوکینز در مرحله شک بوده یعنی نه انکار صریح داشته و نه تایید. من تا به حال حتی یک مقاله هم در مورد او و نظریاتش نخوانده ام اما برای شناخت افراد در خط فکری و مشی کلی انها و با استناد به نظریات اطرافیانو طرفدارنشان یک طبقه بندی مخصوص دارم که ملاک های مخصوصی هم دارد. اما انچه در مورد هاوکینز مشهود است انکه وی در دنیا بعنوان یک دانشمند با اعتقاد صرف به علم فیزیک سوای مسائل فوق طبیعت شناخته می شود.
آمریکا برای هر قضیه ای و هر واقعه ای نقشه ها و طرح ها و داستان های خودش را دارد الا در مورد بشهادت رساندن سردار سلیمانی که مرد اول و مرد عمل مبارزه با تروریسم بود و آمریکا هیچ دستاویز و عذری برای ترور وی نداشت.
آمریکا برای انجام چنین عملیات هایی که در طبس انجام داد تمامی ابزارهای نظامی و مخابراتی بروز خود را بکار می برد و لذا اینکه ادعا می کند در عملیات طبس از ادوات پرنده قدیمی استفاده کرده بقول مصطلح بعضی اهل موبایل، یک دروغ کاملا تابلو است.
من اسم اقای رائقی پور را شنیده ام اما شخصا نشستن پای سخنان این نوع ایدئولوگر های جدید را دوست ندارم (قصدم تخطئه ایشان نیست).
حالا به این نکته اعتراف میکنم که نسبت بیان اعداد مربوط دوران اصحاب کهف اشتباهی رخداد که عذر خواهی می کنم اما سوای این مورد من ان مسائل مذهبی را که میدانم به اشتباه بیان نمی کنم و اگر به کل مقالات من در این مورد رجوع کنید می بینید که اگر جایی معنا و ترجمه یک حدیتی درست یادم نبوده توضیح داده ام که ممکن است معنای دقیق ان حدیث نباشد و ان را ضمنی و مفهومی بیان کرده ام.
- پست: 3631
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۲, ۱۱:۴۰ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 4784 بار
- سپاسهای دریافتی: 7063 بار
Re: نظر شخصی شما در مورد امکان سفر در زمان چی هست ؟
مجدداً سلام و عیدتان مبارک .
آن نکاتی که گفتم برای این بود که متوجه باشید در مباحثه علمی اگر قصد دارید مسائل دینی و فلسفی را وارد کنید باید با تسلط کامل باشد تا مخاطب بجای توجه به اصل مطلب دنبال نکته گیری نرود . آقای رائفی پور را بنده هم هیچکدام از سخنرانی هایشان را کامل تماشا نکرده ام اما اینترنت و شبکه های اجتماعی پر از مطالب و کلیپ هایی است که فقط برای نکته گیری از غلط های آماری و اطلاعاتی ایشان ساخته و نوشته می شوند بدون اینکه اصل مطلبی که وی در قالب طرح اینگونه مطالب قصد بیان آنها را داشته است مورد توجه قرار گیرد .
استیون هاوکینز شاید اگر شرایط جسمی یک انسان معمولی را داشت تا این حد به شهرت نمی رسید ، اما شرایط جسمی غیر عادی در کنار پشتکار و اراده قوی ، باعث توجه رسانه ها به او شد و مباحثی که مطرح می کرد تبدیل شد به خوراک مروجان ماتریالیسم در جهان .
اما در مورد خود بحث سفر در زمان ، که فکر می کنم کمی از آن منحرف شده ایم ، می خواهم به یک مورد اشاره کنم ؛
از نظر نگاه کلی به مبحث سفر در زمان ، دانشمندان و صاحب نظران به چهار دسته تقسیم می شوند ؛
دسته اول کسانی هستند که اعتقاد دارند از نظر علمی سفر در زمان غیرممکن است و زمان یک تابع خطی مطلق و غیر قابل دستکاری می باشد . این افراد (که فکر می کنم شما هم جزو آنها باشید) اعتقاد دارند شاید بشود با کمک گرفتن از علم یا قدرتی مافوق بشر (اراده خداوند) تصاویر گذشته را دید ، اما نمی توان جسم و ماده را در خط زمان به عقب فرستاد .
دسته دوم کسانی هستند که می گویند شاید بشود با کمک علم به راهی برای سفر در زمان دست یافت ، اما مطلقاً نباید دست به این کار زد ، چون فردی که به گذشته می رود با کوچکترین دستکاری در تاریخ (حتی اگر به نظر خودش بی اهمیت باشد) باعث تغییر یا حتی نابودی آینده می شود ، چیزی که دانشمندان به آن پارادوکس زمانی می گویند .
دسته سوم کسانی هستند که می گویند سفر در زمان از نظر علمی ممکن است و قرار هم نیست پارادوکسی اتفاق بیافتد چون اتفاقی که افتاده در واقع حاصل حضور مسافر زمان بوده و تغییری در کار نخواهد بود!
اما دسته چهارم که این روزها به واسطه آثار پر زرق و برق هالیوودی تعدادشان بین مردم عادی بسیار زیاد شده ، افرادی هستند که به وجود جهان های موازی اعتقاد دارند . فرضیه جهان های موازی می گوید هر انتخابی با دو گزینه و بیشتر ، باعث انشعاب و خلق یک یا چند جهان موازی می شود و در نتیجه از آغاز خلقت تاکنون بیشمار جهان موازی به وجود آمده است . وقتی یک نفر در زمان به گذشته سفر و سپس به زمان حال بازگردد ، اگر تغییری در روند تاریخ ایجاد نکرده باشد به زمان حال در جهان خودش باز می گردد ، اما اگر تغییری ایجاد کرده باشد به زمان حال در جهان موازی خلق شده بر اثر آن تغییر باز می گردد .
فرضیه جهان های موازی که به نظرم زیادی چرت و پرت است و کلاً با دین اسلام و مذهب تشیع که قائل به اختیار می باشد در تضاد است . اما بین سه مورد اول به نظرم گزینه های اول و سوم منطقی تر هستند . چند سال پیش جایی خواندم گروهی از دانشمندان یکی از دانشگاه های اسرائیل به دنبال ساخت دستگاهی هستند که بتواند با تفکیک امواج صوتی موجود در هوا ، اصوات تولید شده توسط گذشتگان را دریافت کنند که در این مورد بخصوص این دانشمندان خیلی دلشان می خواهد به صدای زیبای حضرت داود (ع) برسند!!!
زمان دبیرستان و دانشگاه ، چند سالی مشتری نشریه " دانشمند " بودم که گاهی مطالب بسیار جالب و مفیدی درباره فضا و زمان و خلقت در آن چاپ می شد و نویسندگان این مقالات گاهی حتی به آیات و احادیث برای اثبات فرضیات و نظریات علمی مورد بحث شان استناد می کردند . اگر آن مجلات را هنوز در اختیار داشتم می توانستم خیلی دقیق تر و علمی تر وارد بحث شوم اما متاسفانه چند سال قبل در جریان اسباب کشی آن مجلات را گم کردم .
آن نکاتی که گفتم برای این بود که متوجه باشید در مباحثه علمی اگر قصد دارید مسائل دینی و فلسفی را وارد کنید باید با تسلط کامل باشد تا مخاطب بجای توجه به اصل مطلب دنبال نکته گیری نرود . آقای رائفی پور را بنده هم هیچکدام از سخنرانی هایشان را کامل تماشا نکرده ام اما اینترنت و شبکه های اجتماعی پر از مطالب و کلیپ هایی است که فقط برای نکته گیری از غلط های آماری و اطلاعاتی ایشان ساخته و نوشته می شوند بدون اینکه اصل مطلبی که وی در قالب طرح اینگونه مطالب قصد بیان آنها را داشته است مورد توجه قرار گیرد .
استیون هاوکینز شاید اگر شرایط جسمی یک انسان معمولی را داشت تا این حد به شهرت نمی رسید ، اما شرایط جسمی غیر عادی در کنار پشتکار و اراده قوی ، باعث توجه رسانه ها به او شد و مباحثی که مطرح می کرد تبدیل شد به خوراک مروجان ماتریالیسم در جهان .
اما در مورد خود بحث سفر در زمان ، که فکر می کنم کمی از آن منحرف شده ایم ، می خواهم به یک مورد اشاره کنم ؛
از نظر نگاه کلی به مبحث سفر در زمان ، دانشمندان و صاحب نظران به چهار دسته تقسیم می شوند ؛
دسته اول کسانی هستند که اعتقاد دارند از نظر علمی سفر در زمان غیرممکن است و زمان یک تابع خطی مطلق و غیر قابل دستکاری می باشد . این افراد (که فکر می کنم شما هم جزو آنها باشید) اعتقاد دارند شاید بشود با کمک گرفتن از علم یا قدرتی مافوق بشر (اراده خداوند) تصاویر گذشته را دید ، اما نمی توان جسم و ماده را در خط زمان به عقب فرستاد .
دسته دوم کسانی هستند که می گویند شاید بشود با کمک علم به راهی برای سفر در زمان دست یافت ، اما مطلقاً نباید دست به این کار زد ، چون فردی که به گذشته می رود با کوچکترین دستکاری در تاریخ (حتی اگر به نظر خودش بی اهمیت باشد) باعث تغییر یا حتی نابودی آینده می شود ، چیزی که دانشمندان به آن پارادوکس زمانی می گویند .
دسته سوم کسانی هستند که می گویند سفر در زمان از نظر علمی ممکن است و قرار هم نیست پارادوکسی اتفاق بیافتد چون اتفاقی که افتاده در واقع حاصل حضور مسافر زمان بوده و تغییری در کار نخواهد بود!
اما دسته چهارم که این روزها به واسطه آثار پر زرق و برق هالیوودی تعدادشان بین مردم عادی بسیار زیاد شده ، افرادی هستند که به وجود جهان های موازی اعتقاد دارند . فرضیه جهان های موازی می گوید هر انتخابی با دو گزینه و بیشتر ، باعث انشعاب و خلق یک یا چند جهان موازی می شود و در نتیجه از آغاز خلقت تاکنون بیشمار جهان موازی به وجود آمده است . وقتی یک نفر در زمان به گذشته سفر و سپس به زمان حال بازگردد ، اگر تغییری در روند تاریخ ایجاد نکرده باشد به زمان حال در جهان خودش باز می گردد ، اما اگر تغییری ایجاد کرده باشد به زمان حال در جهان موازی خلق شده بر اثر آن تغییر باز می گردد .
فرضیه جهان های موازی که به نظرم زیادی چرت و پرت است و کلاً با دین اسلام و مذهب تشیع که قائل به اختیار می باشد در تضاد است . اما بین سه مورد اول به نظرم گزینه های اول و سوم منطقی تر هستند . چند سال پیش جایی خواندم گروهی از دانشمندان یکی از دانشگاه های اسرائیل به دنبال ساخت دستگاهی هستند که بتواند با تفکیک امواج صوتی موجود در هوا ، اصوات تولید شده توسط گذشتگان را دریافت کنند که در این مورد بخصوص این دانشمندان خیلی دلشان می خواهد به صدای زیبای حضرت داود (ع) برسند!!!
زمان دبیرستان و دانشگاه ، چند سالی مشتری نشریه " دانشمند " بودم که گاهی مطالب بسیار جالب و مفیدی درباره فضا و زمان و خلقت در آن چاپ می شد و نویسندگان این مقالات گاهی حتی به آیات و احادیث برای اثبات فرضیات و نظریات علمی مورد بحث شان استناد می کردند . اگر آن مجلات را هنوز در اختیار داشتم می توانستم خیلی دقیق تر و علمی تر وارد بحث شوم اما متاسفانه چند سال قبل در جریان اسباب کشی آن مجلات را گم کردم .
آخرین ويرايش توسط 1 on bamn, ويرايش شده در 0.
شادی روح پدرم و همه درگذشتگان
صلوات
صلوات
- پست: 1771
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۹, ۹:۱۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3430 بار
- سپاسهای دریافتی: 5870 بار
Re: نظر شخصی شما در مورد امکان سفر در زمان چی هست ؟
چهار موردی را که در مورد سفر در زمان گفتید در عین اختصار جامع و جالب بودند و از ان ها اطلاع یافتم.
حالا از نظر فیزیک سوای فلسفه هایی که عنوان شده زمان یک مسیر یک طرفه و غیر قابل برگشت است از نظر علوم دینی در عالم خاکی هم همینطور است، که من میگویم در زمین خداوند برای ان ساعتی وضع کرده است که عقربه های ان خورشید و ماه هستند. سیر انها مساوی است با گذر زمان. البته سیر ماه و خورشید متفاوت است ماه بدور زمین می گردد اما گردش خورشید به دور زمین بدلیل گردش زمین است که چنین تصوری را پدید می اورد ولی بهر حال ما که در روی زمین هستیم ان را هم در بین هر طلوع و غروب از نشانه های گذر زمان محسوب میداریم.
حالا به این نکته می پردازیم که ماه از اول تاریخ حیات بشر تا کنون صدهزاران بار به دور زمین گردش کرده است انهم در یک مدار ثابت حالا با کمی تغییر نامحسوس طی هزاران سال. صد سال پیش مردم در 25 دیماه 1302 و ساعت 8:45 دقیقه شب ان را در یک نقطه از اسمان دیده انده و ما هم امروز دقیقا در همان تاریخ و ساعت ماه را دقیقا در همان نقطه دیده ایم اما تفاوت انست که طی این مدت گردش های مکرر ان دور زمین همراه با گذر سال ها و ساعت ها و ثانیه ها بوده است لذا زمان وقتی به گذشته بر میگردد که ماه مسیر مداری را که بارها طی کرده بطور برعکس طی کرده و بطور دقیق به همان نقطه در زمان صد سال قبل بر گردد.
بنابرین تغییر زمان توام است با تغییرات فیزیکی در تمام موجودات اعم از حی و لا حی که سیر ماه یکی از انهاست. و لذا برای اینکه حالا فرضا یکی بخواهد به زمان گذشته برگردد، تمامی تغییراتی که در زمین و کائنات واقع شده بایست سیر بر عکس داشته و همه اشیاء به لحظه ای بر گردند که نسبت به ان زمان لاینتغییرشوند. مثلا جزیره ای که بر اثر اتشفشانی ایجاد شده یا رودی که تغییر مسیر داده و یا زمین هایی که فرسایش یافته و امثال انها به مثال قبل بر گردند بعضی محو شوند و بعضی ایجاد.
و لذا زمان در ان واحد بر تمامی اشیاء عالم حاکم است و سبب اساس تغییرات تدریجی یا ناگهانی در انهاست. حالا همان نکته ای می شود که شما گفتید یک نمودار مستمر است که بازگشت ندارد. حالا از نظر علمی که فیزیک در این مورد در صدر انهاست بازگشت این تغییرات یا بعبارتی سیربر عکس تغییرات انهم در یکایک اشیاء عالم و هماهنگ باهم ممکن نیست و با نفی مطلق این قضیه از نظر فیزیک که حتمی است فلاسفه متا فیزیک یا داستانسرایان پا به میدان می گذارند تا چنین امری را شدنی فرض کنند. البته اینکه میگویم متا فیزیک، متافیزیکی که سایر مسالک ان را دنبال می کنند ومه موضوعات متقن اسمانی و الهی که ما در دین داریم.
بهرحال تنها نظریه ای که با علوم فیزیک و منطق سازگاری دارد همان عقیده اول است که گفتید یعنی سفر در زمان با حقایق و واقعیت هایی که در چهار چوب علم فیزیک حاکم بر جهان است، مطابقت ندارد.
اماباید توجه داشت زمان مخلوقی در دست خداوند است و خداوند متعال از نظر ذاتی مشمول زمان و مکان نیست بلکه انها قضایای خاکم بر مخلوقات هستند
ما میگوییم "خدا بر هر کاری قادر است" و بنابراین علیرغم همه ی مواردی که در حیطه ممکن ها و ناممکن های فیزیک عنوان شد او می تواند خارج از سنت جاری اش که بر عالم حاکم است فردی را به گذشته یا اینده منتقل کند که این قضیه فوق ادراک انسان است و قابل تفخص و محاسبه با علم فیزیک که محدود به عالم ماده است نیست.
حالا از نظر فیزیک سوای فلسفه هایی که عنوان شده زمان یک مسیر یک طرفه و غیر قابل برگشت است از نظر علوم دینی در عالم خاکی هم همینطور است، که من میگویم در زمین خداوند برای ان ساعتی وضع کرده است که عقربه های ان خورشید و ماه هستند. سیر انها مساوی است با گذر زمان. البته سیر ماه و خورشید متفاوت است ماه بدور زمین می گردد اما گردش خورشید به دور زمین بدلیل گردش زمین است که چنین تصوری را پدید می اورد ولی بهر حال ما که در روی زمین هستیم ان را هم در بین هر طلوع و غروب از نشانه های گذر زمان محسوب میداریم.
حالا به این نکته می پردازیم که ماه از اول تاریخ حیات بشر تا کنون صدهزاران بار به دور زمین گردش کرده است انهم در یک مدار ثابت حالا با کمی تغییر نامحسوس طی هزاران سال. صد سال پیش مردم در 25 دیماه 1302 و ساعت 8:45 دقیقه شب ان را در یک نقطه از اسمان دیده انده و ما هم امروز دقیقا در همان تاریخ و ساعت ماه را دقیقا در همان نقطه دیده ایم اما تفاوت انست که طی این مدت گردش های مکرر ان دور زمین همراه با گذر سال ها و ساعت ها و ثانیه ها بوده است لذا زمان وقتی به گذشته بر میگردد که ماه مسیر مداری را که بارها طی کرده بطور برعکس طی کرده و بطور دقیق به همان نقطه در زمان صد سال قبل بر گردد.
بنابرین تغییر زمان توام است با تغییرات فیزیکی در تمام موجودات اعم از حی و لا حی که سیر ماه یکی از انهاست. و لذا برای اینکه حالا فرضا یکی بخواهد به زمان گذشته برگردد، تمامی تغییراتی که در زمین و کائنات واقع شده بایست سیر بر عکس داشته و همه اشیاء به لحظه ای بر گردند که نسبت به ان زمان لاینتغییرشوند. مثلا جزیره ای که بر اثر اتشفشانی ایجاد شده یا رودی که تغییر مسیر داده و یا زمین هایی که فرسایش یافته و امثال انها به مثال قبل بر گردند بعضی محو شوند و بعضی ایجاد.
و لذا زمان در ان واحد بر تمامی اشیاء عالم حاکم است و سبب اساس تغییرات تدریجی یا ناگهانی در انهاست. حالا همان نکته ای می شود که شما گفتید یک نمودار مستمر است که بازگشت ندارد. حالا از نظر علمی که فیزیک در این مورد در صدر انهاست بازگشت این تغییرات یا بعبارتی سیربر عکس تغییرات انهم در یکایک اشیاء عالم و هماهنگ باهم ممکن نیست و با نفی مطلق این قضیه از نظر فیزیک که حتمی است فلاسفه متا فیزیک یا داستانسرایان پا به میدان می گذارند تا چنین امری را شدنی فرض کنند. البته اینکه میگویم متا فیزیک، متافیزیکی که سایر مسالک ان را دنبال می کنند ومه موضوعات متقن اسمانی و الهی که ما در دین داریم.
بهرحال تنها نظریه ای که با علوم فیزیک و منطق سازگاری دارد همان عقیده اول است که گفتید یعنی سفر در زمان با حقایق و واقعیت هایی که در چهار چوب علم فیزیک حاکم بر جهان است، مطابقت ندارد.
اماباید توجه داشت زمان مخلوقی در دست خداوند است و خداوند متعال از نظر ذاتی مشمول زمان و مکان نیست بلکه انها قضایای خاکم بر مخلوقات هستند
ما میگوییم "خدا بر هر کاری قادر است" و بنابراین علیرغم همه ی مواردی که در حیطه ممکن ها و ناممکن های فیزیک عنوان شد او می تواند خارج از سنت جاری اش که بر عالم حاکم است فردی را به گذشته یا اینده منتقل کند که این قضیه فوق ادراک انسان است و قابل تفخص و محاسبه با علم فیزیک که محدود به عالم ماده است نیست.
- پست: 3631
- تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۲, ۱۱:۴۰ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 4784 بار
- سپاسهای دریافتی: 7063 بار
Re: نظر شخصی شما در مورد امکان سفر در زمان چی هست ؟
سلام مجدد .
ببینید ، حرفی که می زنید کاملاً منطقی است ، اما حتی شما هم برای رسیدن به این نتیجه همه توابع را در نظر نگرفته اید . در واقع فرمول سفر در زمان حتی از آنچیزی که شما فکر می کنید و می گویید غیرممکن است هم بزرگتر و پیچیده تر و حل ناشدنی تر است! بنده چند وقت پیش در همین جا گفته بودم که :
" ... طبق محاسبه دانشمندان زمین با سرعت حدود 11 هزار کیلومتر در ساعت به دور خورشید می چرخد . همچنین دانشمندان می گویند منظومه شمسی با سرعت حدود 828 هزار کیلومتر در ساعت به دور مرکز کهکشان راه شیری می گردد . و به اینها اضافه کنید اینکه کل کهکشان راه شیری هم در حال حرکت در فضا است . بنابراین از نقطه نظر جغرافیای فضایی ما در نقطه ایی که یک ثانیه قبل بودیم نیستیم و هیچ وقت هم دیگر نخواهیم بود . اما نیروی گرانش زمین ، خورشید و کهکشان ، آنقدر قوی است که ما متوجه این حرکت نمی شویم ... "
ببینید ، حرفی که می زنید کاملاً منطقی است ، اما حتی شما هم برای رسیدن به این نتیجه همه توابع را در نظر نگرفته اید . در واقع فرمول سفر در زمان حتی از آنچیزی که شما فکر می کنید و می گویید غیرممکن است هم بزرگتر و پیچیده تر و حل ناشدنی تر است! بنده چند وقت پیش در همین جا گفته بودم که :
" ... طبق محاسبه دانشمندان زمین با سرعت حدود 11 هزار کیلومتر در ساعت به دور خورشید می چرخد . همچنین دانشمندان می گویند منظومه شمسی با سرعت حدود 828 هزار کیلومتر در ساعت به دور مرکز کهکشان راه شیری می گردد . و به اینها اضافه کنید اینکه کل کهکشان راه شیری هم در حال حرکت در فضا است . بنابراین از نقطه نظر جغرافیای فضایی ما در نقطه ایی که یک ثانیه قبل بودیم نیستیم و هیچ وقت هم دیگر نخواهیم بود . اما نیروی گرانش زمین ، خورشید و کهکشان ، آنقدر قوی است که ما متوجه این حرکت نمی شویم ... "
شادی روح پدرم و همه درگذشتگان
صلوات
صلوات
- پست: 1771
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۹, ۹:۱۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3430 بار
- سپاسهای دریافتی: 5870 بار
Re: نظر شخصی شما در مورد امکان سفر در زمان چی هست ؟
.
صحیح میفرمایید، همان حرف بنده است.
من برای زمان یک تعریف ساخته ام که حالا نمیدانم قبلا وجود داشته است یا نه و تعریف چنین است:
بعنوان مثال همان ماه یا اساسا تغییرات و سیر مختلف جرم های فضایی و یا فواصل کنش و واکنش های جرم های فضایی نسبت به هم.
در این مورد یونیت واحدی برای زمان نمی توان متصور شد اگرچه انسان با توجه و متناسب با سیر ماه یا خورشید واحد ساعت و دقیقه و ثانیه و در مسائل حساستر دهم وصدم و هزارم و شاید در ازمایشات برخورد ذره ها میلیونیم ثانیه را هم وضع کرده باشد و دستگاه هایی هم برای اندازه گیری انها ایجاد کرده است، اما احتمالا واحد زمانی کوچکتر از این ها هم وجود دارد، مثلا تغییر مکان یک الکترون در مدار اطراف هسته اتم یا مواردی امثالهم.
مثل انکه اصطلاحی هست که ، " در یک آن" یا "یک لحظه". البته لحظه به معنای یک چشم بر هم زدن است که واحد بزرگی از زمان نسبت به هزارم ثانیه محسوب می شود اما شاید " یک ان" بمعنای در همان وقت بی گذشت زمان باشد. بنابراین واحد زمان یا فاصله تغییرات مداوم اشیاء می تواند انقدر کوچک شود که حتی برای هیچ دانشمندی قابل تصور و محاسبه نباشد اما بهر حال با همان واحد بسیار کوچک هم زمان بنا بر انکه هیچ شیء یا موجود لاینتغییری در عالم نیست حاکم و جاری بر تمام اشیاء جهان است.
البته باید توجه داشت خداوند سبحان موجود نیست بلکه وجود است و اصل وجود پیدایش هر موجودی هست و تنها اوست که مشمول تغییر و زمان نیست چرا که ذات اقدس او شیء یا به معنایی مفهومی تر ماده نیست که شکل و جسم و وزن و حجم داشته باشد یا از اجزاء تشکیل شده باشد و مشمول تغییر باشد و مقید به مکان هم نیست.
لذا هرچیزی ملموسی سوای ذات خداوند که چنین نیست، موجود است، مخلوق است و متغییر است و این تغییر که شمارنده اش زمان است تا مرحله نابودی ادامه می یابد.
لذا بنا بر تعریف اینجانب، سفر در زمان در گذشته را می توان به سیر بازگشتی درمسیر تغییرات ما مضی ی موجودات عالم و سفر در زمان اینده را سیر تقدیمی در تغییرات لم یات ی عالم تفسیر نمود.
حالا باید دید آیا علم فیزیک و تکنولوژی امروز یا اینده توانایی ایجاد چنین سفرهایی را دارد؟
البته من شخصا دوست ندارم رویای انسان هایی را که با تکیه بر تکنولوژی و عوامل ناشناخته ای که می پندارند باعث اختراع ماشین زمان و سفر انسان به گذشته و اینده شود یا ایده داستانسرایانی یا فیلم سازانی که بر این وجه آثاری می سازند را مردود کنم چرا که اساسا خیلی از ما ادمیان شنیدن و خواندن داستان هایی که گاه نشدنی ها را شدنی می کند دوست داریم اگرچه ممکن است در بعض افراد به حد اعتقاد برسد اما بهتر است که فراتر از دوست داشتن و سرگرمی نرود چرا در چنین حالی انسان را از حقیقت موجود دور می کند.
من خودم شخصا به فیلم ارباب حلقه ها را که با شخصیت سازی، صحنه سازی عجیب، گریم و جلوه های وِیژه جذاب و ماهرانه بر اساس یک داستان افسانه ای ساخته شده و علیرغم انکه در خیلی موارد منافات هایی با اعتقادات واقعی دارد علاقه داشتم و بجهت تنوع و سرگرمی یکی دو بار ان را تماشا کرده ام و به همین دلیل شاید برایم خوشایند نباشد که بخواهم ایده و رویای سفر در زمان در کانال فیزیک و تکنولوژی را از دوستداران ان سلب کنم اما اگر حق واقع بخواهد ادا شود بنا برانچه گفتم از این طریق نمی توان در زمان سفر کرد.
صحیح میفرمایید، همان حرف بنده است.
من برای زمان یک تعریف ساخته ام که حالا نمیدانم قبلا وجود داشته است یا نه و تعریف چنین است:
"زمان فواصل تغییرات و از جهتی تغییر مکان مداوم در موجودات این عالم است"
بعنوان مثال همان ماه یا اساسا تغییرات و سیر مختلف جرم های فضایی و یا فواصل کنش و واکنش های جرم های فضایی نسبت به هم.
در این مورد یونیت واحدی برای زمان نمی توان متصور شد اگرچه انسان با توجه و متناسب با سیر ماه یا خورشید واحد ساعت و دقیقه و ثانیه و در مسائل حساستر دهم وصدم و هزارم و شاید در ازمایشات برخورد ذره ها میلیونیم ثانیه را هم وضع کرده باشد و دستگاه هایی هم برای اندازه گیری انها ایجاد کرده است، اما احتمالا واحد زمانی کوچکتر از این ها هم وجود دارد، مثلا تغییر مکان یک الکترون در مدار اطراف هسته اتم یا مواردی امثالهم.
مثل انکه اصطلاحی هست که ، " در یک آن" یا "یک لحظه". البته لحظه به معنای یک چشم بر هم زدن است که واحد بزرگی از زمان نسبت به هزارم ثانیه محسوب می شود اما شاید " یک ان" بمعنای در همان وقت بی گذشت زمان باشد. بنابراین واحد زمان یا فاصله تغییرات مداوم اشیاء می تواند انقدر کوچک شود که حتی برای هیچ دانشمندی قابل تصور و محاسبه نباشد اما بهر حال با همان واحد بسیار کوچک هم زمان بنا بر انکه هیچ شیء یا موجود لاینتغییری در عالم نیست حاکم و جاری بر تمام اشیاء جهان است.
البته باید توجه داشت خداوند سبحان موجود نیست بلکه وجود است و اصل وجود پیدایش هر موجودی هست و تنها اوست که مشمول تغییر و زمان نیست چرا که ذات اقدس او شیء یا به معنایی مفهومی تر ماده نیست که شکل و جسم و وزن و حجم داشته باشد یا از اجزاء تشکیل شده باشد و مشمول تغییر باشد و مقید به مکان هم نیست.
لذا هرچیزی ملموسی سوای ذات خداوند که چنین نیست، موجود است، مخلوق است و متغییر است و این تغییر که شمارنده اش زمان است تا مرحله نابودی ادامه می یابد.
"انکه تغییر نپذیرد تویی وانکه نمردست و نمیرد تویی"
لذا بنا بر تعریف اینجانب، سفر در زمان در گذشته را می توان به سیر بازگشتی درمسیر تغییرات ما مضی ی موجودات عالم و سفر در زمان اینده را سیر تقدیمی در تغییرات لم یات ی عالم تفسیر نمود.
حالا باید دید آیا علم فیزیک و تکنولوژی امروز یا اینده توانایی ایجاد چنین سفرهایی را دارد؟
البته من شخصا دوست ندارم رویای انسان هایی را که با تکیه بر تکنولوژی و عوامل ناشناخته ای که می پندارند باعث اختراع ماشین زمان و سفر انسان به گذشته و اینده شود یا ایده داستانسرایانی یا فیلم سازانی که بر این وجه آثاری می سازند را مردود کنم چرا که اساسا خیلی از ما ادمیان شنیدن و خواندن داستان هایی که گاه نشدنی ها را شدنی می کند دوست داریم اگرچه ممکن است در بعض افراد به حد اعتقاد برسد اما بهتر است که فراتر از دوست داشتن و سرگرمی نرود چرا در چنین حالی انسان را از حقیقت موجود دور می کند.
من خودم شخصا به فیلم ارباب حلقه ها را که با شخصیت سازی، صحنه سازی عجیب، گریم و جلوه های وِیژه جذاب و ماهرانه بر اساس یک داستان افسانه ای ساخته شده و علیرغم انکه در خیلی موارد منافات هایی با اعتقادات واقعی دارد علاقه داشتم و بجهت تنوع و سرگرمی یکی دو بار ان را تماشا کرده ام و به همین دلیل شاید برایم خوشایند نباشد که بخواهم ایده و رویای سفر در زمان در کانال فیزیک و تکنولوژی را از دوستداران ان سلب کنم اما اگر حق واقع بخواهد ادا شود بنا برانچه گفتم از این طریق نمی توان در زمان سفر کرد.